شناسه خبر : 22138 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نشانی از همت مردمی

صنایع بزرگ کرمان چگونه شکل گرفتند؟

از جمله ویژگی‌های مردم کرمان در گذر تاریخ، خلاقیت و استعداد و بهره‌گیری از امکانات موجود برای زندگی بهتر و نشان دادن بزرگی و عظمت خود بوده است.

از جمله ویژگی‌های مردم کرمان در گذر تاریخ، خلاقیت و استعداد و بهره‌گیری از امکانات موجود برای زندگی بهتر و نشان دادن بزرگی و عظمت خود بوده است. آن‌گونه که در سرزمینی خشک و گرم و کویری، با استفاده از منابع غنی و فراوان خاک، بهترین بناها را ساختند، خانه‌ها را به بهترین وسیله خنک‌کننده یعنی بادگیر مجهز کردند، سقف‌ها را با بهترین عایق کاهگل پوشش دادند. با حفر قنات از کمترین آب موجود، بیشترین بهره را بردند، با یکصد میلیمتر بارندگی سالانه کشاورزی کردند- و هنوز هم با همان اندازه، یک‌چهارم باغ‌های کشور را در سرزمین خود دارند و... . همین شیوه در صنایع بزرگ کرمان، خودنمایی می‌کند. یکی از صنایع مشهور کرمان، مس‌گری و قلمزنی است. این حرفه آنچنان ریشه‌دار و عمیق است که خانواده‌ای به نام حکاک و حکاک‌زاده داریم و شغل آنها از دیرباز حک کردن روی مس بوده است. همچنین بازار مسگری، با بیشینه‌ای بیش از چهارصد سال، هنوز برجاست. هرچند که مثل گذشته صدای ضرباهنگ چکش بر سینه سرخ مس به گوش نمی‌رسد که البته دلیلش پیدایش کارخانه‌های ساخت وسایل مسی است. این نکته نیز قابل توجه است که بر اساس پژوهش‌های پروفسور کالدول و تحقیقات انجام‌شده او و همکارانش -ازجمله دکتر شهمیرزادی باستان‌شناس معروف- در محل «تل ابلیس» بردسیر کرمان مردم این دیار، پنج هزار سال پیش از این برای نخستین‌بار به صنعت ذوب مس دست یافتند.

تصویری از کوره‌های بازمانده، چند سال پیش نماد یکی از پوستر‌های همایش میراث فرهنگی بود و هم‌اکنون نیز در همان حوالی، مجموعه بزرگ مس سرچشمه، به عنوان پشتوانه بخشی از اقتصاد کشور فعال است. به جز این کرمانی‌ها با استفاده از مس و فلزات دیگر، نوعی آلیاژ ساختند که با بهره‌گیری از آن «جام»های بسیار ارزشمندی درست می‌کردند و هنوز تعدادی از آنها وجود دارد. این جام‌ها آنقدر ظریف بود که اگر بر زمین می‌افتاد، چندپاره می‌شد و باز خانواده‌ای که در این زمینه فعال بودند به «جامساززاده» شهرت داشتند و هنوز هم فرزندان آنها در کرمان زندگی می‌کنند.

از جمله حرفه‌های معروف دیگر، شالبافی بود آن‌گونه که این صنعت دستی، شهرت جهانی داشت و از پیشینه‌ای بیش از هزار سال برخوردار است. آن‌طور که تاریخ‌نگاران از وجود «هیجده هزار طاقه شال کرمانی» جزو اموال باقی‌مانده از «المکتفی خلیفه عباسی» یاد می‌کنند، همچنین «سرپرسی سایکس» در روزگار قاجار، تعداد دستگاه‌های شالبافی را پانزده هزار ذکر کرده و ادوارد براون، از شال‌های کرمان برای ملکه‌های انگلیس و «دوشش آن دیتریش» و... هدیه برده است. دلیل شکل‌گیری این دست‌‌آفرید در کرمان، وجود بهترین کرک در این سرزمین بوده است. کرک یادشده آنقدر لطیف و مرغوب بود که در طول سالیان برای ساخت کلاه‌های معروف انگلیس به این کشور صادر می‌شد و حتی یک‌بار بر سر کرک کرمان میان هند و انگلیس اختلافی درگرفت. دلیل مرغوبیت این کرک چرای بزها در ارتفاعاتی مناسب و کم‌باران بود همین خشکی مرغوبیت کرک بزها را تضمین می‌کرد.

حرفه دیگری که شهرت جهانی داشته قالی‌بافی کرمان است، این دست‌آفریده نیز همواره زیب و زیور کاخ‌های بزرگ و سرمایه گرانقدری برای اصحاب تمکن به شمار می‌رفته است. در این‌باره همین بس که وقتی مجد ارجمند‌کرمانی، تاجر بزرگ و بافنده معروف کرمان از دنیا رفت، رادیو آلمان خبر آن را این‌گونه منتشر کرد که «سلطان قالی جهان درگذشت». چند عامل برای شکل‌گیری این صنعت در کرمان را می‌توان برشمرد، نخست همت مردمی است که برای پر کردن اوقات فراغت خود در زمستان و هنگام عدم فعالیت‌های کشاورزی به دنبال راه‌حلی می‌گشتند تا به صورت خانوادگی به تلاش مشغول شوند. انگیزه دیگر این رونق، بایستگی پشم کرمان بود که زمینه را برای نخ‌ریسی و قالیبافی و پارچه‌بافی فراهم می‌کرد. «تاورنیه» جهانگرد و تاجر معروف فرانسوی در سفر سوم خود به ایران (1647 م / 1058 ه‌ق) و شرح وقایع آن می‌نویسد: «یکی از پارسیان را ملاقات کردم، از حال پشم‌های اختصاصی جویا شدم، معلوم شد که منبع اصلی این پشم، ایالت کرمان است که همان کارامانی قدیم باشد.»

قالی کرمان از چنان اهمیت و پایداری برخوردار شد که به ادبیات و هنر راه یافت تا آنجا که این ضرب‌المثل پا گرفت «مثل قالی کرمون می‌مونه» یا سروده‌ها و آهنگ‌های زیادی چون «شب و روز قالی کرمون ببافم». برخی از فرش‌های بافت کرمان از چنان شهرتی برخوردار شد که بزرگانی چون چرچیل، آیزنهاور و... روی یکی از این فرش‌ها در برج آزادی قراردادی را به امضا رساندند و این فرش را نیز «فرش آزادی» نامیدند.

وجود همین پشم مرغوب موجب شد صنعت پارچه‌بافی با بهره‌گیری از آن و نیز ابریشم -که آن هم تولید قابل توجهی در بم و راین داشته است- رونق گرفته و پارچه‌های بافت این شهرها به سرزمین‌هایی چون مصر و هندوستان صادر شود. در این‌باره باید به افسانه «کرم هفتواد» و ماجرای دختری که با یافتن این کرم و قرار دادن آن در دوکدان خود توانست نخ ابریشمی بیشتری تولید کند و... اشاره کرد. این رویداد در شاهنامه فردوسی نیز آمده است: چو آگه شد از هفتواد اردشیر / نبود آن سخن‌ها و‌را دلپذیر

 وجود همین پشم مرغوب و فراوانی ابریشم به شکل‌گیری هنرهای دستی دیگری انجامید که از آن جمله می‌توان «پته کرمانی، پیله‌دوزی و سوزن‌دوزی» را نام برد. به ویژه پته کرمان که آن هم از شهرت جهانی برخوردار و اختصاصی زنان کرمان است. یکی از این دست‌آفریده‌ها پته معروف شاه نعمت‌الله ولی است که در زمان شهاب‌الملک حاکم روزگار قاجاریه در کرمان دوخته شد و بهانه برای آن قابل ذکر نیست، مشهور است که جمله دختران کرمانی در طول چهار سال این پته را می‌دوختند. در مورد سوزن‌دوزی نیز مادر استاد صوتی کرمانی پیراهنی را تهیه کرد که در مراسم تاجگذاری محمدرضاشاه تن‌پوش فرح بود.

یکی دیگر از دلایل مرغوبیت و شهرت بافته‌های گوناگون و سوزن‌دوزی‌های متنوع کرمان رنگ‌آمیزی پشم و نخ این صنایع دستی است. استادان این حرفه با استفاده از نیل، پوست انار، پوست گردو، رنگ‌دانه و... پشم و نخ را آن‌گونه رنگ می‌کردند که به خصوص فرش کرمان هر‌چه پا می‌خورد، شفاف‌تر و زیباتر و تازه‌تر می‌شد.

علاوه بر این صنایع دیگری در کرمان وجود داشتند که از آن جمله می‌توان جواهرسازی را نام برد. مردم شهداد در هزاره‌های سوم پیش از میلاد به ساخت جواهراتی همت می‌گماردند که نمونه‌هایی از آن هم‌اکنون در باغ موزه هرندی کرمان وجود دارد. کمبود آب و عدم امکان گسترش کشاورزی در این منطقه موجب شد تا مردم شهداد با وارد کردن انواع سنگ‌های قیمتی از «بدخشان» جواهرات زیبا و گرانبهایی ساخته و آنها را به تمدن‌هایی چون بین‌النهرین صادر کنند و از این راه به تامین مایحتاج و نیازهای غذایی خود بپردازند. نمونه دیگر این هنرها ساخت درفش پنج هزارساله شهداد است که در موزه ایران باستان نگهداری می‌شود.

بر این اساس جفاست اگر نگوییم صنایع دستی کرمان نشانی از همت و حمیت مردمی است که در طول تاریخ هرگز در برابر تنگناها و دشواری‌ها و بلکه خشم طبیعت تسلیم نشدند و همواره جوهر این پیشینه گرانبها دستمایه راه‌اندازی صنایع و فعالیت‌های گسترده‌ای در این زمینه شد که برخی از آنها باز هم در پهنه جهانی سخنی برای گفتن دارند.

هواپیمایی ماهان

 یکی از صنایعی که نه‌تنها موجب دگرگونی شگرفی در اوضاع بازرگانی و اقتصادی کرمان شده و در سایه تلاش گسترده، شهرت جهانی به دست آورده، هواپیمایی ماهان است، شرکتی که با 60 فروند هواپیمای پهن‌پیکر و انواع دیگر آن عرصه آسمان را زیر پروبال خود قرار داده است.

درست به یاد دارم که قبل از برقراری پروازهای ماهان، امکانات پروازی کرمان بسیار محدود بود آن‌گونه که نه‌تنها هر بازرگانی که قصد آمدن به کرمان و برگشت را داشت، با مشکل روبه‌رو بود بلکه در بسیاری از موارد انجام ماموریت‌های اداری نیز با مشکل روبه‌رو می‌شد، همین مساله موجب شد تا با موافقت استاندار وقت، نامه‌ای برای مدیریت هواپیمایی هما نوشته و چهار سهمیه گرفته شد تا موارد فوری اداری بر زمین نماند، از آن به بعد کار دفتر اجتماعی استانداری کرمان تعیین اولویت‌ها و واگذاری این چهار سهمیه به ده‌ها متقاضی در سطح مدیران بوده که نتوانست مشکلی را حل کند. مردم عادی نیز دشواری‌های فراوانی داشتند، آن‌گونه که هر روز متقاضیان گاه بعد از اذان صبح خود را به دفتر هواپیمایی -واقع در کنار کوچه گلبازخان- می‌رساندند تا نوبت بگیرند و به دریافت بلیت نائل آیند. سرانجام این وضعیت غیرقابل تحمل، سیدحسین مرعشی استاندار وقت کرمان را بر آن داشت تا به فکر چاره برآید. در همین زمان یکی از ایرانیان مقیم دوبی که از بازرگانان و کارپردازان عمده به شمار می‌رفت و در یکی از سفرها با استاندار کرمان همراه و هم‌سخن شده بود به شرح ماجرای چند فروند هواپیمای توپولف متعلق به شخصی به نام «دکتر کامل» مصری پرداخته و امکان معامله را اعلام کرده و آقای مرعشی نیز خواستار اقدام فوری او شده بود.

چند روزی از این گفت‌وگو نگذشته بود که محمد شریف، به اتفاق دکتر کامل با یکی از همان هواپیماهای توپولف به کرمان آمدند. هنوز فرودگاه کرمان بین‌المللی نشده بود و امکان ورود این افراد به شهر و انجام مذاکره فراهم نبود، اگرچه برای حل این مشکل تمهیداتی اندیشیده شد از جمله خرید مانتو شلوار و روسری برای مهمانداران و...

با توجه به وجود اشکالاتی که برخی از آنها یاد شد، مقرر شد که با ارسال فوری مبل‌های مناسب اتاق رئیس فرودگاه به گونه‌ای بایسته تجهیز شود که همین کار نیز صورت گرفت، سرانجام استاندار کرمان به فرودگاه آمد و در همان زمان ضمن برگزاری جلسه‌ای با حضور محمدشریف، دکتر کامل و همراهان از آنها خواست تا نسبت به واگذاری هر فروند هواپیمای توپولف به کرمان اقدام کنند. با این توضیح که استاندار کرمان متعهد می‌شود با جلب نظر دولت، موافقت لازم را برای بخشودگی بدهی دولت مصر به ایران -مربوط به قراردادهای رژیم گذشته- جلب کند و دکتر کامل آن مبلغ را از دولت خود در مصر طلب کند. این قرارداد مورد قبول طرفین قرار گرفت. در پایان این گفت‌وگوها و عقد قرارداد، به پیشنهاد دکتر کامل حاضران در آن جلسه، از جمله نگارنده با همان هواپیمای توپولف عازم کیش شدیم و فردای آن روز پس از دریافت وضعیت هواپیما و کسب اطلاعات بیشتر از آن به کرمان برگشتیم و دکتر کامل به اتفاق همراهان نیز راهی مصر شد.

یک هفته بعد -تابستان 1371- چند فروند و به تدریج بقیه هواپیماهای یادشده به کرمان آمدند و به این ترتیب دیار کریمان صاحب یک شرکت هواپیمایی خصوصی و در کنار «هما» به امر خدمات‌رسانی مشغول شد. اقدام اخیر، خون تازه‌ای در رگ‌های استان جاری کرد، دیگر کارها و ماموریت‌های اداری به خاطر نبود امکان پرواز معطل نماند، بازرگانان برای انجام مذاکره و عقد قراردادهای گوناگون به آسانی رفت‌وآمد می‌کردند. مردم عادی بدون دشواری به پرواز دسترسی داشتند و به این ترتیب باب رحمتی به روی این دیار گشوده شد و کم‌کم توپولف‌های روسی از رده خارج و هواپیماهای پهن‌پیکر و مدرن جای آنها را گرفت. آن‌گونه که امروز این شرکت با بیش از 50 پرواز روزانه به آسیا، اروپا و خاورمیانه از فعال‌ترین شرکت‌های هواپیمایی کشوری به شمار می‌رود.

اولین مدیر این شرکت کاپیتان حسنی بود، پس از او بابک اصفهانی و سرانجام حمید عرب‌نژاد این مسوولیت را بر عهده گرفت که همچنان ادامه دارد. هواپیمایی ماهان، زیرمجموعه خیریه مولی‌الموحدین است که تاکنون ده‌ها هزار متر بنای خیریه برای نگهداری بیماران روانی، نابینایان، بیماران مبتلا به ام‌اس و... در جای جای استان ساخته است. در همان زمان استاندار کرمان به ساخت فرودگاه‌هایی در شهرهای بم، رفسنجان-سیرجان و رفسنجان پرداخت که برخی از این پروازها نیز گره رفت‌وآمدهای بازرگانی و تجاری را گشود و زمینه‌های بایسته‌ای فراهم ساخت به ویژه فرودگاه سیرجان که انجام خدمات گوناگونی را زمینه‌سازی کرده است. از اقتدار هواپیمایی ماهان همین بس که به‌رغم تحریم‌های سنگینی که طی سال‌های گذشته علیه آن وضع شد و گاه برای تهیه یک قطعه باید دنیا را دور بزند، با این همه بی‌وقفه به کار خود ادامه داد و با عنایت خداوندی در گذر 25‌ساله حیات خود، حادثه‌ای که به جان باختن کسی بینجامد نداشته است.

صنعت گردشگری

از جمله صنایع دیگری که به خصوص در سال‌های اخیر رونق قابل توجهی داشته و به این استان حال و هوای دیگری بخشیده است، صنعت گردشگری است. پیش از آن یادآور شوم که کرمان از جهت وجود مواریث فرهنگی، آثار تاریخی و جاذبه‌‌های طبیعی، نه‌تنها در میان استان‌های کشور سرآمد است، بلکه در جهان نیز به عنوان یک شاخص مطرح است. زیرا از پیش از تاریخ تا سده‌های نزدیک، دارای جاذبه‌های گوناگون است. وجود آثار کهنی چون کنار صندل جیرفت، میمند شهر بابک، تپه یحیی‌بافت و تل ابلیس بردسیر با آثاری از دوره‌های نوسنگی و بعد از آن -ارگ بم، قلعه دختر و اردشیر، قلعه سموران، ارگ راین و... به عنوان بناهای بازمانده از هزاره‌های اخیر- مجموعه‌های گنجعلی‌خان وکیل، ابراهیم‌خان، حاج‌آقا علی، مساجدی چون ملک (امام خمینی) و مسجد جامع مظفری به عنوان آثاری از دوره سلجوقیان تا پهلوی- باغ‌موزه هرندی، موزه صنعتی ماموت شهدا و... به عنوان بناهای بازمانده از روزگار پهلوی‌ها و بالاخره در کنار این آثار، وجود کویر لوت و بناهای حیرت‌انگیز ساخت طبیعت به نام کلوت‌ها -مناطق خوش آب و هوا و آبشارها چون رود فرق و راین و... آبگونه‌هایی چو جوشان و تهرود- غارهایی چون ایوب، شعیب، جواران و آثاری از این دست کرمان را به صورت قطب گردشگری در‌آورده است.

در کنار این ارزش‌ها که هرگونه گردشگری با هر سلیقه‌ای را راضی می‌کند، اقدامات انجام‌شده در سال‌های اخیر نیز رونق این صنعت را افزون ساخته است. بازار بزرگ کرمان به عنوان طولانی‌ترین راسته بازار جهان به صورت اساسی بازسازی شد و برخی از ملحقات آن مانند کاروانسرای وکیل، حمام ابراهیم‌خان، کاروانسرای چهارسوق و بنای زیبای چهارسوق با چهار صد سال پیشینه در دست بازسازی است. همچنین باغ فتح‌آباد با بیش از یکصد و پنجاه سال قدمت، مدرسه حیاتی که یادآور اولین بانک شاهنشاهی در کرمان است و... بازسازی شدند و امروز مکانی برای تماشا و دیدار ایران‌گردان و جهان‌گردان است تا تحسین آنها را برانگیزد. آغاز عملیات بازسازی باغ چهارصدساله بیرم‌آباد، بنای کنسولگری و پایان عملیات بازسازی حمام ته باغ‌للـه خواجه اتابک و... در کنار همه اینها باغ زیبای شازده و بنای کم‌نظیر آستانه شاه ولی زمینه را برای گسترش صنعت گردشگری فراهم ساخته است. تلاش استاندار کنونی کرمان، زحمات میراث فرهنگی و فعالیت کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی کرمان که در گردهم آوردن همه نهادهای مربوطه و افراد دلسوز نقشی کم‌نظیر ایفا کرده، واقعیت‌هایی است که نمی‌توان و نباید از کنار آنها به آسانی گذشت. گفتنی است که با ثبت جهانی سه اثر ارزشمند یعنی بنای صخره‌ای میمند با قریب 10 هزار سال پیشینه که از آن به عنوان بنای اعجاب‌انگیز صخره‌ای یاد شده است و نیز عرصه بیابان لوت و قنات‌های گوهرریز، اکبرآباد و قاسم‌آباد که طی سال‌های اخیر و دولت کنونی انجام شده همچنین ارگ بم و باغ شازده که پیش از این به ثبت رسیده بودند استان کرمان دارای مشخصه دیگری شد که به یقین صنعت گردشگری را تاب و توان بیشتری بخشیده است.

خودروسازی

در میان صنایعی که نامش بر سر زبان‌هاست، یکی هم خودروسازی کرمان است که حدیث و حکایت آن مشابه هواپیمایی ماهان توسط سیدحسین مرعشی استاندار وقت کرمان پا گرفت. در حدود سال‌های 69 و 70 وقتی استاندار در میان بیابان‌های سوزان و شن‌های روان نزدیک شهر بم با سرمایه‌گذاران کره‌ای سخن از راه‌اندازی مجموعه‌ای توریستی-صنعتی می‌گفت، کمتر کسی باور داشت که این منطقه روزگاری به عنوان یکی از مراکز مهم اقتصادی درآید. اصلی که خوشبختانه تحقق یافت و امروز ارگ جدید با انواع امکانات تفریحی-ورزشی و اقامتی خودروسازی کرمان را نیز در خود جای داده است. این اقدام را باید از بزرگ‌ترین تحولات منطقه جنوب شرق کشور در آن سال‌ها دانست زیرا بدون کمترین اتکایی به سرمایه‌گذاری دولتی و با هدف‌هایی چون محرومیت‌زدایی، بالا بودن رفاه اجتماعی، ایجاد اشتغال، تامین امنیت منطقه با جلب و جذب سرمایه‌گذار خارجی و داخلی همراه با انتقال تکنولوژی و تراکم‌زدایی صنعتی راه‌اندازی شد. این قطب صنعتی که در حال حاضر تنها منطقه ویژه تخصصی برای تولید خودرو در کشور است در آغاز همکاری مشترک با شرکت «دوو» بنیانگذاری و سپس با بستن قرارداد مونتاژ با خودروسازان مطرحی چون هیوندای، فولکس‌واگن، لیفان، دولکس، جک و جیلی اقدام به تولید محصولات گوناگون کرده است.

اکنون نیز شرکت‌های بزرگ خودروسازی کرمان، مدیران خودرو، خودروسازان راین، خودروسازان بم و خدمات خودرویی شامل شرکت‌های قوای محرکه، کاوک، نگین بم، آرمان‌موتور ارگ، آرمان الکتریک، خودرو مهرآسا، کی ویس و خدمات تجارت بم خودرو با امکان تولید بیش از یکصد و پنجاه هزار دستگاه خودرو و ارائه خدمات حملی و فروش و پس از فروش به عنوان مولفان قطب خودروسازی کشور مطرح هستند. باری شرکتی که کار خود را از ابتدایی‌ترین سطح آغاز کرده بود، اینک در سطح خودروسازان کشور سخن‌ها برای گفتن دارد.

صنایع مس باهنر، لاستیک بارز و آلومینیوم هزار

سه واحد صنایع مس باهنر، لاستیک بارز و آلومینیوم هزار که در حال حاضر مثلث اقتدار تولیدی و اقتصادی کرمان به شمار می‌روند، یادگار تلاش‌های بی‌امان حمید میرزاده، استاندار دهه 60 کرمان است، به ویژه صنایع مس باهنر که مقدمات آن در روزگار وزارت بهزاد نبوی بر وزارتخانه صنایع سنگین فراهم شد. ابتدا تصمیم این بود که صنایع یادشده به استان دیگری انتقال یابد، اما میرزاده سخت پای می‌فشرد و بر این باور بود که چرا واحد صنایع مس، در حالی که ماده اولیه آن یعنی مس در کرمان به دست می‌آید، به استان دیگری تعلق گیرد. این پافشاری تا آنجا بود که نگارنده شاهد درشت‌گویی میرزاده و عصبانیت شدید ایشان بودم، آن‌گونه که در فرودگاه کرمان با فریادهای دلسوزانه خطاب به بهزاد نبوی گفت، اگر صنایع مس در کرمان مستقر نشود، ضمن استعفا از سمت خود، موضوع را تا انتها دنبال خواهم کرد. این مساله موجب شد تا سرانجام دست‌اندرکاران به استقرار این مجموعه بزرگ تولیدی در کرمان تن دردهند. به همین ترتیب صنایع لاستیک بارز و آلومینیوم هزار با پیگیری‌های بی‌امان میرزاده شکل گرفت.

در مورد صنایع مس باهنر، جای تعجب داشت که کرمان به عنوان خاستگاه نخستین ذوب مس جهان مورد توجه قرار نمی‌گرفت، زیرا بر اساس تحقیقاتی که شرح آن پیش از این آمد، کرمان در پنج هزار سال پیش از این در تل ابلیس دارای کوره‌هایی بود و به ذوب مس می‌پرداخته است. این واحد تولیدی در سال 1363 در زمینی به مساحت هزار هکتار و در 12‌کیلومتری جنوب غربی کرمان تاسیس و در 22 بهمن 1367 اولین کارخانه راه‌اندازی شد.

این شرکت که در نیمه دوم سال 1370 به طور کامل راه‌اندازی شد، در نزدیکی بزرگ‌ترین و غنی‌ترین معادن مس خاورمیانه، بزرگ‌ترین مجتمع صنعتی ارتباط‌دهنده معادن مس و روی با صنایع تولیدی کشور به شمار رفته و شامل چهار کارخانه ذوب و ریخته‌گری، اکستروژن و کشش، نورد و سکه‌زنی است و گسترده‌ترین محصولات نیمه‌تمام مسی و آلیاژهای مس را به صورت ورق، میلگردهای توخالی، تسمه و فویل، لوله و مقاطع تولید می‌کند. محصولات شرکت مطابق با استانداردهای جهانی تولید و علاوه بر تامین نیاز بازار داخلی به کشورهای مختلف جهان از جمله آلمان، فرانسه، انگلستان، اسپانیا، چین، تایوان، ویتنام، تایلند و کویت صادر می‌شود.

آلومینیوم هزار نیز، روزهای پرفراز و فرودی را پشت سر گذاشت، گاه به بالاترین مدارج تولید رسید و زمانی تا مرز ورشکستگی پیش رفت. هدف اولیه این واحد تولید ورق و فویل آلومینیوم برای مصارف صنعتی و لفاف‌های چندلایه ترکیبی با فویل برای بسته‌بندی انواع مواد غذایی، دارویی، آرایشی بهداشتی، ساختمانی، صنعتی و اولین تولیدکننده پاکت‌های هفت‌لایه آلومینیوم‌دار در ایران به نام هزار پک برای بسته‌بندی و ماندگاری طولانی‌مدت مواد غذایی و استریل لبنی و آبمیوه بود. مجتمع کارخانجات آلومینیوم هزار در شهرک صنعتی شماره 2 کرمان در زمینی به مساحت 145 هزار مترمربع و زیربنای بالغ بر 50 هزار مترمربع با سه کارخانه ذوب و نورد، کانورتینگ و اسپتیک با ظرفیت 48 هزار تن در سال و 350 نفر نیروی شاغل، فعال است.

لاستیک بارز نیز که مقدمات طراحی و اخذ مجوز و راه‌اندازی آن در روزگار حمید میرزاده و در دهه 60 فراهم شده بود در فروردین‌ماه 1372 افتتاح شد. ظرفیت اولیه بارز برای تولید تایر 25 هزار تن انواع تایر-‌تیوب و نوار و همچنین تایرهای کشاورزی بود. سهام بارز در حال حاضر، 51 درصد مربوط به شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی با واسطه شرکت نفت، گاز و پتروشیمی و 45 درصد مربوط به شرکت سرمایه‌گذاری توسعه ملی است و 68 /3 درصد نیز در بورس سهام دارد. کارخانه لاستیک بارز در سال 1393 تولیدی برابر با چهار میلیون حلقه لاستیک در سال داشت. عمده محصولات شرکت بارز، تایر رادیال سیمی است که بیش از 98 درصد از تولیدات را به خود اختصاص می‌دهد ولی در کنار آن تیوب و فلب نیز تولید می‌کند. ظرفیت تولیدی محصولات بارز پس از اجرای طرح‌های توسعه‌ای تا پایان سال 99، به 132 هزار تن خواهد رسید. گروه صنعتی بارز با تولید حدود 803 /75 تن محصول در سال 1392، رتبه اول در تولید تایر را بین کارخانه‌های تایرسازی داخلی به خود اختصاص داد. این رقم معادل 7 /32 درصد از کل تولید داخلی کشور است.

مس سرچشمه و میدوک

از جمله پشتوانه‌های اقتصادی و تولیدی کشور، معادن غنی و گرانبهای کرمان از جمله مس سرچشمه و مس میدوک است. کرمان را از دیرباز، بهشت معدنکاران نامیده‌اند و چنین است که بخشی از این نسیم بهشتی از سوی سرچشمه رفسنجان و میدوک شهربابک، مشام جهان اقتصاد را نوازش می‌دهد. ناحیه مس سرچشمه در 160‌کیلومتری جنوب غرب کرمان و 50‌کیلومتری جنوب رفسنجان قرار دارد. ارتفاع این ناحیه از سطح دریا به طور متوسط 2600 متر و بلندترین نقطه آن 3000 متر است. کانسارهای سرچشمه در قسمت مرکزی سلسله جبال زاگرس قرار گرفته و متشکل از سنگ‌های چین‌خورده گسله، سنگ‌های رسوبی و مواد آتشفشانی اوایل دوران سوم است. کانسار معدن مس سرچشمه از نوع پروفیری است. این معدن یکی از بزرگ‌ترین معادن روباز جهان به شمار می‌رود و ذخیره زمین‌شناسی آن، بالغ‌بر یک میلیارد و 200 میلیون تن سنگ سولفوری با عیار متوسط 7 /0 درصد برآورد شده است. بخش‌های تولید مس سرچشمه شامل معدن، تغلیظ، ذوب، پالایشگاه و ریخته‌گری‌ها، لیچینگ و بیولیچینگ است.

مس شهربابک

کانسار مس میدوک در فاصله 42‌کیلومتری شمال شرقی شهربابک و 132‌کیلومتری شمال‌غربی معدن سرچشمه در استان کرمان واقع شده است. میدوک در یک اقلیم نیمه بیابانی و معتدل کوهستانی و در ارتفاع 2800 متری از سطح دریا واقع شده است. میزان ذخیره اندازه‌گیری‌شده زمین‌شناسی کانسار میدوک 405 میلیون تن با عیار 73 /0 درصد محاسبه شده که از این مقدار، به میزان 180 میلیون تن آن با عیار 6‌ /0 درصد قابل استخراج است. عیار حد معدن 25‌ /‌0 درصد در نظر گرفته شده و نسبت باطله به ماده معدنی، برابر 02 /78 به 1 است. بخش‌های تولید مس شهربابک شامل: معدن، تغلیظ و لیچینگ میدوک و ذوب و پالایشگاه خاتون‌آباد است.

گل‌گهر

 بی‌گمان چنین گلی در هیچ دوره‌ای از تاریخ و در هیچ سرزمینی نروییده و ویژه کهن سرزمین کرمان است، گلی که شمیم جان‌بخش آن، اقتصاد کشور را عطرآگین ساخته و تولیدات گرانبهای آن، پایداری و مقاومت و سرسختی را تداعی می‌کند. درباره نام این شرکت معدنی، روایتی است که برای نخستین بار حبیب شکارچی به فضای غارگونه‌ای در 50‌کیلومتری جنوب‌غربی سیرجان برخورد کرد و شگفتی آن را به مسوولان وقت (پیش از انقلاب) گزارش داد و باب پژوهش دراین‌باره را گشود و بالاخره معلوم شد این مکان، می‌تواند نقطه آغازی برای یک دگرگونی ژرف در صنعت کشور باشد، بر این اساس، از آن شکارچی خواسته شد تا در برابر این خدمت، چیزی طلب کند، خواسته او این بود که نام دو دخترش یعنی گلی و گهر را روی این مکان بگذارند و به این ترتیب این مجموعه گرانسنگ به نام گل‌گهر نامگذاری شد.

سن تقریبی یک نمونه از سرباره‌های قدیمی این مجموعه معدنی را 900 سال تخمین زده‌اند، همچنین گفته می‌شود که شش توده کانسار آن بالغ بر 1200 میلیون تن در یک محدوده 40‌کیلومتری ذخیره دارد. قدیمی‌ترین توده در حال بهره‌برداری گل‌گهر توده شماره یک با ذخیره‌ای بالغ بر 270 میلیون تن در اختیار شرکت معدنی و صنعتی گل‌گهر است که استخراج به طریقه روباز را امکان‌پذیر می‌سازد. توده شماره 3 نیز با ذخیره‌ای بالغ بر 600 میلیون تن وجود دارد که بهره‌برداری از آن بر عهده شرکت گهر زمین است. مراحل مقدماتی مطالعات مهندسی اجاره‌ای طرح استخراج سنگ‌آهن از معدن شماره یک از سال 1353 شروع شد و پس از وقفه‌ای از سال 1370 طراحی و احداث خطوط یک و 2 کنسانتره به ظرفیت چهار میلیون تن در دستور کار قرار گرفت که بهره‌برداری از این خطوط از سال 1373 آغاز شد و سپس در سال 1381 با احداث یک خط دو میلیون‌تنی دیگر مجموع تولید کنسانتره در این شرکت به شش میلیون تن در سال رسید.

در راستای توسعه خطوط جدید گل‌گهر، طرح احداث کارخانه خط 4 (پلیکام) به منظور تولید کنسانتره و بازیافت بار برگشتی مدار خردایش خطوط تولید موجود با ظرفیت دو میلیون تن کنسانتره از سال 1378 آغاز شد و در تیرماه 1390 رسماً به بهره‌برداری رسید. استفاده بهینه از باطله‌های ایجادشده کارخانه از زمان شروع، به میزان بیش از 20 میلیون تن باطله خشک و تر، سولفورزدایی از کنسانتره تولیدی، طرح احداث یک خط بازیابی از باطله خشک به ظرفیت تولیدی 350 هزار تن در سال، یک خط بازیابی از باطله‌ تر به ظرفیت تولیدی 220 هزار تن در سال و یک خط سولفورزدایی به ظرفیت تولیدی 460 هزار تن در سال، از دیگر فعالیت‌های این شرکت است. به جز این، گل‌گهر احداث یک واحد گندله‌سازی به ظرفیت پنج میلیون تن در مجاورت معدن را در دستور کار قرار داد و در حال حاضر این کارخانه بخش عظیمی از خوراک شرکت‌های فولادی را تامین می‌کند. 

تجارت - فردا - 75

تجارت - فردا - 76

دراین پرونده بخوانید ...