شناسه خبر : 21516 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

محمد گرجی‌آرا از دلایل تداوم رشد بازار سهام در هفت هفته متوالی می‌گوید

سیگنال سیاسی رشد بورس

محمد گرجی‌آرا می‌گوید: به نظر می‌رسد با نزدیک شدن به انتخابات بازار به یک اصلاح که می‌تواند از جنس زمانی یا قیمتی باشد، نیاز دارد و با توجه به رشد همه گروه‌ها رشد برخی از صنایع قطعاً متوقف خواهد شد و ادامه روند جدید بازار وابسته به طرح‌های دولت در زمینه تحول اقتصادی، ابعاد آنها و همچنین زمان‌بندی اجرای این طرح‌هاست.

سیگنال سیاسی رشد بورس

 شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال جاری تا پایان هفتمین هفته معاملاتی فقط یک روز با افت مواجه شده است. در این مدت زمان بازدهی بازار سهام به بیش از سه درصد رسیده و به این ترتیب بازار سهام به نسبت سایر بازارهای مالی بازدهی بیشتری در حدود یک ماه اخیر نصیب سرمایه‌گذارانش کرده است. اما علت تداوم روند صعودی شاخص بورس در هفته‌های اخیر چیست؟ رشد اخیر شاخص بورس بیشتر تحت حمایت بنیادی بوده یا اینکه هیجانات بر اثر سیگنال‌های سیاسی رخ داده است؟ در این زمینه محمد گرجی‌آرا مدرس دانشگاه و تحلیلگر بازار سرمایه می‌گوید: «تعیین یک عامل در این موضوع بسیار سخت است ولی آنچه برای من روشن است این است که تحولات اقتصادی بدون تحولات سیاسی امکان‌پذیر نیست و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. ولی اگر بخواهیم در رشد سه‌ماهه بازار نقش این عوامل را وزن‌دهی کنیم به نظر من خوش‌بینی بازار به ادامه فضای سیاسی مناسب موجب رشد بازار شده است که این امر با تحولات اقتصادی مورد انتظار همراه خواهد شد و نتایج آن برای شرکت‌ها و مردم ملموس خواهد بود.» در ادامه شرح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

♦♦♦

‌ثبت بازدهی بیش از سه درصد بورس از ابتدای سال جاری تاکنون تحت تاثیر چه عواملی حاصل شده است؟

اگر بخواهیم عوامل متعدد ایجاد بازدهی را بر شمریم می‌توان آن را به دو بخش اقتصادی و سیاسی که البته در شرایط ایران درهم‌تنیده شده‌اند طبقه‌بندی کرد. در بخش اقتصادی نزدیک شدن به فصل مجامع، اصلاح بازار در انتهای سال 95، همچنین شفاف‌تر شدن جزئیات طرح تحول اقتصادی دولت، ورود پول جدید به بازار این بار از سوی نهادهای حقوقی و همراهی برخی از بازارهای بین‌المللی با بازار سرمایه در بخش کالاهای خام، از جمله عوامل متعدد اثرگذار بر بازار بوده‌اند. همچنین از نگاه سیاسی آرامش حوزه سیاست خارجی و برطرف شدن واهمه اولیه تحولات سیاسی آمریکا و همچنین خوش‌بینی بازار به تداوم ادامه فعالیت دولت در دوره بعدی می‌تواند عامل‌های مهم سیاسی اثرگذار بر بازارها از جمله بازار سهام باشد.

‌اگر حوزه اقتصادی را مدنظر قرار دهیم در مورد فصل مجامع و شرایط مورد انتظار مجامع توضیح بیشتری ارائه می‌کنید و اینکه چقدر در ادامه حرکت مثبت بازار اثرگذار است؟

مجامع سال 95 که نزدیک به دو ماه تا برگزاری آنها باقی مانده است، همواره برای سرمایه‌گذاران جذاب بوده است. دلیل این امر آن است که بخشی از شرکت‌هایی که عملیات مناسبی داشته‌اند در سال گذشته، در فصل مجامع تقسیم سودهای مناسبی را برای سهامداران خود خواهند داشت و همچنین در شرایطی که چشم‌انداز آتی آنها نیز مناسب باشد، رشد قیمتی‌ای را از این بابت می‌توان در آنها شاهد بود. به این علت است که در گروه‌های مختلف از جمله پتروشیمی‌ها، عرضه یوتیلیتی‌ها، گروه خدمات انفورماتیک و... می‌توان سهم‌های با وضعیت بنیادی مناسب و تقسیم سود بالا را انتخاب کرد.

همچنین در مجامع سهامداران از وضعیت شرکت و تحولات آتی پیش‌روی شرکت مطلع خواهند شد که برخی از سهم‌ها با زمزمه‌های موجود برای تحولات آتی از جمله خودروسازان، سهام گروه کاشی و سرامیک، شرکت‌های ساختمانی و... نیز با توجه به خبرهای مثبت پیش‌روی سهم‌ها در مجامع جذابیت خرید مناسبی را ایجاد کرده‌اند.

‌با این اوصاف تغییرات بازار جهانی در رشد بازار از ابتدای سال چقدر اثر داشته است؟

مهم‌ترین محصولی که در بازارهای جهانی در بازار ایران اثرگذار است تغییرات قیمت نفت است. این تغییرات به علت تحولات جهانی و رقابت عرضه‌کنندگان با یکدیگر چندان به سود کشورمان نیست و قیمت نفت در برخی از مقاطع با افت‌های اندکی نیز همراه بوده است. ولی با توجه به وارد شدن ایران و افزایش ظرفیت صادراتی ایران در بازارهای جهانی درآمدهای ارزی نسبت به گذشته بهبود یافته ولی همچنان با درآمدهای سرشار نفتی سال‌های 91 و 92 فاصله بسیاری دارد. چالشی که امروزه صادرات نفت ایران با آن مواجه است فروش به کشورهای آسیایی با ارز همان کشورها (مانند روپیه هند، یوان چین و وون کره‌جنوبی) است که در مقاطعی باعث شده سبد ارزی کشور ناموزون شود و منابع دلاری و یورویی که ارزهای پرتقاضاتری هستند با محدودیت روبه‌رو شوند و دولت در کنترل بازار ارز با محدودیت‌هایی در این رابطه روبه‌رو بوده است. از سوی دیگر در بحث مواد معدنی و محصولات پتروشیمی رشد قیمتی اتفاق افتاده در پنج تا شش ماه اخیر به علت افزایش قیمت زغال‌سنگ و کاهش تولیدات چین برای این مواد معدنی بوده است که اکنون با تثبیت قیمت‌های مواد معدنی تا حدودی بازار از روند آینده فلزات اساسی و سایر کالاهای خام اطمینان یافته است. با توجه به اینکه این رشد قیمت‌ها در بازارهای داخلی نیز خود را نشان داده است لذا جذابیت مناسبی را برای سهام برخی از تولیدکنندگان این مواد در بورس ایجاد کرده است.

‌سیگنال‌های سیاسی چون انتخابات چقدر در رشد بازار سرمایه اثرگذار بوده‌اند؟

یکی از مولفه‌هایی که رشد بورس بسیار به آن وابسته است ثبات سیاست خارجی و داخلی است. خوشبختانه با دیپلماسی فعال صورت‌گرفته در منطقه و حتی فرامنطقه‌ای اکنون در قیاس با چهار سال گذشته تعاملات خارجی با کانون‌های تصمیم‌ساز جهانی و منطقه‌ای در وضعیت مناسبی قرار گرفته و آرامش سیاست خارجی موجب ایجاد قابلیت برای برنامه‌ریزی بنگاه‌ها و سرمایه‌گذاران شده است. چراکه در دوران التهابات سیاسی تمامی فعالان اقتصادی اقدام به فعالیت‌های کوتاه‌مدت و زودبازده اقتصادی می‌کنند زیرا تخمین آینده به علت وجود ابهامات فراوان عملاً غیرممکن خواهد بود. وجود این ثبات باعث شده است که بنگاه‌های تولیدی برنامه‌های خود را در قالب‌های زمانی سه تا پنج‌ساله ببینند و عملاً قدرت برنامه‌ریزی به سهامدارانشان را نیز داده‌اند. دلیل جذابیت دولت تدبیر و امید برای فعالان بازار آن است که عملاً سود به دست‌آمده ناشی از فعالیت اقتصادی شرکت‌هاست و سودهای کاذب تورمی نخواهد بود. با توجه به شرایط فعلی رقابت انتخاباتی بورس به پیشواز این رویداد رفته و با توجه به وزن بالایی که اکثر فعالان بازار سرمایه برای دور دوم دولت و تداوم فعالیت‌های آن در نظر می‌گیرند، رشد اخیر نیز ناشی از این اطمینان است. از سوی دیگر فضای انتخابات هیجاناتی را در فضای جامعه و در نهادهای فعال اقتصادی ایجاد می‌کند و با توجه به این هیجانات منابع جدیدی هم از سوی نهادهای حقوقی و هم فعالان حقیقی وارد بازار شده است که افزایش حجم اعتبارات و همچنین رشد قیمتی بورس این را نیز نشان می‌دهد.

‌آیا می‌توان گفت ورود سرمایه‌های حقیقی به بازار سهام زمینه رونق را فراهم کرده است؟ کدام نمادهای کوچک در این بازه زمانی بیشترین رشد قیمت را تجربه کرده‌اند؟

همواره روندهای ادامه‌دار شاخص با پررنگ‌تر شدن نقش فعالان حقیقی بازار بوده است. این بار نیز وزن عمده‌ای از خریدها از سوی حقیقی‌ها انجام‌شده است ولی آنچه این روند را متفاوت‌تر کرده همراهی حقوقی‌های بزرگ در بازار بوده است که بعضاً با خرید در نمادهای ارزنده یا عدم عرضه کنترل‌نشده آنها در بازار موجب شکل‌گیری این روند شده‌اند. یکی دیگر از اقداماتی که موجب بهبود فعالیت در بازار پایه فرابورس شده است تغییر دستورالعمل معاملاتی سهام بازار‌ پایه است که بسیاری از سهم‌های ارزنده این بازار با تغییر دستورالعمل معاملاتی و همانند شدن معاملات این بازار با بازار بورس و فرابورس رشد قیمتی مناسبی را تجربه کرده‌اند. سهم‌هایی از گروه پیمانکاری، خودرو، دارو، سیمان، خدمات انفورماتیک و... جزو پربازده‌ترین سهم‌های بازار بوده‌اند ولی تقریباً از هر صنعت تک‌سهم‌هایی را می‌توان یافت که بازدهی مناسبی را برای سهامدارانشان به ارمغان آورده‌اند. کم‌بازده‌ترین صنعت از میان صنایع بزرگ گروه بانکی بود که با توجه به شرایط نامناسب آنها و حجم نقدینگی مورد نیاز بالای آنها برای حرکت‌های قیمتی چندان مورد اقبال بازار قرار نگرفت و تحرکات هرچند محدود در این گروه با حجم عرضه‌های بالا خنثی شد.

‌رشد اخیر شاخص بورس بیشتر تحت حمایت بنیادی بوده یا اینکه هیجانات بر اثر سیگنال‌های سیاسی رخ داده است؟

واقعاً تعیین یک عامل در این موضوع بسیار سخت است ولی آنچه برای من روشن است، این است که تحولات اقتصادی بدون تحولات سیاسی امکان‌پذیر نیست و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. ولی اگر بخواهیم در رشد سه‌ماهه بازار نقش این عوامل را وزن‌دهی کنیم به نظر من خوش‌بینی بازار به ادامه فضای سیاسی مناسب موجب رشد بازار شده است که این امر با تحولات اقتصادی مورد انتظار همراه خواهد شد و نتایج آن برای شرکت‌ها و مردم ملموس خواهد بود. آنچه شرایط سیاسی ما را حساس‌تر از گذشته می‌کند عدم امکان اشتباه در سیاست‌های خارجی و داخلی و همچنین نبود زمان برای تحول اقتصادی است که نیاز دارد یک گروه کارکشته از خواص سیاسی و اقتصادی تصدی امور را در دست داشته باشند و دیگر زمانی برای آزمون و خطای سیاستمداران جدید نیست. بازار نیز با علم به این تحولات اقدام به خرید سهام می‌کند و هیجانات ناشی از انتخابات نیز در شاخص ملموس هستند. به نظر می‌رسد با نزدیک شدن به انتخابات و مشخص شدن نتایج آرای مردم این هیجانات نیز تا حدی کنترل شود و ادامه مسیر شاخص وابسته به زمانبندی و شرایط اجرای طرح تحول اقتصادی و طرح تحول نظام جامع بانکی است و من شخصاً امیدوارم هرچه سریع‌تر این اقدامات انجام شود چراکه زمان به عنوان یک متغیر کلیدی در اجرای چنین طرح‌هایی به‌شدت محدود است.

‌کدام صنایع بیشترین اثر را بر رشد شاخص از ابتدای سال داشته‌اند؟

در رشد اخیر بازار همه صنایع از جمله پتروشیمی‌ها، پالایشگاه‌ها، گروه فنی و مهندسی، خودروسازها، واسطه‌گری‌های مالی و... نقش داشتند و این رشد یک رشد همه‌جانبه بود چراکه همان‌طور که گفتم ورود پول جدید به بازار و افزایش امیدواری و کاهش ابهامات در فضای کلان موجب آن بود. ولی مانند همه تغییرات شاخص در این رشد نیز برخی از گروه‌ها عملکرد بهتر و برخی دیگر نیز عملکرد ضعیف‌تری داشته‌اند. در گروه صدرنشینان شاخص بر اساس عملکرد سه‌ماهه و ارزش بازار سهام شناور آنها گروه‌های حمل‌ونقل، خودرو، لیزینگ، خدمات انفورماتیک و تولیدکنندگان محصولات پالایشی و پتروشیمی بیشترین اثر مثبت را داشته‌اند. از سوی دیگر در قعرنشینان شاخص گروه بانکی، سرمایه‌گذاری‌های چندرشته‌ای، فلزات اساسی و صنایع معدنی کم‌بازده‌ترین گروه‌های شاخص بوده‌اند.

‌با توجه به رشد اخیر گروه پالایشگاهی آیا می‌توان گفت سیکل چرخش نقدینگی در صنایع، این بار گروه پالایشی را مدنظر قرار داده است؟

گروه پالایشی یکی از گروه‌های جذاب برای بازار است که با افزایش نرخ دلار مبادله‌ای حاشیه سود آنها و مبلغ سودآوری آنها افزایش می‌یابد. همچنین این گروه ارزش جایگزینی بالایی دارند و بسیاری از سهامداران نسبت به این گروه خوش‌بین هستند. با توجه به اینکه این گروه افت قیمتی مناسبی را در چند سال اخیر تجربه کرده به نظر می‌رسد منطقه مناسبی برای خریداران سهام این شرکت‌ها با افق یک‌ساله باشد. همچنین با توجه به شاخص‌ساز بودن این گروه و بزرگ بودن آن نیز حساسیت برای رشد آنها کمتر است و راحت‌تر می‌توانند افزایش قیمت را تجربه کنند. ولی این گروه تنها گروه جذاب بازار نیست و قطعاً سایر گروه‌ها نیز در ادامه روند شاخص نقش پررنگی خواهند داشت.

‌این روند رشد تا کجا ادامه دارد؟ آیا رشد بورس پس از انتخابات هم ادامه دارد؟

همان‌طور که گفتم مهم‌ترین مشخصه این رشد پررنگ بودن مسائل سیاسی در حرکت شاخص است که با خوش‌بینی شکل‌گرفته همراه شده و هیجاناتی را در بازار به وجود آورده است. به نظر می‌رسد با نزدیک شدن به انتخابات بازار به یک اصلاح که می‌تواند از جنس زمانی یا قیمتی باشد، نیاز دارد و با توجه به رشد همه گروه‌ها رشد برخی از صنایع قطعاً متوقف خواهد شد و ادامه روند جدید بازار وابسته به طرح‌های دولت در زمینه تحول اقتصادی، ابعاد آنها و همچنین زمان‌بندی اجرای این طرح‌هاست. آنچه برای جمع‌بندی می‌توان گفت برخی از سهم‌ها آینده خود را پیشخور کرده‌اند و تحولات آتی اقتصادی در قیمت فعلی آنها دیده شده است ولی بخش دیگری همچنان فرصت رشد دارند و با یک استراحت زمانی مجدداً حرکت خود را آغاز خواهند کرد. در این شرایط مهم‌ترین توصیه برای سهامداران حقیقی خرد آن است که از اقدامات هیجانی دوری کنند و روند بلندمدت سهام شرکت‌ها و همچنین توان سودآوری آتی آنها را برای انتخاب سهام مدنظر قرار دهند.

در چهار سال گذشته مهم‌ترین دستاورد دولت در حوزه اقتصادی (نه‌تنها دستاورد) کنترل تورم و کنترل رشد پایه پولی بوده است. ولی این کنترل بدون اصلاح نظام بانکی و اصلاح شرایط فعلی بانک‌ها اثرگذار نخواهد بود. در حال حاضر دولت برای چالش پیش روی بانک‌ها با همکاری بانک مرکزی و پژوهشکده پولی و بانکی اقدام به تهیه مقدمات طرح تحول جامع نظام بانکی کرده است. یکی از راهکارهای این طرح برای حل مشکلات بانک‌ها و به ویژه معوقات دولت به بانک‌ها که طبق اسناد رسمی دولت نزدیک به 120 هزار میلیارد تومان است اقدام به انتشار اوراق تعهدی بدهی دولت و تخصیص آن به بانک‌ها جهت مطالبات آنها می‌کند و بانک‌ها نیز می‌توانند این اوراق را در قبال تعهدات خود به بانک مرکزی در اختیار بانک مرکزی قرار دهند. در این شرایط با توجه به ابعادی که این حجم از پرداخت مطالبات دارد و عملاً با یک پله واسطه استقراض دولت از بانک مرکزی به شمار می‌رود اثرات تورمی این طرح مشهود خواهد بود ولی بسته به کنترل جوانب و نحوه اجرا در مورد مقدار تورم ایجادشده تخمین‌های متفاوتی زده می‌شود.

آنچه مسلم است این است که برای فضای فعلی بازار رشد تورم از محل افزایش سرعت گردش پول است. مورد بعدی که باید به آن اشاره کرد اثر کاهشی این طرح بر نرخ بهره بانکی است که موجب کاهش نرخ بهره بانکی به صورت طبیعی و نه دستوری در شبکه بانکی می‌‌شود چراکه بسیاری از بانک‌ها کسری خود نزد بانک مرکزی را با استفاده از این اوراق می‌توانند جبران کنند و فشار رقابت برای جذب منابع برای آنها کاسته خواهد شد. این اثر کاهشی در نرخ بهره موجب جذاب‌تر شدن بازارهای موازی به ویژه بازار سرمایه و بازار ارز در ابتدا و بعدها تحت شرایطی بازار مسکن خواهد شد. همان‌طور که می‌دانید بسیاری از شرکت‌های بورسی تولیدکننده مواد خام هستند که یا محصولات آنها صادر می‌‌شود یا با توجه به قیمت‌های جهانی نرخ‌گذاری می‌شوند که در هر دو صورت افزایش نرخ ارز موجب رشد فروش آنها و به تبع آن رشد قیمتی سهام شرکت‌ها می‌شود. آنچه این خوش‌بینی را به وجود آورده است تاکید دولتمردان و درک آنها از شرایط حساس اقتصادی بوده که به نظر بازار روند اصلاحات اقتصادی را سریع‌تر می‌کند. 

 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها