بریده روزنامه‌ها
دخترم خواست پطروس فداکار نشوم
در گفت‌وگو با مصطفی معین نوشت: حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی برای پیشنهاد ریاست‌جمهوری من پیش‌قدم شدند. روزی که این پیشنهاد را دادند من در سفر ارومیه بودم که دکتر هادی خانیکی در تماسی تلفنی عنوان کرد «مشارکت» درباره کاندیداتوری شما به اجماع رسیده‌اند و درخواست ملاقات فوری داشتند. گزینه اول ما مهندس موسوی بود، اما ایشان قبول نکردند. خانواده‌ام با کاندیداتوری‌ام مخالف بودند. دو پسرم از من خواستند کاندیدا نشوم. دخترم دست‌به‌قلم شد و در نامه‌ای از من خواست مانند پطروس فداکار عمل نکنم. چون به تجربه دریافته بودند در ساختار کشور ما سرمایه‌سوزی، در انزوا قرار دادن و فرسوده کردن نیروها و چهره‌های مقبول یک امر تجربه‌شده تاریخی است!
♦♦♦
رضایت چمران از انتخابات 96
در گفت‌وگو با مهدی چمران نوشت: من شخصاً از نتیجه انتخابات 96 راضی هستم. به دست آوردن ۱۶ میلیون رای یکدست بعد از آن همه اختلاف‌ها و انشقاق‌های گذشته در مجموعه اصولگرایی و ۴۰۰ هزار رای آقای میرسلیم واقعاً اهمیت داشت تا به موتلفه‌ای‌ها بگوییم اینقدر که می‌گویید ما حزب هستیم و قدیمی هستیم و رای داریم، این ۴۰۰ هزارتا رای شماست! اصولاً به جنگ دولت‌های مستقر رفتن سخت است. آقای رئیسی باید در این دوره خود را به مردم می‌شناساند و در این انتخابات حداقل شناسانده شد. اصولگرایان دور بعد اگر تلاش کنند، راحت می‌توانند به عرصه سیاست برگردند. چون دولت آقای روحانی هنوز نتوانسته شرایط اقتصادی و سیاسی خوبی در کشور ایجاد کند.
♦♦♦
حذف یک‌سوم رشته‌های دانشگاه آزاد
نوشت: اختلاف میان وزارت علوم و دانشگاه آزاد، دست آخر به حذف ۶۰۰ کد رشته ختم شد. البته به قیمت کاهش رشته‌های حذفی از ۲۹۰۰ به ۶۰۰ کد رشته. با این اقدام، 30 درصد از ظرفیت دانشگاه آزاد در مقطع کارشناسی حذف می‌شود. اما اگر بنابر حذف 2900 رشته بود، دانشگاه آزاد باید با یک‌سوم کل رشته‌های دانشگاهی خود وداع می‌کرد. به نظر می‌رسد دانشگاه آزاد و وزارت علوم به توافقاتی در این زمینه رسیده‌اند. چون سرپرست وزارت علوم اعلام کرده حذف کد رشته‌ها بر اساس گفت‌وگوهای سازنده و تفاهم انجام شد. تعدادی از کد رشته‌ها حذف شدند، تعدادی به صورت مشروط پذیرفته شده و تعدادی نیز مورد تایید وزارت علوم قرار گرفتند.
♦♦♦
کارکرد روحانیت این نیست
در سرمقاله‌ای به قلم مسیح مهاجری نوشت: عده‌ای فکر می‌کنند روحانیون باید در مترو مستقر شوند و به سوالات مذهبی مردم پاسخ بدهند، این روند غلط تا استقرار در اتوبوس و تاکسی و هواپیما به پیش می‌رود! اینها به معنای ورود فیزیکی روحانیون به تمام شئون زندگی مردم است درحالی‌که نه‌تنها در ساختار روحانیت چنین وظیفه‌ای تعریف نشده بلکه اقدامی زیانبار است. ورود به مقوله روابط زناشویی همراه با بیان جزئیات شرم‌آور، برپایی همایش ترویج چندهمسری، طرح گماشتن افراد روحانی در بیمارستان‌ها با عنوان روحانی‌درمانی و دخالت مداحان و منبری‌های کم‌سواد در موضوعات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مقوله ورود روحانیون نیست.
