شناسه خبر : 26120 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ارزش‌آفرینی در فرآیند تولید

محمود نوریان از سازوکار خریدوفروش سنگ‌آهن در داخل کشور می‌گوید

محمود نوریان می‌گوید: برای تولید 55 میلیون تن فولاد نیاز به ۸۶ میلیون تن کنسانتره آهن است و الان ظرفیت تولید ۴۴ میلیون تن است، یعنی تا حدود هفت سال دیگر میزان تولید سنگ‌آهن باید سه برابر شود یا اینکه به واردات آن متکی شویم.

ارزش‌آفرینی در فرآیند تولید

زهرا مجتهد: تولید مواد و محصولات معدنی در کشور به ویژه در حوزه سنگ‌آهن امروزه از سناریوهای خاص خود تبعیت می‌کند. سنگ‌آهن دانه‌بندی محصول ابتدایی در زنجیره ارزش فولاد است که در پنج سال گذشته بسته به شرایط اقتصادی کشور مشمول عوارض صادراتی نیز شد. برخی از شرکت‌های سنگ‌آهنی طرح‌های توسعه‌ای خود را از راه صادرات سنگ‌آهن به نتیجه رساندند. اما امروز نگرانی‌هایی وجود دارد. نخست اینکه با وجود تجربیات غنی در این حوزه اما هنوز کارشناسان بازار دسترسی این بخش زیرساختی از اقتصاد کشور را به چشم‌انداز 1404 با موانعی روبه‌رو می‌دانند. در حالی که ایران را صاحب ذخایر غنی سنگ‌آهن می‌دانیم اما عدم انجام اکتشافات گسترده در کشور امروز بر نگرانی‌های این بخش از اقتصاد افزوده است. نگرانی از کمبود سنگ‌آهن نه! ...اما نگرانی از بابت تاخیر دستیابی فولادی‌ها به مواد اولیه وجود دارد. اگرچه معدنی‌های بخش خصوصی در تلاش هستند تا به میزان بیشتری در طرح‌های اکتشافی ورود کنند اما در نهایت باید دسترسی‌ها به آنها هم از لحاظ قانونی و هم از لحاظ ایجاد جذابیت برای مشارکت خارجی‌ها ایجاد شود. به طور کلی آنچه زنجیره ارزش بیش از گذشته آن را از چشم‌انداز 1404 فاصله داده است عوارض بهره مالکانه است، بدین ترتیب این روال، تولید این قبیل شرکت‌ها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و در نهایت عواملی که باید با سازوکار مطلوب رو به جلو حرکت کنند، از حرکت یکسان برخوردار نیستند. در تولید محصول تمامی نیازها باید دیده شود تا چرخ یک صنعت بچرخد و در کنار این چرخ اشتغال‌زایی نیز رو به رشد بگراید. در این گفت‌وگو به بررسی چالش‌ها در بخش معدنی زنجیره ارزش پرداخته شده است و گاه مواردی نظیر عرضه سنگ‌آهن در بورس کالا در میان تمامی حرکت‌های ملی این بخش مطرح شده است. محمود نوریان، مدیرعامل شرکت معدنی و صنعتی چادرملو، که سال‌هاست درگیر موضوعات بخش معدن به ویژه حوزه اکتشاف است در این باره توضیحاتی را در اختیار مجله تجارت فردا قرار داده است. نوریان بر این باور است که موضوع قیمت‌گذاری سنگ‌آهن که چند سالی است مورد توجه قرار گرفته با توجه به اینکه سنگ‌آهن محصولی خاص و دارای مشتری خاص است و رابطه شناخته‌شده‌ای بین تولید‌کنندگان و مصرف‌کنندگان این محصول وجود دارد بنابراین خریدوفروش آن در داخل کشور چندان نیازمند مکانیسم پیچیده و معادله چند مجهولی نیست که به دنبال راه‌حل باشیم. او معتقد است که «مبادلات بین مصرف‌کننده سنگ‌آهن و تولیدکننده در بورس کالا خوب است اما نباید اجبار و تحمیلی باشد».

♦♦♦

با توجه به اینکه سنگ‌آهن مبدأ تولید فولاد است و می‌تواند در تولید ارزش افزوده تاثیر بسیاری داشته باشد، برای توسعه زنجیره ارزش فولاد چه برنامه‌ای دارید؟

صادرات رکن توسعه واحدهای صنعتی به ویژه فولادی است چراکه بر این باوریم که با ارزش‌آفرینی در فرآیند تولید، توان بخش خصوصی را در توسعه اقتصادی به اثبات رساندیم و حال باید سهم خود را در درآمد ملی افزایش دهیم. 

با توجه به قیمت‌های جهانی این محصول، معدن‌داران تمایل چندانی به صادرات ندارند. در عین حال به دلیل بهره‌گیری واحدهای فولادی کشور از روش قوس الکتریکی، سنگ‌آهن به‌طور مستقیم برای این واحدها قابل استفاده نیست و تنها کارخانه‌ای که مصرف‌کننده مستقیم سنگ‌آهن دانه‌بندی است، ذوب‌آهن اصفهان است که به روش کوره بلند محصول شمش تولید می‌کند و نیاز به سنگ‌آهن دارد که آن تاکنون تامین شده است.

بنابراین در حال حاضر برخی معادن، محصول سنگ‌آهن مازاد دارند یا به دلیل عیار پایین برای مصرف داخل مناسب نیست و تنها راه آن صادرات این محصول است.

هنوز بحث قیمت‌گذاری در زنجیره ارزش فولاد داغ است و نکته اینجاست که مرجع نظارتی یک نرخ را بر اساس نرخ فروش شمش فولاد داخل پایه قرار داده و از طرفی نوسانات جهانی نیز بر بازار سنگ‌آهن داخلی اثرگذار است. از سوی دیگر بحث عرضه آن در بورس کالا مطرح است. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟

سنگ‌آهن محصولی خاص و دارای مشتری خاص است که در بازار داخل ارتباط تنگاتنگ و شناخته‌شده‌ای بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان این محصول وجود دارد بنابراین خریدوفروش سنگ‌آهن در داخل کشور سازوکار پیچیده و معادله چندمجهولی نیست که به دنبال راه‌حل باشیم. تولیدکنندگان و خریداران داخلی سنگ‌آهن مشکلی برای کشف قیمت و خریدوفروش این محصول ندارند و از گذشته در تعامل با یکدیگر در فضای دوستانه و حرفه‌ای به توافق رسیده‌اند.

در همه جای جهان ارتباط متقابل تولیدکنندگان مواد اولیه و خریداران سنگ‌آهن در بخش خصوصی همواره بر پایه منافع مشترک بوده و چالش سختی وجود ندارد، البته این تعامل تا جایی وجود دارد که دولت‌ها مداخله نکنند.

 بهتر است دولت از نقش نظارتی و حمایتی خود خارج نشود و در مقام تصمیم‌گیری و تعیین تکلیف برای فعالان این حوزه صنعتی قرار نگیرد.

شاید برخی از تولیدکنندگان سنگ‌آهن مایل باشند محصول خود را در بورس کالا عرضه‌ کنند که خوب است اما نباید اجبار و تحمیلی باشد. بورس کالا می‌تواند زمینه صادرات مازاد بر نیاز داخل را نیز برای عرضه‌کنندگان فراهم کند تا علاوه بر تقویت توان بخش خصوصی درآمد ارزی برای کشور حاصل شود.

در حال حاضر شرایط حاکم در بخش معدنی کشور، شرایط مطلوبی نیست. مشکلات تامین مالی، نبود تجهیزات و عدم برخورداری از تکنولوژی‌های نوین در امر معدنکاری، هزینه‌های بالای انرژی و از همه مهم‌تر هزینه‌های سنگین حمل‌ونقل، چند سالی است که فعالان سنگ‌آهن را دچار مشکل کرده است.

اندکی درباره موانع و راهکارهای رفع آنها در بخش معدنی زنجیره ارزش توضیح دهید و بفرمایید آیا در این بخش زمینه لازم برای جذب سرمایه پدید آمده است؟

سنگ‌آهن استخراج‌شده از معادن پس از عملیات فرآوری در کارخانه‌ها، تبدیل به سنگ‌آهن دانه‌بندی‌شده می‌شود و ارزش افزوده ایجاد می‌شود. 

ضمن درخواست از مسوولان و تصمیم‌گیرندگان در اقتصاد کشور برای ایجاد تسهیلات لازم و رفع برخی موانع موجود بارها اشاره کرده‌ام بخش بزرگ مشکلات ما داخلی است و انتظار داریم نهادهای دولتی و قانونگذاری با درک صحیح مشکلات و شرایط فعلی بخش معدن، برای حل آنها چاره‌اندیشی کنند. 

وقتی صحبت از اقتصاد مقاومتی می‌شود یعنی باید ملزومات آن را هم فراهم کنیم، نخستین گام تحقق این امر رفع موانع تولید و فراهم کردن زمینه‌های انگیزشی برای سرمایه‌گذاری و حرکت به سمت ارزش‌آفرینی در فعالیت‌های اقتصادی است.

باید به این نکته توجه کرد که ایجاد ارزش افزوده در هر صنعتی مستلزم شناخت کافی از بازار کسب‌وکار، برنامه‌ریزی مبتنی بر واقعیات و به دور از شعارزدگی و فراهم کردن زیرساخت‌های لازم توسعه است. فعالان بخش معدن هم از این قاعده مستثنی نیستند و الان مهم‌ترین مساله برای فعالان حال حاضر در صنعت سنگ‌آهن و صنایع معدنی برای توسعه بخشیدن به کسب‌وکار خود و افزایش بهره‌وری، تامین منابع مالی است، به طوری که بسیاری از طرح‌ها به دلیل نبود و کمبود منابع مالی معطل مانده‌اند.

 از طرف دیگر برای ادامه فعالیت دست‌اندرکاران معدن و صنایع معدنی داخل کشور باید انگیزه و مشوق‌های لازم را ایجاد کرد. از جمله این مشوق‌ها می‌توان به ثبات قوانین و مقررات، فراهم کردن زیرساخت‌های توسعه، ارائه تسهیلات برای نوسازی تجهیزات و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین، بهسازی سیستم حمل‌ونقل و در نهایت واقعی کردن وجوه دریافتی از معادن همچون مالیات، عوارض، بهره مالکانه و حقوق دولتی اشاره کرد. 

اگر این موانع مرتفع شود بدیهی است که سرمایه‌گذارها نیز برای ورود به این بخش از صنعت، تمایل نشان می‌دهند. 

نباید انتظار داشت که صاحبان سرمایه با وعده و وعید جذب بخش معدن شوند بلکه آنها به رفتار، عملکرد و تصمیمات مسوولان و ضوابط و مقررات محیط کسب‌وکار نگاه می‌کنند و برای آینده خود تصمیم‌گیری می‌کنند.

سرمایه‌گذاری در هر بخش اقتصادی مستلزم امنیت است تا ریسک آن را کاهش دهد که متاسفانه در بخش معدن چندان توجهی به آن نمی‌شود، چون با نادیده گرفتن حق ‌و حقوق بخش خصوصی، باعث متضرر شدن سرمایه‌گذاران این بخش شده است. 

هیچ سرمایه‌گذاری بدون شناخت از بازار و فضای کسب‌وکار یک کشور و انجام بررسی‌های لازم از وضعیت اقتصادی آن کشور، اقدام به سرمایه‌گذاری نمی‌کند.

 با توجه به اینکه سنگ‌آهن مبدأ تولید فولاد است و می‌تواند در تولید ارزش افزوده تاثیر بسیاری داشته باشد اما شاهدیم شرکت‌های بزرگ فولادسازی در تامین سنگ‌آهن مصرفی خود با مشکلات بسیاری مواجهند. با این اوصاف چگونه باید با توجه به مشکلاتی که در این عرصه وجود دارد بازار سنگ‌آهن و صنعت فولاد را مدیریت کند؟ به طور کلی چشم‌انداز این بخش از اقتصاد کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به ‌زودی کمبود سنگ‌آهن به یک چالش جدی برای صنایع وابسته تبدیل می‌شود. چراکه در زنجیره تولید فولاد کشور توازن وجود ندارد. در حالی که دولت برای افق ۱۴۰۴ تولید 55 میلیون تن فولاد را هدفگذاری کرده برای تولید این میزان فولاد باید حدود ۱۶۸ میلیون تن سنگ‌آهن خام استخراج و فرآوری شود که در حال حاضر این مقدار ۶۰ میلیون تن است.

 از طرف دیگر برای تولید 55 میلیون تن فولاد نیاز به ۸۶ میلیون تن کنسانتره آهن است و الان ظرفیت تولید ۴۴ میلیون تن است، یعنی تا حدود هفت سال دیگر میزان تولید سنگ‌آهن باید سه برابر شود یا اینکه به واردات آن متکی شویم. نکته مهم‌تر این است که برای دسترسی و بهره‌برداری به منابع جدید سنگ‌آهن، با فرض شناسایی و اکتشافات و دریافت مجوزهای لازم، حدود پنج سال زمان نیاز است.

توسعه پایدار اقتصادی نیازمند دوراندیشی و تدوین استراتژی است و نباید متاثر از تصمیمات مقطعی و کوتاه‌مدت و بعضاً سیاسی باشد، دولت 

برای رونق بخشیدن به بخش صنعت راهی جز واگذاری امور به بخش خصوصی ندارد. دولت باید توان و سرمایه خود را برای ایجاد زیرساخت‌ها و تدوین برنامه‌های بلندمدت توسعه مصروف دارد و بنگاه‌های اقتصادی را به اهلش واگذار کند.

باید با اتخاذ تصمیمات کاربردی و راهگشا در شورای عالی معادن و نیز ستاد فولاد کشور، برخی مشکلات ازجمله تعیین تکلیف برخی معادن شناسایی‌شده برای صدور مجوز بهره‌برداری از میان برداشته شود.

دیگر مشکلات بهره‌برداران معدنی نارسایی‌های بخش حمل‌ونقل است که نزدیک به ۵۰ درصد از مخارج مربوط به بهره‌برداری از مواد معدنی از جمله سنگ‌آهن مربوط به هزینه حمل‌ونقل است و مشکلاتی در این زمینه وجود دارد، بنابراین ناوگان حمل‌ونقل کشور هم باید همپای توسعه معادن خود را بازسازی کند و با به‌‌کارگیری سیستمی روزآمد، ضمن تامین نیاز معادن، نسبت به کاهش هزینه‌ها هم اقدام کند. 

تجارت- فردا- چگونگی تبدیل سنگ‌آهن به فولاد

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها