شناسه خبر : 27451 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تهدیدها و فرصت‌ها

برای حفظ نقدینگی در بازار سرمایه چه کنیم؟

عبور پر‌قدرت شاخص بورس و رسیدن آن در ابتدای هفته گذشته به 100 هزار واحد و قرار گرفتن آن در کانال 110 هزار واحدی نشان از جذابیت این روزهای بازار بورس برای نقدینگی سرگردان در جامعه دارد. این میزان رشد از آنجا دارای اهمیت است که حجم معاملات روزانه سهام از مرز 500 میلیارد تومان در روز گذر کرده است و این در شرایطی است که در ماه‌های گذشته این عدد به زحمت به 150 میلیارد تومان در روز می‌رسید.

 محمد گرجی‌آرا/ تحلیلگر بازارهای مالی

عبور پر‌قدرت شاخص بورس و رسیدن آن در ابتدای هفته گذشته به 100 هزار واحد و قرار گرفتن آن در کانال 110 هزار واحدی نشان از جذابیت این روزهای بازار بورس برای نقدینگی سرگردان در جامعه دارد. این میزان رشد از آنجا دارای اهمیت است که حجم معاملات روزانه سهام از مرز 500 میلیارد تومان در روز گذر کرده است و این در شرایطی است که در ماه‌های گذشته این عدد به زحمت به 150 میلیارد تومان در روز می‌رسید. همچنین ابعاد رشد شاخص بورس در حال حاضر مربوط به اکثر صنایع است و کلیه صنایع در هفته گذشته سبزپوش بودند و در این بین صنایع صادرات‌محور سهم بیشتری از رشد را از خود نشان دادند.

در این بین مصاحبه هفته گذشته سران سه قوه و برگزاری جلسه مشترک برای جذب نقدینگی در بورس نشان از آن دارد که متولیان امر پس از مدت‌ها به فکر افتاده‌اند می‌توان بخشی از نقدینگی سرگردان 1600 تریلیون‌تومانی را در بورس جذب کرد. این در حالی است که وجود چنین نقدینگی‌ای بخش‌های مختلف اقتصادی را در دوره‌های مختلف مورد هجوم قرار می‌دهد و بورس نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود و مانند بازارهای ملک، ارز و طلا و سایر بازارهای کالایی از این نقدینگی بی‌نصیب نخواهد ماند. لذا در صورتی که پمپاژ نقدینگی به اقتصاد ایران در ماه‌های آتی در قالب اضافه برداشت بانک‌ها از بانک مرکزی ادامه یابد این روند در بازارهای موازی ادامه‌دار خواهد بود. همچنین در بررسی بازار بورس باید به این نکته توجه داشت که نزدیک به 70 درصد از سهام شرکت‌های فعال در بازار مربوط به شرکت‌های تولیدکننده مواد خام است که یا بازار صادراتی دارند یا قیمت فروش محصولات آنها در داخل با ارز تعیین می‌شود لذا تغییرات شاخص بازار بورس چسبندگی بالایی به نوسانات ارزی دارد و در دهه‌های گذشته نیز رشد قیمت ارز موجب رشد ارزش بازار بورس نیز شد. اما در این دوره از افزایش قیمت ارز دولت تمایل داشت با شکل‌گیری سامانه نیما ارز شرکت‌های پتروشیمی که سهم قابل توجهی را در بازار دارند به همراه تولیدکنندگان مواد معدنی به قیمتی نزدیک به 4200 تومان در سامانه نیما عرضه کند و بازار از این بابت به تحقق اثر قیمت‌های رویایی دلار در بازار آزاد در صورت‌های مالی با دیده شک و تردید نگاه می‌کرد. اما با بروز مشکلات سامانه نیما مطابق آنچه در مصاحبه نشریه تجارت فردا در هفته اول خرداد اشاره شد ناکارآمدی این نوع از سیاست ارزی مشخص شد و افزایش هزینه‌های اقتصادی این نوع رانت به وجود آمده باعث شد فعالان بازار به این نکته خوش‌بین‌تر شوند که دولت در مقابل مکانیسم بازار در نهایت تغییر سیاست خواهد داد و شرکت‌های صادراتی موجود در بورس نیز از بند سامانه غیراقتصادی نیما آزاد خواهند شد. لذا   این رویکرد و همچنین افزایش ارزش جایگزینی شرکت‌ها به علت افزایش قیمت دلار موجب شد موج تقاضایی از هفته سوم خرداد به بورس وارد شود که بازدهی این بازار مالی را که از سایر بازارهای موازی جا مانده بود اندکی متعادل‌تر کند و فعلاً بازار با قیمت دلار 4500‌تومانی شرکت‌ها را ارزش‌گذاری کرده است و این امر افزایش قیمت سهام را موجب شد. با توجه به سیاست‌های ناکارآمد دولت به نظر می‌رسد روند نرخ ارز در قیمت‌های فعلی بازار آزاد ادامه‌دار خواهد بود و این امر قطعاً باعث خواهد شد در بازه زمانی سه ماه آینده با فرض ثبات سایر عوامل دماسنج بورس عدد 130 هزار واحدی را نیز به راحتی فتح کند و تحت مفروضاتی با فرض افزایش قیمت دلار در صورت‌های مالی شرکت‌های صادراتی متناسب با قیمت ارز آزاد عدد 170 هزار واحدی را نیز تا پایان سال بتوان برای شاخص تصور کرد.

با توجه به انتظارات رشد به علت افزایش قیمت دلار اما تهدیداتی نیز می‌تواند شاخص را حداقل برای مدتی از روند اصلی خود بازدارد که بسته به‌شدت آنها اثر زمانی متفاوتی را بر روند شاخص خواهند داشت که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- افزایش تنش‌های داخلی و اعتراضات: طی یک سال و نیم پس از انتخابات ریاست جمهوری همواره اعتراضات کوچک و بزرگی در بخش‌های مختلف ایران درباره مسائلی مانند بی‌آبی زمین‌های کشاورزی، مشکلات معیشتی، سپرده‌های موسسات مالی و اعتباری و‌... دیده شده است که اوج آنها مربوط به اعتراضات دی‌ماه سال 96 بود. با توجه به عدم حل مشکلات مذکور به صورت ریشه‌ای و حتی وخیم‌تر شدن اوضاع در برخی از این مسائل به نظر می‌رسد امکان شکل‌گیری چنین تجمعاتی در آینده نیز وجود داشته باشد که این امر روند شاخص را مانند سال گذشته برای مدتی تحت تاثیر قرار خواهد داد و امکان دارد در هم‌جهتی دلار و شاخص بورس اخلال ایجاد کند. لذا حفظ آرامش و ثبات در وضعیت اجتماعی و سیاسی مهم‌ترین عامل در حفظ روند صعودی شاخص است.

2- مذاکرات و توافقات احتمالی با کشورهای دیگر: مذاکرات احتمالی و توافقات شکل گرفته در عرصه سیاسی می‌تواند اندکی از التهاب مربوط به افزایش قیمت دلار کم کند ولی شکل‌گیری چنین توافقاتی موجب بازگشت قیمت دلار به قیمت‌های سال گذشته نخواهد بود چراکه تنش‌های سیاسی ایران و غرب تنها یک ماشه برای فعال‌سازی بحران ارزی بود و اصل بحران ارزی به علت افزایش نقدینگی داخلی شکل گرفته بود. در این حالت شکل‌گیری مذاکرات احتمالی روند ملتهب بازارهای موازی را کاهش خواهد داد ولی شاخص بورس حتی به صورت مقطعی با افزایش همراه خواهد بود.

3- تصمیمات غیرکارشناسی احتمالی دولت: دولت با معرفی دلار 4200‌تومانی و سامانه نیما به عنوان شیوه تخصیص ارز برای واردات بخش عمده اعتماد فعالان اقتصادی را نسبت به هوشمندی دولت در تصمیم‌گیری اقتصادی از بین برد و سرمایه اجتماعی دولت را به‌شدت در این حوزه کاهش داد. تخصیص ارز 4200‌تومانی و غیرمتناسب در بازار آزاد در سامانه نیما منجر به شکل‌گیری دو اشکال عمده شده است؛ اولی تمایل واردکنندگان به ثبت سفارش با دلار 4200‌تومانی در سامانه نیما و استفاده از رانت واردات کالا با دلار رسمی و فروش محصولات نهایی در بازار با دلار آزاد بود و این رانت از جیب سهامداران شرکت‌های پتروشیمی و معدنی که بخش عمده آن نهادهای بازنشستگی و اشخاص خرد هستند به واردکنندگان پرداخت شد. مشکل دوم ایجاد یک صف طویل برای تخصیص ارز از طریق سامانه نیما بودکه تعادل را در بازارهای کالایی دچار اخلال کرد و این به آن علت است که در حوزه تخصیص ارز بخشی از واردکنندگان به علت جذابیت واردات با ارز 4200‌تومانی سفارشات خود را جلوتر انداخته و ثبت سفارش 22 میلیارد دلار طی یک ماه و نیم که معمولاً از ماه‌های کم تجارت در ایران است نشانه این امر است. چنین تصمیمات غیرکارشناسی و مقابله کردن دستوری با مکانیسم بازار قطعاً دارای هزینه خواهد بود که طی یک ماه و نیم گذشته از جیب سهامداران شرکت‌های پتروشیمی و معدنی پرداخت شد و این تصمیمات علاوه بر خسارت‌های وارده به نهادهای بازنشستگی که خود درگیر بحران هستند بی‌اعتمادی بالایی را نسبت به سیاست‌های ارزی بانک مرکزی و دولت در جامعه القا می‌کند که رشد اخیر قیمت دلار در روزهای منتهی به هفته اول تیرماه ناشی از پی بردن بازار به ناکارآمدی سامانه نیماست.

مطابق آنچه در بالا بدان اشاره شد به نظر می‌رسد در نگاه کلی بازار بورس از بازارهای موازی خود عقب مانده است که به علت افزایش قیمت دلار این عقب‌ماندگی با یک فاصله زمانی جبران خواهد شد و سهامداران شرکت‌ها به ویژه شرکت‌های صادرکننده از این بابت منتفع خواهند شد. 

در این شرایط سهامداری با سهام شرکت‌هایی که عملکرد بنیادی آنها مناسب است و در بازار مصادیق متعددی از آنها را می‌توان یافت برای سرمایه‌گذاران در زمان حال بازدهی‌ای بیش از سایر بازارهای موازی رقم خواهد زد و بورس خود را به سایر بازارها خواهد رساند. 

دراین پرونده بخوانید ...