شناسه خبر : 22849 لینک کوتاه

از بروز فریب‌کاری تا حذف طرد اجتماعی

حذف واژه طلاق چه پیامدهایی دارد؟

حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه شاید امنیت اجتماعی و حرفه‌ای و فرهنگی زنان را در اجتماع فراهم کند اما ترویج کتمان قسمتی از زندگی شخصی فرد را هم در پی خواهد داشت.

حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه شاید امنیت اجتماعی و حرفه‌ای و فرهنگی زنان را در اجتماع فراهم کند اما ترویج کتمان قسمتی از زندگی شخصی فرد را هم در پی خواهد داشت. باید در نظر داشت، حذف واژه طلاق در شناسنامه اقدامی اصولی برای کاهش پدیده طلاق محسوب نمی‌شود، پدیده‌ای که برای مقابله، آسیب‌شناسی و مطالعات اجتماعی جدی‌تری را می‌طلبد. اگر هدف قانونگذار و تهیه‌کنندگان این طرح مقابله با پیامدهای طلاق در زندگی اجتماعی زنان است، باید جوانب مثبت و منفی این اقدام را به صورت جدی مورد ارزیابی قرار دهند.

 بهتر است این موضوع را در نظر داشته باشیم که اگر واژه طلاق از شناسنامه‌ها حذف شود و حین ازدواج دوم او این موضوع را با همسر جدیدش در میان نگذارد، به‌نوعی تدلیس (فریب) اتفاق افتاده است. این اقدام می‌تواند راه پنهانکاری را در ازدواج‌ها باز کند که نتیجه آن فریفته شدن طرف مقابل است و تحت عنوان تدلیس در ازدواج جرم‌انگاری شده و ضمن مجازات جزایی 

دارای تبعات منفی دیگری بوده از جمله می‌تواند موجب فسخ نکاح یا طلاق برحسب مورد شود؛ از نظر فرهنگی نیز موجب شیوع دروغ و عدم صداقت خواهد شد. همچنین رفتارهای ریاکارانه 

و بازتولید دروغ را در زندگی زناشویی و خانوادگی زنان و مردان در پی خواهد داشت.

البته از نظر بررسی جنبه مثبت این امر اینکه شاید این اقدام بتواند راه دسترسی زنان مطلقه به مطالبات خود یعنی داشتن شغل و حضور فعال در جامعه را بهبود بخشد. گاهی مواقع زنان مطلقه هنگام استخدام در شغل خود دچار مشکل می‌شوند که شاید وجود چنین اقداماتی، راهگشا و مفید واقع شود. هر نوع اقدامی که جایگاه زنان مطلقه را تثبیت کند و منزلت اجتماعی آنان را حفظ کند، ارزشمند محسوب می‌شود. 

شاید این اقدام، چالش فرهنگی زنان مطلقه را کاهش و تسکین دهد و فرهنگ غلط محدودیت اجتماعی زنان مطلقه را کمرنگ کرده و زمینه‌های اتصال این قشر را به جامعه فراهم سازد اما بهتر است قبل از اجرایی شدن آن، تمامی جوانب را مورد 

بررسی قرار داد. شاید بهتر باشد از خود زنان مطلقه دراین‌باره نظرخواهی شود. باید دید آیا زنان مطلقه از این اقدام احساس رضایت خواهند کرد؟ 

آیا زمینه‌های ازدواج موفق‌تر و موقعیت‌های شغلی بهتری در سایه این اقدام برای زنان مطلقه فراهم خواهد شد؟ قانونگذار و پیشنهاددهندگان این لایحه به‌طورقطع هر دودسته پیامدها را در کنار هم بررسی و سبک و سنگین خواهند کرد. 

انتظار می‌رود در روزهای آتی و قبل از اجرایی‌شدن این طرح، همان‌طور که هر طرح اجرایی پیوست توجیهی دارد و از نظر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ارزیابی می‌شود، پیوست توجیهی این طرح نیز اعلام و در اختیار رسانه‌ها قرار داده شود. اگر دولت می‌خواهد چنین لایحه‌ای را به مجلس بدهد، به طور طبیعی این تصمیم مبتنی بر یک مجموعه استدلال‌ها و گزارش‌ها و مطالعات است که خلاصه آن در قالب ضرورت و پیامدهای مثبت و منفی این لایحه باید مدون و به همراه آن ارائه شود.

باید ابهاماتی که این طرح برای افکار عمومی ایجاد کرده برطرف و ضرورت انجام آن بیان شود. همچنین رسانه‌ها باید از تهیه‌کنندگان این طرح بپرسند که حذف طلاق از شناسنامه زنان چرا و به چه دلیلی باید صورت گیرد؟ اگر هدف صرفاً پرهیز از عوارض واژه طلاق در شناسنامه زنان مطلقه است، راهکارهای دیگری نیز می‌توان برای آن در نظر گرفت. 

راه‌حلی اصولی  در بسیاری از کشورها در حال انجام است. به‌عنوان مثال، برچیدن شناسنامه و حذف همه مشخصات مربوط به ازدواج، طلاق و فرزندآوری و... انحصار اطلاعات شخصی در نام و نام خانوادگی، سال و محل تولد و نام پدر و کد ملی در یک کارت شناسایی است. با صدور کارت شناسایی و حذف شناسنامه این مشکل حل می‌شود. 

ولی با وجود شناسنامه موجود نمی‌توان طلاق را از آن حذف کرد. زیرا وقتی ازدواج ثبت می‌شود، چگونه طلاق حذف شود؟ اگر هر دو حذف شوند، وقتی فرزند ثبت می‌شود، چگونه نام پدر و وضعیت تاهل زن نباید ثبت شود؟ آیا می‌توان افرادی را که دارای فرزند هستند از این قانون حذف کرد؟ بر همین اساس، ممکن است با حذف نام همسر از شناسنامه زنان، مسائلی مانند سردرگمی، فریب و دروغگویی هنگام ازدواج بعدی پیش آید. 

پاک کردن مهر طلاق تفاوتی در نوع نگرش و فرهنگ جامعه نسبت به زنان مطلقه ایجاد نخواهد کرد و تنها شاید به شرایط روانی زن طلاق‌گرفته و کرامت آنان کمک کند. در نظر داشته باشیم، اگرچه برخی مولفه‌های ازدواج مانند سن در شرایط فعلی تغییر یافته اما هنوز دیدگاه سنتی ازدواج در جامعه ایران دیده می‌شود. یعنی میزان ارزش دختران ازدواج‌نکرده با زنان مطلقه در فرهنگ کنونی مردم همچنان تفاوت دارد. بنابراین با چنین اقداماتی نه‌تنها ارزش‌های جامعه تغییر نخواهد کرد، بلکه شاید مسیر را برای مشکلات پیچیده‌تری هموار کند. حتی ممکن است با حذف مهر طلاق از شناسنامه زنان، نوعی سردرگمی در گزینش همسر به وجود آید که در این صورت بانک اطلاعاتی جامعی نیاز است. 

وضع چنین قوانینی تنها امنیت روحی و روانی برای زنان ایجاد خواهد کرد اما مشکلات نظام خانواده را از بین نخواهد برد. لازم است که فکری به حال فرهنگ جامعه و نگاه به پدیده طلاق داشته باشیم و صورت مساله را پاک نکنیم. بهتر این است که سعی کنیم فرهنگ، نگاه جامعه و خانواده را نسبت به طلاق تغییر دهیم نه اینکه با حذف این واژه مشکلات جدیدتری را ایجاد کنیم. بر کسی پوشیده نیست که زنان مطلقه همیشه در جامعه مشکل داشته و دارند؛ اما آیا حذف واژه طلاق تنها راه‌حل موجود برای کاهش این مشکلات است. 

حذف عنوان مطلقه از شناسنامه زن، اگرچه در کوتاه‌مدت پیامدهای مثبتی چون تسهیل روند پیداکردن شغل یا اجاره کردن مسکن و... دارد، اما در طولانی‌مدت پیامدهای منفی چون بی‌اعتمادی اجتماعی را در جامعه رواج می‌دهد و بدبینی جامعه به زنان جایگزین مساله طلاق می‌شود. 

این در حالی است که بخش عمده‌ای از پیامدهای طلاق منوط به فضای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه بوده و به واقعیت‌های اجتماعی یک جامعه مربوط است. بدبینی و انزوای اجتماعی، احساس تنهایی و عدم امنیت در کنار دیگران، از ویژگی‌های زنان پس از جدا شدن است. به‌ویژه قضاوت‌های بدبینانه دیگران باعث احساس ناامنی از حضور در جمع و به حاشیه‌راندن زنان می‌شود. در واقع پیامدهای طلاق به بافت فرهنگی و ارزشی هر جامعه‌ای نیز وابستگی مستقیم دارد. بسیاری از مشکلات پس از طلاق ممکن است در یک جامعه تبدیل به بحران شود؛ در حالی‌که در جامعه دیگر، این پیامدها وجود نداشته باشد. 

بنابراین باید برای مقابله با این مشکلات راهکارهای مناسب‌تری را در نظر گرفت. گاهی جامعه از خشونت فرهنگی و خشونت فردی رنج می‌برد و برای رسیدن به هویت واقعی زن و رعایت حقوق زنان، باید همه نهادهای مدنی و تشکل‌های غیردولتی به این موضوع ورود کرده و از آن صیانت کنند. این مهم‌ترین وظیفه جامعه در قبال زنان و خانواده محسوب می‌شود. از طرف دیگر رسانه می‌تواند در آگاهی‌بخشی در زمینه حقوق اجتماعی و مدنی برای زنان بسیار موثر باشد و با تاکید بر روی آنها فرهنگ مطالبه حقوق را در زنان تقویت و در آنها خودباوری ایجاد کند. 

تشکل‌های غیردولتی و گروه‌های اجتماعی با موضوعیت زنان، از ظرفیت رسانه به خوبی استفاده نمی‌کنند. توانایی و مسائل حقوقی زنان به طور صحیح در رسانه‌ها اعلام نشده است در حالی که ما می‌دانیم رسانه در عرصه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کارکرد داشته و اثرات عمیقی دارد و می‌توان از این ظرفیت برای مساله زنان نیز استفاده کرد. 

دراین پرونده بخوانید ...