شناسه خبر : 26912 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ریسک سیاسی، از کابوس تا واقعیت

بازارها با خروج آمریکا از برجام به کدام‌ سو می‌روند؟

پیش از علنی شدن خروج ترامپ از برجام، بازارها پیشواز مفصلی برای آن تدارک دیده بودند. رویکردی که به نظر در تمامی اقتصادها جاری است و در آستانه یک ریسک سیاسی بالا، بازارها از روند طبیعی خود خارج می‌شوند.

 معین حسین‌پور: پیش از علنی شدن خروج ترامپ از برجام، بازارها پیشواز مفصلی برای آن تدارک دیده بودند. رویکردی که به نظر در تمامی اقتصادها جاری است و در آستانه یک ریسک سیاسی بالا، بازارها از روند طبیعی خود خارج می‌شوند. اقتصاد ایران نیز مستثنی از این قاعده حرکت نکرد. هرچند در این بین دسته‌ای نیز بودند که ریسک سیاسی را تنها یک تلنگر برای آزادسازی قیمت‌ها تلقی می‌کردند. به عقیده این گروه، در بازاری مانند ارز، قیمت دلار دارای انرژی تورمی ذخیره‌شده بالایی شده بود و ریسک سیاسی تنها زمان آزادی این انرژی را جلوتر انداخت.

پیشواز سنگین ارز و سکه

پیشواز بازار ارز به تصمیم ترامپ مدت زمان طولانی را به خود اختصاص داده بود. بازار ارز در سال گذشته در مدار صعودی قرار گرفت و با نزدیک شدن به ایام پایانی سال، قدرت افزایشی شدت یافت. در تعطیلات ابتدای سال نیز برخلاف سال‌های گذشته، دلار صعود کرد و به رکوردهای جدیدی رسید. هیجان بازار دلار به حدی بالا بود که در طول سه ماه گذشته، دوباره دولت راساً وارد عمل شد و طرح‌هایی را برای مهار قیمت ارائه داد. در طرح اول که در انتهای سال گذشته ارائه شده بود، سعی کرد فرصت‌های سرمایه‌گذاری را پیش‌روی مردم قرار دهد تا سمت تقاضا را تضعیف کند. در واقع سیاستگذار معتقد بود که رفتار اقتصادی مردم هنگام یک ریسک سیاسی و افزایش تقاضای ارز خارجی موجب تلاطم بازار شده و با این راهکار، بازارهای سرمایه‌گذاری جذاب دیگری در اختیار آنها قرار می‌گیرد و امید به کوچ آنها از بازار ارز به بازار دیگر قوت می‌یابد. 

تجارت فردا-  مقایسه درصد تغییر متوسط نرخ دلار در بازار آزاد و نرخ تورم در پنج سال اخیر

این سیاست توانست دلار را در سال گذشته پشت خط پنج هزار تومان نگه دارد اما با آغاز سال جدید قصه دیگری جاری شد. دلار به صعود ادامه داد و سیاستگذار دریافت که راهکار ابتدایی چندان کارساز نبوده و همچنان سمت تقاضا تشنه است. این بار دولت تصمیم گرفت با استفاده از قدرت به جنگ دلار رود. دلار یک‌شبه تک‌نرخی شد و معامله با نرخی جز 4200 تومان قاچاق. این‌بار تابلوهای رسمی، سیاستگذار را موفق نشان می‌داد و قیمت دلار در تمامی روزهای نیمه اول اردیبهشت عددی جز 4200 تومان نبود. اما در بازار غیررسمی قیمت راه دیگری را طی می‌کرد. شایعات و زمزمه‌ها قیمت را تا هفت هزار تومان نیز پیش برد، هرچند هیچ معامله‌ای با این قیمت ثبت نشد.

قیمت سکه شاید راهنمای بهتری برای حرکت قیمت‌ها باشد. چراکه پتک دستوری بر سر قیمت سکه وجود نداشت. طرح‌های پیش‌فروش بانک مرکزی نتوانست از اشتیاق خریداران سکه بکاهد و قیمت به بالای مرز دو میلیون تومان نفوذ کرد. معادل دلاری قیمت سکه حدود شش هزار تومان و بالاتر بود. در نتیجه قیمت سکه این سیگنال را تایید می‌کرد که قیمت دلار 4200تومانی نتوانسته است فعالان بازار را مجاب کند.

دو نگاه به ریسک سیاسی

در تمامی این مدت برخی تحلیل‌ها ناتوانی دولت را طبیعی می‌دانستند و تنها علت نوسان بازار را ریسک ناشی از تصمیم ترامپ قلمداد می‌کردند. خطر بازگشت تحریم‌ها از جمله تحریم بانکی و مشکلات احتمالی در خصوص نقل و انتقال پول، یکی از عوامل پررنگ نگرانی فعالان اقتصادی است. در واقع به عقیده گروه اول، خطری که سمت عرضه بازار ارز را تهدید می‌کرد، باعث القای ریسک سیاسی به قیمت‌ها شده است. این گروه معتقد بودند که مشکلات فنی در ادامه راه، سمت عرضه را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد و بانک مرکزی دیگر تاوان تامین ارز را نخواهد داد. در نتیجه پیش‌دستی برخی برای خرید دلار را یک رفتار طبیعی اقتصادی ارزیابی می‌کردند. اما آیا واقعاً تنها ریسک سیاسی عامل قدرت‌نمایی دلار در شش ماه گذشته بوده است؟

کارشناسان دسته دوم روایت دیگری از تلاطم بازارها داشتند. آنها اثر ریسک سیاسی را تنها به عنوان یک تلنگر قابل ارزیابی دانستند. این کارشناسان معتقدند که ریسک تصمیم ترامپ، تنها زمان سبقت تقاضا از سمت عرضه را به تعجیل انداخته است. چراکه مدت‌ها بود که تقاضا در حال افزایش بود و دلیل آن نیز نه ریسک سیاسی بلکه ارزان بودن پول خارجی بود. زمانی که اقتصاد دچار تورم است و قیمت‌ها در داخل در حال افزایش، پول داخلی بی‌ارزش می‌شود، اما وقتی پول خارجی با سرکوب ثابت می‌ماند، به فرصت جذابی برای سرمایه‌داران تبدیل می‌شود. صاحبان سرمایه به دلیل گران شدن دارایی‌های داخلی، به سمت دارایی‌های خارجی سوق پیدا می‌کنند. برای آنها به‌صرفه‌تر است که در جایی سرمایه‌گذاری کنند که تورمی وجود ندارد. در حقیقت سیاست سرکوب ارزی همزمان با وجود تورم داخلی بیشتر از میانگین جهانی، این سیگنال را به سرمایه‌داران می‌دهد که بتوانند پول خود را از داخل کشور خارج و به آن‌سوی مرزها ببرند. کارشناسان دسته دوم هیچ شماتتی را نیز برای این فعالان اقتصادی جایز نمی‌دانند، چراکه این فعالان تنها در زمینی بازی می‌کنند که سیاستگذار قواعد آن را چیده است و از این‌رو گلایه‌ای نیز در کار نباید باشد. تداوم سیاست سرکوب، افزایش تقاضا را روزافزون کرد و با آمدن هر ریسکی از قبیل شوک نفتی، خروج آمریکا از برجام، جنگ در خاورمیانه و... شدت تقاضا به حالتی می‌رسد که دیگر سمت عرضه توان مقابله با آن را ندارد و جهش ارزی حادث می‌شود. این فرمول و رویه یک راهکار را نیز به سیاستگذار پیشنهاد می‌دهد. اگر سرکوب قیمت‌ها وجود نداشت و قیمت متناسب با متغیرهای کلیدی اقتصادی همچون تورم، تعدیل می‌شد، بازار ارز نیز نسبت به ریسک سیاسی تا حدود زیادی بیمه می‌شد. دشمن نیز هرگاه فضایی مستعد برای ضربه نبیند، به دنبال ضربه زدن نخواهد آمد، چراکه حاصلی نخواهد داشت. در دوران برجامی جدید نیز اگر سیاستگذار خطاهای گذشته را اصلاح کند و تعدیل تدریجی را به سرکوب قدرتی ترجیح دهد، مطمئناً بازار ارز و بازارهای موازی از شر جهش رها خواهند شد. در این حالت ریسک‌های سیاسی به شکل معقول بر بازار اثر خواهند کرد و دیگر خبری از یک کابوس شش‌ماهه نخواهد بود. در غیر این صورت با هر نوع محدودیت در سمت عرضه، جهش‌های ارزی شدیدتر نیز ممکن خواهد بود که همچون یک سونامی، پایه‌های اقتصاد را می‌لرزاند. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها