شناسه خبر : 23635 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تب بانکداری

بهترین موضع سیاستگذار پولی درباره تاسیس بانک از سوی نهادهای عمومی چیست؟

تاسیس بانک در ایران سهل و ممتنع است. هرچه تاسیس بانک‌های رسمی دشوار است، موسسات مالی و اعتباری به‌راحتی تاسیس می‌شوند و فعالیت می‌کنند. مروری بر روند تاسیس بانک‌ها و موسسات بانکی غیررسمی نشان می‌دهد در دهه اول پس از انقلاب همه بانک‌ها دولتی شدند و تنها یک موسسه بانکی غیررسمی فعالیت می‌کرد.

تب بانکداری

تاسیس بانک در ایران سهل و ممتنع است. هرچه تاسیس بانک‌های رسمی دشوار است، موسسات مالی و اعتباری به‌راحتی تاسیس می‌شوند و فعالیت می‌کنند. مروری بر روند تاسیس بانک‌ها و موسسات بانکی غیررسمی نشان می‌دهد در دهه اول پس از انقلاب همه بانک‌ها دولتی شدند و تنها یک موسسه بانکی غیررسمی فعالیت می‌کرد. در فاصله سال‌های 69 تا 79 سه بانک دولتی دیگر جواز فعالیت گرفتند و پس از آن روند تاسیس بانک‌های دولتی متوقف شد. دهه 70 با اینکه بانکداری خصوصی ممنوع بود، گروه‌هایی خاص نهادهای مالی غیردولتی تاسیس کردند. در فاصله سال‌های 69 تا 79 بیش از 19 موسسه بانکی غیررسمی تاسیس شد. تعداد این موسسات به قدری بالا رفت که اوایل دهه 80 با اصلاح قواعد ورود، بانک‌های خصوصی یکی پس از دیگری تاسیس و برخی از بانک‌های دولتی هم به بخش خصوصی واگذار شدند. به موازات بانک‌های دولتی و خصوصی، موسسات غیررسمی هم فعالیت می‌‌کردند. به‌خصوص که در برخی از این سال‌ها، بالا بودن نرخ سود تسهیلات نهادهای مختلف را برای ورود به عرصه بانکداری تشویق می‌کرد و نهادهای بسیاری بانکدار شدند. اما این بانکداری بر اساس ضوابط و قوانین بانک مرکزی نبود. نهادها قوانین خود را داشتند و تعدد آنها و مشکلاتی که ایجاد کردند، در نهایت بانک مرکزی را مجبور کرد برای بسیاری از آنها مجوز بانکی صادر کند. در فاصله سال‌های 80 تا 94 بانک مرکزی مجبور شد به 13 موسسه غیررسمی مجوز رسمی فعالیت بدهد و نام برخی را در لیست متقاضیان دریافت مجوز قرار دهد. 

مروری بر فعالیت‌های بانکی نشان می‌دهد نهادهای مختلف، چه نظامی و چه برخی از نهادهای عمومی همواره سودای بانکداری داشته‌اند. اما قوانین بانک مرکزی مانعی جدی برای رسیدن به این خواسته بود. در چنین شرایطی آنها مسیر دیگری برای بانکداری طی کردند؛ دریافت مجوز از دیگر نهادها مانند نیروی انتظامی یا وزارت تعاون. این مجوزها، اگرچه منجر به تاسیس بانک رسمی نمی‌شد، اما کار نهادها را راه می‌انداخت. آنها کم‌کم توانستند شعب خود را در شهرها و استان‌ها و پایتخت گسترش دهند. در این مرحله کار برای بانک مرکزی سخت شد. حال بانک مرکزی با موسسات مالی و اعتباری مواجه بود که پشتشان هم به نهادهای ذی‌نفوذ گرم بود و هم به سپرده‌های مردم. نتیجه از قبل معلوم بود. بانک مرکزی در نهایت مجبور شد به این موسسات مجوز بدهد. حالتی که حمید تهرانفر، معاون پیشین بانک مرکزی آن را «بزرگ کردن فرزند دیگران» می‌داند. این موسسات در فضایی به دور از قوانین و مقررات بانک مرکزی رشد کرده‌اند و حالا که بزرگ شده‌اند، چندان امیدی نمی‌رود که از قوانین سختگیرانه بانک مرکزی تبعیت کنند. 

خواسته نهادهای مختلف برای تاسیس بانک همچنان پابرجاست و قوانین سختگیرانه بانک مرکزی هم برای تاسیس بانک رسمی به قوت خود باقی است. به مجموعه این عوامل، نگرانی از تکرار تجربه پیش را هم باید اضافه کرد. اما به راستی بانک مرکزی با خواسته نهادهای مختلف برای تاسیس بانک چه باید کند؟ بهترین موضع سیاستگذار پولی درباره تاسیس بانک از سوی نهادهای عمومی چیست؟ 

 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها