بریده روزنامه‌ها
پرنسس‌های 200 هزارتومانی
نوشت: شرکت‌هایی وجود دارند که در آپشن‌هایی که برای برگزاری مراسم‌ها دارند، از «آدمیزاد» به عنوان دکور و آکسسوار استفاده می‌کنند. گریم‌های دختران جوان به شکل سفیدبرفی، سیندرلا و پرنسس‌های کارتونی از پکیج‌های تولد شرکت‌های برگزارکننده است. یکی از همین شرکت‌ها به ما گفت بسته به تم‌های انتخابی، قیمت بین 5 /1 میلیون تا شش میلیون تغییر می‌کند و استفاده از پری‌های دریایی به عنوان دکور مراسم نیز روی خدمات خواهد بود. دیگر شرکت برگزاری تولد که از پرنسس‌های والت دیزنی استفاده می‌کند، گفت: «قیمت حضور پرنسس‌ها برای یک ساعت ۲۰۰ هزار تومان است و اگر به تعداد بیشتری استفاده شود به ۱۵۰ هزار تومان می‌رسد.»
♦♦♦
آتش در گورستان باستانی خالد نبی (ع)
به نقل از امان محمد حمیدزاده، رئیس هیات امنای مجموعه زیارتی و گردشگری خالد نبی کلاله در شرق استان گلستان، نوشت: فرد یا افرادی ناشناس، محوطه گورستان باستانی این مجموعه را به آتش کشیده‌اند. این اقدام احتمالاً به‌وسیله فرد یا افرادی ناآگاه که با توسعه مجموعه به‌خصوص توسعه و رونق اقتصادی اهالی روستاهای همجوار با زیارتگاه، منافع خود را از دست داده‌اند، انجام شده است. عاملان این اقدام علاوه بر ایجاد حریق در محوطه گورستان منحصربه‌فرد و اعجاب‌انگیز باستانی، اقدام به تخریب و شکستن سه سنگ مزار استوانه‌ای چلیپا که از اهمیت تاریخی و مطالعاتی ویژه‌ای برخوردار هستند، کرده‌اند و یک سنگ مزار دیگر را نیز از دل خاک بیرون کشیده و رها کرده‌اند.
♦♦♦
کوچ‌نشینان در حسرت آب آشامیدنی
نوشت: نزدیک به نیمی از چشمه‌های آب عشایر ایران خشکیده است و مردان و زنان طبیعت دچار گرفتاری‌های تازه شده‌اند. راه‌های سنگلاخی که هر روز برای پر کردن دبه‌های آب پشت سر می‌گذارند، طولانی‌تر شده اما مشکل به همین جا ختم نمی‌شود؛ رودخانه‌ها و چشمه‌های کم‌جان ییلاقی‌ها حالا دیگر کمتر آب زلال و گوارایی برای نوشیدن می‌دهند و عشایر ناچارند به آب گل‌آلود یا لجن‌بسته بسنده و فکر دیگری برای آب آشامیدنی‌شان کنند. میرولی صفرزاده، قائم‌مقام سابق سازمان امور عشایر، می‌گوید خشکیده‌شدن چشمه‌ها و رودخانه‌ها باعث شده با تانکرهای سیار به ۴۰ درصد جمعیت عشایر کشور آبرسانی کنیم. خشکسالی و کمبود منابع آبی موجب کاهش ۱۰درصدی تولیدات عشایر شده که بیشتر شامل تولید گوشت و شیر می‌شود.
♦♦♦
جایی برای معتادها هست
نوشت: کارگران اینجا مدیر کارخانه را ممدآقا، حاج‌محمد، داش‌ممد، اسطوره، پهلوان و... صدا می‌کنند؛ مردی که به گفته خودشان آنها را از منجلاب اعتیاد بیرون کشیده، ترک‌شان داده و مشغول‌شان کرده به کاری که از آن لذت می‌برند. معتادانی که تا چندی پیش کارتن‌خواب بودند و از شدت اعتیاد روی پایشان بند نبودند حالا نه اعتیاد دارند نه بیکارند. بیشترشان ماشین خریده‌اند و این را با ذوق و شوق تعریف می‌کنند. «محمد ثقفی»، مدیر یک کارخانه تشک‌سازی که از همان ابتدای راه‌اندازی این کارخانه فقط و فقط از میان معتادان بهبودیافته نیروهای کارش را انتخاب کرده و حالا بیش از 150 پرسنل دارد خودش هم یک روز معتاد بوده. وقتی پاک شد به خودش قول داد دست معتادان را بگیرد.
