شناسه خبر : 21466 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بررسی آینده برجام در دولت ترامپ در گفت‌وگو با علی واعظ

موفق اما شکننده

علی واعظ معتقد است: دولت آمریکا هیچ‌گاه به صورت آشکار برجام را نقض نخواهد کرد بلکه شرایط را طوری پیش می‌برد که بتواند فشار بر ایران را حفظ کند.

 موفق اما شکننده

15 ماه پس از اجرای برجام، از یک‌سو دولت دونالد ترامپ پایبندی ایران به انجام تعهداتش در توافق هسته‌ای را تایید کرده و از سوی دیگر هیچ یک از کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری ایران نیز سخنی علیه برجام به میان نیاورده‌اند. با توجه به تاثیر مثبت برجام بر اقتصاد ایران در یک سال گذشته، بررسی آینده آن در دولت ترامپ، موضوع مهمی خواهد بود. موضوعی که محور گفت‌وگوی ما با علی واعظ،‌ تحلیلگر مسائل بین‌الملل بود. تحلیلگر ارشد گروه بین‌المللی بحران معتقد است دولت آمریکا هیچ‌گاه به صورت آشکار برجام را نقض نخواهد کرد بلکه شرایط را طوری پیش می‌برد که بتواند فشار بر ایران را حفظ کند. واعظ می‌گوید، در صورت تغییر گسترده در دولت آینده ایران، آینده روابط ایران و آمریکا به سوی تقابل بیشتر پیش خواهد رفت.

♦♦♦

‌ دولت آمریکا در گزارش خود به مجلس نمایندگان، پایبندی ایران به برجام را تایید کرده ولی از سوی دیگر اعلام کرده ممکن است از این توافق خارج شود. این اقدام دولت آمریکا چه پیامی در‌بر دارد؟

از نظر من تراژدی برجام این است که در عین موفقیتش،‌ همچنان بسیار شکننده و در خطر است. این موضوع بدان معناست که با وجود اینکه خود دولت آمریکا در حال حاضر گواهی داده دولت ایران صد در‌صد به تعهداتش پایبند بوده ولی در عین حال، اگر شما به صحبت‌های مقامات آمریکایی نگاهی بیندازید شکننده بودن آن را متوجه می‌شوید. کما‌اینکه آقای ترامپ در گفت‌وگو با آسوشیتدپرس اعلام کرده ممکن است آمریکا از توافق خارج شود، همچنین سفیر ایالات متحده در سازمان ملل در تلاش است تا شورای امنیت سازمان ملل را متقاعد کند که ایران نقش مهمی در بی‌ثباتی منطقه دارد. از سوی دیگر صحبت‌های وزیر دفاع آمریکا در منطقه که لحنی تهاجمی را علیه ایران اتخاذ کرد و وزیر خارجه آمریکا که با لحنی کم‌سابقه از نقش منطقه‌ای ایران انتقاد کرد، شرایطی را ایجاد می‌کند که حتی با وجود موفقیت برجام در حوزه اصلی این توافق که مساله هسته‌ای است، خود توافق در بستری قرار دارد که بسیار بی‌ثبات است و بنابراین خود توافق را در خطر می‌اندازد.

بر اساس قانونی که کنگره آمریکا در زمانی که برجام را مورد بررسی قرار می‌داد وضع کرد، دولت آمریکا باید هر سه ماه یک‌بار به کنگره در خصوص پایبندی ایران به توافق گزارش دهد و در صورتی که این گزارش داده نشود، کنگره موظف خواهد بود در مدت بسیار کوتاهی تحریم‌های تعلیق‌شده علیه ایران را مجدداً احیا کند. بنابراین گزارشی را که آقای تیلرسون در مورد پایبندی ایران به برجام صادر کرده باید در این چارچوب دید. به طوری که اگر چنین گزارشی به کنگره ارسال نمی‌شد تحریم‌ها مجدداً برقرار می‌شد. گزارش ارسالی به کنگره در واقع منعکس‌کننده گزارش آژانس بین‌المللی هسته‌ای است که پایبندی ایران به توافق را مورد راستی‌آزمایی قرار داده و نشان می‌دهد در این زمینه هیچ ایرادی به ایران وارد نیست. در واقع دولت آمریکا نمی‌توانست هیچ حرفی بر‌خلاف این گزارش بزند. در هر حال اتفاق اخیر، کار تمدید لغو تحریم‌ها را که هر 120 روز یک‌بار (و برخی از آنها هر 180 روز یک‌بار) باید انجام شود،‌ ساده‌تر می‌کند. چرا که دلیل لازم و کافی برای این کار را فراهم می‌کند.

در عین حال در نظر بگیرید اگر دولت آمریکا تعلیق تحریم‌ها را تمدید نکند عملاً به صورت فاحش برجام را نقض کرده و چه از سوی ایران و چه از سوی دیگر اعضای گروه 1+5 به عنوان مقصر در از بین بردن برجام شناخته خواهد شد. از همین رو به نظر نمی‌رسد قصد دولت آمریکا این باشد که این اقدام را انجام ندهد. در عین حال این روزها چنان وضعیت سردرگمی وجود دارد و به قدری اقدامات دولت جدید آمریکا غیرقابل پیش‌بینی است که هیچ احتمالی را نمی‌توان به طور کلی مردود دانست. ولی من فکر می‌کنم احتمال اینکه دولت آمریکا تعلیق تحریم‌ها را تمدید نکند بسیار کم است برای اینکه هم کاخ سفید و هم رهبری حزب جمهوریخواه متوجه این موضوع هستند که اگر آمریکا در انظار بین‌المللی به عنوان مقصر در خراب کردن توافقی شناخته شود که کل جامعه بین‌الملل از آن راضی هستند، این موضوع به ضرر آمریکا تمام خواهد شد و به جای اینکه آمریکا را در رساندن به اهداف خود در قبال ایران در جایگاه بهتری قرار دهد این کشور را در موضع ضعف و انزوا قرار خواهد داد.

‌ ‌آیا می‌توان گفت جای پای برجام اندکی محکم شده یا باید نسبت به آینده این توافق همچنان نگران بود؟

بر اساس مطالبی که خدمت‌تان عرض کردم با وجود اینکه از لحاظ مقررات لازم برای پایبندی به برجام، آمریکا نهایتاً به متن توافقنامه پایبند خواهد بود، ولی نمی‌توان تصور کرد چنین سروصدا و توفانی در صحبت‌های مقامات آمریکا علیه ایران شنیده شود و در نهایت نتیجه سوئی دربر نداشته باشد. البته ممکن است این نتیجه سوء به طور مستقیم متوجه خود برجام نباشد ولی ممکن است فضایی را که برجام در آن اجرایی شده به طور غیرمستقیم تحت تاثیر قرار دهد. شما تصور کنید به هر حال آمریکا تنها دو ابزار عمده برای عملی کردن صحبت‌هایش در خصوص ایران در اختیار دارد، یک ابزار،‌ تحریم است که ممکن است بر اساس بهانه‌های غیرهسته‌ای اعمال شود، ولی نهایتاً تاثیر آن بر اقتصاد ایران دامن امتیازاتی را که ایران از طریق برجام به آنها دست یافت نیز خواهد گرفت و تاثیر سوئی بر تجارت ایران با کشورهای دیگر خواهد گذاشت. ابزار دومی که آمریکا در دست دارد، مقابله محدود نظامی با برخی از اقداماتی است که از دید آنها مشکل‌زاست. برای مثال فرض کنید اگر میان ناوگان دریایی ایران و ایالات متحده در تنگه هرمز،‌ خلیج فارس یا دریای عمان درگیری رخ دهد، می‌تواند اثرات زیانباری در سطح منطقه داشته باشد. یا اگر آمریکا در عراق و سوریه به طور مستقیم و غیرمستقیم با نیروهای ایرانی درگیر شود ممکن است موجب افزایش سریع دامنه تنش‌ها شود و نهایتاً تاثیر سوئی بر برجام بگذارد.

مقصود من از این سخنان این است که وقتی صحبت‌های مقامات آمریکایی در مقابله با نقش منطقه‌ای ایران را در نظر بگیریم، و تصور کنیم در نهایت باید زمانی این صحبت‌ها جامه عمل به خود بپوشانند، به این نتیجه می‌رسیم که باید نگران آینده برجام بود. چرا که با وجود اینکه طی مذاکرات، موضوعات هسته‌ای و غیرهسته‌ای از هم جدا شده و مذاکره‌کنندگان تنها بر مسائل هسته‌ای تمرکز کردند، امروز مسائل غیرهسته‌ای هستند که در حال ایجاد تنش‌هایی میان دو کشور است و این احتمال وجود دارد که این تنش‌های غیرهسته‌ای در نهایت سرریز شده و ادامه اجرای توافق را با مشکل مواجه کنند.

‌ این تصمیم چه تاثیری بر روند سرمایه‌گذاری‌های خارجی و تعامل شرکت‌های خارجی با ایران دارد؟

در چنین اتمسفری، نگرانی در خصوص آینده توافق و آینده اقتصاد ایران، برخی از شرکت‌های بزرگ خارجی به خصوص بانک‌های بزرگ بین‌المللی را (که حتی در دوره آقای اوباما در خصوص تعامل با ایران دچار شک و تردید بودند) در شرایط بدتری قرار خواهد داد، بنابراین می‌توان انتظار داشت ایران در سال جاری سرمایه‌گذاری خارجی کمتری را نسبت به سال گذشته جذب کند و برخی از مشکلات بانکی در مراودات تجاری همچنان مشکل‌ساز باشند. این موضوع تنها در صورتی قابل حل است که مجموعه شرایطی که (چه در سطح منطقه و چه در روابط دوجانبه) میان آمریکا و ایران وجود دارد دچار تغییراتی شود یا لااقل از دامنه این تنش‌ها کاسته شود. البته به نظر نمی‌رسد در حال حاضر ما در حال حرکت به سمت چنین شرایطی باشیم.

با وجود این شرایط، کمپانی‌های اروپایی بدون شک خواستار حفظ این توافق هستند. در این رابطه در اروپا هم انگیزه مالی وجود دارد چرا که مراودات تجاری میان ایران و اروپا طی چند ماه گذشته به شدت افزایش پیدا کرده است، و هم انگیزه سیاسی، چرا که اروپا در شرایطی است که خاورمیانه حیاط خلوتش است و تحت تاثیر اتفاقاتی قرار خواهد گرفت که در منطقه رخ می‌دهد. از همین رو اروپا متوجه است که رابطه با یک بازیگر منطقه‌ای عمده مثل ایران یک رابطه مهم به شمار می‌آید و بیشتر به دنبال همکاری با ایران است تا تقابل. دیدگاهی که در آمریکا وجود دارد کاملاً مخالف این است، در واقع بر اساس ادعای آنها، ایران بازیگر ضدهژمون منطقه خاورمیانه قلمداد می‌شود. از سوی دیگر دولت آمریکا انگیزه مالی قابل ‌توجهی نیز برای حفظ رابطه دوجانبه با ایران ندارد. به جز توافق چند میلیارد‌دلاری بوئینگ با ایران که در اقتصاد چند هزار میلیارد‌دلاری آمریکا چندان نقش تعیین‌کننده‌ای ندارد، رابطه تجاری دو طرف به اندازه‌ای نیست که بخواهد روابط میان دو کشور را تحت تاثیر قرار دهد. مخالفان توافق در حال حاضر حتی به دنبال این هستند توافق با بوئینگ را از بین ببرند و همین اندک انگیزه مالی موجود در آمریکا برای حفظ توافق را نابود کنند. ادعایی که مطرح می‌کنند نیز به این صورت است که ایران‌ایر در ارسال سلاح به سوریه نقش دارد و چون این موضوع بر‌خلاف قطعنامه سازمان ملل است، در نتیجه نقض نه‌تنها تحریم‌های آمریکا بلکه تحریم‌های بین‌المللی است. آنها درصددند از این راه قانون جدیدی را در کنگره به تصویب برسانند که تحریم‌هایی علیه ایران‌ایر اعمال کند. اعمال تحریم‌ها بر ایران‌ایر خواه‌ناخواه توافق با بوئینگ را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد و زمانی که توافق با بوئینگ از بین برود، توافق با ایرباس نیز منتفی خواهد شد چرا که بسیاری از قطعاتی که در ایرباس استفاده می‌شود ساخت آمریکاست و این قطعات شامل تحریم‌های آمریکا خواهند شد بنابراین هر دو غول هواپیماسازی دنیا مجبور خواهند شد، توافق خود را با ایران لغو کنند. صحبت من این نیست که این اتفاق حتماً خواهد افتاد ولی از نظر من مهم است که مقامات ایران به برنامه‌هایی که مخالفان توافق در ذهن دارند، توجه کنند و در صورت نیاز پیش از اینکه دیر شود در راستای آگاهی و روشنگری در این زمینه، اقدامات لازم را به عمل آورند.

‌ یکی از نگرانی‌های موجود این است که آمریکا به بهانه‌هایی غیر از مسائل هسته‌ای تحریم‌هایی علیه ایران اعمال کند، این احتمال تا چه حد روی خود برجام تاثیرگذار خواهد بود؟

در کنگره آمریکا، بحث چگونگی تحریم‌های جدید مطرح نیست بلکه تنها بحث زمان مطرح است. در واقع شکی در این نیست که کنگره آمریکا تحریم‌های جدیدی علیه ایران اعمال خواهد کرد. برخی از این تحریم‌ها در فضای خاکستری‌ای خواهد بود که از سوی برجام نه کاملاً جزو خطوط قرمز محسوب می‌شود و نه به صورت روشن می‌توان گفت هیچ‌گونه نقضی از متن یا روح توافق نخواهد بود. تحریم‌های جدید در این فضای خاکستری هم تاثیر سوء بر اقتصاد ایران خواهند گذاشت و هم از نظر مقامات آمریکا و برخی اروپایی‌ها توجیه‌پذیر خواهد بود چرا که به بحث‌های موشکی، حقوق بشری و در کل سیاست‌های غیرهسته‌ای ایران مربوط می‌شود. در حال حاضر، لایحه جدیدی در سنای آمریکا مورد بررسی قرار گرفته که مربوط به نقش منطقه‌ای ایران و آزمایش موشک‌های بالستیک این کشور است. به نظر می‌رسد به دلیل اصرار طرف‌های اروپایی بررسی آن تا بعد از انتخابات ایران به تاخیر افتاده است. ولی چنانچه این لایحه (چه پیش از انتخابات و چه پس از انتخابات) مورد تصویب قرار گیرد و برخی از مواردی که در آن بوده اصلاح نشود، این لایحه (دست‌کم در بخش مهمی از آن) نقض کامل توافق خواهد بود. و این نقض در جایی است که شرایط جدیدی را برای «روز انتقال» که هشت سال پس از اجرای برجام است (حدود هفت سال دیگر) اعمال خواهد کرد به طوری که دولت آمریکا تنها در صورتی می‌تواند اشخاص حقوقی و حقیقی را از فهرست تحریم‌ها خارج کند (که قرار است در آن سال خارج شوند) که بتواند گواهی بدهد این افراد از سه ماه قبل هیچ ارتباطی با فعالیت‌های موشکی و منطقه‌ای ایران نداشته‌اند. در واقع این موضوع اضافه کردن یکجانبه شروطی بر یکی از تعهداتی است که آمریکا تحت برجام پذیرفته و بنابراین می‌تواند نقض برجام محسوب شود و همچنین شرایطی را ایجاد کند که هر یک از طرفین به صورتی یکجانبه و مستقل دست به تغییراتی در مفاد برجام بزند که این موضوع می‌تواند بسیار مشکل‌آفرین باشد. بنابراین، صحبت من این است که همان نگرانی که از ابتدای کار وجود داشت، امروز نیز وجود دارد. دولت ترامپ در ظاهر برجام را حفظ خواهد کرد ولی در باطن اقداماتی می‌کند (چه به تنهایی و چه با کمک کنگره) که توافق را به تدریج دچار فرسایش کرده و در نهایت شرایطی را ایجاد می‌کند که در آن حفظ برجام دیگر ممکن نخواهد بود.

‌ با توجه به شرایط موجود، سیاست‌های آتی دولت ترامپ در قبال برجام چه خواهد بود؟ آیا به بازی خود به شکل کنونی ادامه خواهد داد؟

از نظر من، تمدید تعلیق تحریم‌ها سیاستی بود که از ابتدا موردنظر ترامپ بود. در اینجا بازی اتهام بسیار مهم است چرا که مقامات آمریکا به این نکته توجه دارند که اگر قرار است برجام از بین برود باید در شرایطی باشد که آمریکا ابزار فشار بر ایران را در اختیار داشته باشد. از همین رو، در روزهای ابتدایی روی کار آمدن ترامپ،‌ دولت جدید به این نتیجه رسیده که برجام را حفظ کند و در عین حال به جنبه‌های مشکل‌ساز دیگر رابطه با ایران بپردازند. البته نباید فراموش کرد میان مسائل هسته‌ای و غیرهسته‌ای رابطه‌ای طبیعی وجود دارد به این ترتیب که فشار بر ایران به دلیل مسائل غیرهسته‌ای در نهایت روی مساله هسته‌ای و برجام تاثیر خواهد گذاشت. ولی آیا این به این معناست که دولت آمریکا در حال حاضر یک راهبرد جامع و مدون برای سیاست خاورمیانه، ایران و در نهایت برجام دارد؟ من تصور نمی‌کنم هنوز به چنین مرحله‌ای رسیده باشیم. دولت آمریکا همچنان به دنبال سبک‌سنگین کردن و بررسی سیاست‌های خود در قبال ایران است. البته رفتار آمریکا با ایران به عوامل دیگری نیز بستگی دارد، عواملی نظیر رابطه با روسیه یا کشورهای حاشیه خلیج فارس.

به نظر می‌رسد دو موضوع در سیاست آتی آمریکا در قبال ایران قطعی باشد، چرا که میان دولت و کنگره حول این دو محور اتفاق‌نظر وجود دارد، یکی حفظ برجام و دیگری فشار بر ایران به دلیل سیاست‌های غیرهسته‌ای به خصوص مسائل منطقه‌ای و موشکی. بنابراین نتیجه غایی چنین سیاستی این است که تنش‌هایی که به علت سیاست دوم ایجاد خواهد شد بر سیاست اول نیز تاثیر سوء خواهد گذاشت. پیش‌بینی زمان وقوع این اتفاق کار دشواری است اما می‌توان تصور کرد برخوردی پیش بیاید که خیلی سریع تنش‌ها را به حد نهایی رسانده و منجر به درگیری نظامی شود. فرض دیگر، در پیش ‌داشتن روندی کند و خزنده است که در آن برجام به تدریج دچار تحلیل شود. در نظر بگیرید در شرایطی که سطح گفت‌وگو و تعامل دو طرف به قدری تنزل یافته که اصلاً قابل مقایسه با زمان اوباما نیست، احتمال سوء تفاهم و سوءبرداشت نیز بیشتر خواهد بود.

‌ با توجه به انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌روی ایران، نتیجه این انتخابات چه تاثیری بر سرنوشت برجام خواهد داشت؟

انتخابات ریاست‌جمهوری ایران نیز نقش مهمی در سرنوشت برجام دارد. با وجود اینکه تاثیرات اقتصادی مورد انتظار مردم از برجام محقق نشده ولی خود توافق از محبوبیت فراوانی در میان اقشار مردم برخوردار است بنابراین هیچ‌کدام از کاندیداها تاکنون بر خلاف برجام صحبت نکرده‌اند، چرا که برجام توافقی است که علاوه بر محبوبیت عمومی، مهر و امضای بالاترین مقامات کشور و دستگاه‌های اجرایی و قانونگذاری را نیز همراه خود دارد، بنابراین برای هیچ‌کدام از کاندیداها ساده نخواهد بود که بخواهند بر خلاف نظر اکثریت مردم و همچنین بر خلاف تصمیمی که نظام به صورت یکپارچه گرفته صحبت کنند. اما در صورتی که تغییر گسترده‌ای در دستگاه اجرایی کشور صورت گیرد، می‌تواند بر جو تنش‌آلود میان ایران و آمریکا تاثیر بدی گذاشته و این چنین برداشت شود که ایران به سمت تقابل بیشتر پیش می‌رود. این موضوع باعث خواهد شد در آمریکا نیز مخالفان توافق از این فرصت استفاده کنند و شرایط را به سمتی پیش ببرند که در آن حفظ برجام به مراتب از شرایط فعلی دشوارتر خواهد بود.

 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها