شناسه خبر : 1657 لینک کوتاه

درباره یک اعتیاد فرهنگی

سریال‌های ترکی و دیگر هیچ؟!

طی سالیان اخیر و با پخش سریال‌های ترکی از شبکه‌های برون‌مرزی فارسی‌زبان توجه بسیاری از هموطنان به این سریال‌ها جلب شده است که می‌توان گواه این امر را پخش تبلیغات فیلم‌های سینمایی داخلی در میان این سریال‌های ترکی برشمرد به باور برخی کارشناسان نیز یکی از عوامل فروش سینمای ایران در سال ۹۵ همین تبلیغات ماهواره‌ای بوده است.

سپهر استیری / پژوهشگر اقتصادی
مستهجن، هجوم به بنیادهای خانواده، آثار سوء بر تحکیم بنیان خانواده، تجمل‌گرایی، عادی‌سازی روابط میان زن و مرد و بسیاری دیگر عباراتی است که به عنوان پیامدهای تماشای سریال‌های ترکی به کار برده می‌شود. طی سالیان اخیر و با پخش سریال‌های ترکی از شبکه‌های برون‌مرزی فارسی‌زبان توجه بسیاری از هموطنان به این سریال‌ها جلب شده است که می‌توان گواه این امر را پخش تبلیغات فیلم‌های سینمایی داخلی در میان این سریال‌های ترکی برشمرد به باور برخی کارشناسان نیز یکی از عوامل فروش سینمای ایران در سال 95 همین تبلیغات ماهواره‌ای بوده است. همین توجهات به سریال‌های ترکی سبب شد برخی را به واکنش واداشته تا به انتقاد از جامعه ایرانی و توجه بیش از پیش ایرانیان به این سریال‌ها بپردازند. از همین رو در این نوشتار درصدد بررسی دلایل توفیق سریال‌های ترکی در جامعه ایرانی هستیم.

چهار سطح تحلیل اجتماعی ویلیامسون
در نخستین گام آشنایی با چهار سطح تحلیل اجتماعی ویلیامسون1 می‌تواند ما را در درک هرچه بیشتر توفیق سریال‌های ترکی در میان ایرانیان یاری رساند. ویلیامسون، اقتصاد نهادگرا را در قالب چهار سطح مورد بررسی قرار می‌دهد و فرآیند توسعه اقتصادی را منوط به تغییرات در این سطوح می‌داند:
سطح نخست، سطح ریشه‌دار اجتماعی است. نهادهای غیررسمی، هنجارها، رسوم، استانداردهای اجتماعی و اخلاقی، سنت و برخی جنبه‌های زبان و معرفت در این سطح قرار دارند. در سطح دوم، محیط نهادی قرار دارد که شامل قواعد رسمی بازی مانند قانون سیاسی، حقوق مالکیت، تشکیلات سیاسی، نهادهای اولیه مالی و سایر قوانین عادی است. در واقع بر اساس هنجارها و رسوم ایجاد‌شده در سطح نخست، یکسری قوانینی وضع می‌شوند که این قوانین قاعده بازی به شمار می‌آیند.
سطح سوم، سطح حکمرانی خوب است یعنی نهادهای اعمال مدیریت یا انجام بازی به عبارت دیگر مجموعه آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌هایی که برای تضمین اجرای قواعد بازی تنظیم می‌شوند در این سطح قرار دارند.
و در سطح چهارم عمدتاً از ابزارهای بهینه‌یابی و تحلیل نهایی استفاده می‌شود در واقع سازگاری نظریه‌ها با واقعیات دنیای خارج از ذهن ما، بستگی به وجود نهادهایی در سطوح یک تا سه دارد که وجود آنها را با مشخصات و ویژگی‌های لازم مفروض تلقی کرده‌ایم.
بر اساس یافته‌های ویلیامسون آنچه مورد غفلت واقع می‌شود سطح نخست است. به بیانی ساده‌تر اگر بدون شناخت نهادهای مرسوم و سنن و هنجارهای جامعه‌ای درصدد وضع قوانین و قواعد بازی باشیم، بی‌شک حتی با اجرای دقیق و صحیح قواعد بازی به موفقیت دست نخواهیم یافت و نظریه‌های موجود نیز ما را در پیشبرد اهداف‌مان یاری نخواهند کرد.

ویلیامسون و فیلمسازی
نکته جالب توجه در نظریه بررسی پدیده‌های اجتماعی ویلیامسون این است که وی بر این باور بود: «آنچه مورد غفلت واقع می‌شود، سطح نخست است» به عبارتی دیگر برای تحقق اهداف مورد نظر از وضع قوانین، نباید نسبت به فرهنگ و سنن حاکم بر یک جامعه (نهادهای غیررسمی) بی‌توجه بود. به نظر می‌توان این مهم را از منظر دیگری نیز نگریست. اگر درصدد تولید کالا یا خدمتی هستیم باید نیازها، دلمشغولی‌ها و اهداف جامعه هدفمان را نیز مورد توجه قرار دهیم برای نمونه شما در ترکیه دستفروشانی را می‌بینید که به فروش دستمال‌کاغذی مشغولند اما دقیقاً پس از کودتای نافرجام این کشور و دعوت اردوغان به حضور مردم به همراه پرچم این کشور در خیابان‌ها، شما به وفور دستفروشانی را می‌بینید که با توجه به دلمشغولی برخی از مردم به فروش پرچم ترکیه در خیابان‌ها مشغول می‌شوند و این همان توجه به دلمشغولی‌ها و هنجارهای موجود در جامعه است.
تولید فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی را نیز می‌توان چنین پنداشت که اگر درصدد فروش هرچه بیشتر محصولات فرهنگی هستیم باید به فرهنگ و دلمشغولی بازارهای هدفمان توجه داشته باشیم. از همین روی فهم مهم‌ترین مشکلات خانواده ایرانی می‌تواند ما را در درک هرچه بیشتر سطح نخست، نهادهای غیررسمی حاکم بر خانواده یاری سازد. در همین راستا بررسی دلایل طلاق می‌تواند شروع خوبی برای آشنایی با عمده مشکلات خانواده‌های ایرانی باشد اما از آنجایی که آمار مستدلی از دلایل طلاق در ایران موجود نیست، در ادامه به مرور برخی از صحبت‌های صاحب‌نظران این حوزه می‌پردازیم: روزنامه شهروند در مورخ سوم دی‌ماه 1394 گزارشی از ششمین کنگره خانواده و سلامت جنسی تهیه کرده بود که در آن خانم سمانه زمانی، مدیر کل سلامت شهرداری تهران از مطالعه‌ای روی 400 خانواده یاد می‌کند و یادآور می‌شود 63 درصد آنان از روابط جنسی خود رضایت ندارند. سایت الف در مورخ 17 مرداد 1394 در گزارشی به مصاحبه دکتر مهدی مسلمی‌فر، روانشناس و سکسوتراپ و مشاور خانواده می‌پردازد. وی در این باره معتقد است: به طور میانگین و با توجه به آمارهایی که گرفته شده و بعضاً از طریق ارگان‌های رسمی اعلام شده، امروز تا 50 درصد طلاق‌ها را ناشی از مسائل جنسی می‌دانیم. البته در کنار روابط جنسی صمیمیت جنسی را هم باید در نظر بگیریم. این آمارها نشان‌دهنده تحولی است که در جامعه ما در حال وقوع است و انکار نیز مشکلی را حل نمی‌کند.
به گزارش سایت شبکه خبر در مورخ پنجم تیرماه 93، رئیس کارگروه پیشگیری از طلاق و آسیب‌های تحکیم و تعالی خانواده قوه قضاییه گفت: بر اساس تحقیق‌های انجام شده پنج علل اصلی درخواست طلاق از بین 36 علت بر طبق پرونده‌های مختومه اعتیاد به مواد مخدر، دخالت اطرافیان، ضرب و شتم، بی‌علاقگی و سوءظن به همسر گزارش شدند. به گزارش روزنامه اعتماد در مورخ 16 مردادماه 95، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در مصاحبه‌ای با این روزنامه مدعی شد: خشونت، اعتیاد، روابط فرازناشویی، سوءظن و مسائل اخلاقی به معنای عام خود، فقدان یا ضعف مهارت‌های ارتباطی، نارضایتی از روابط زناشویی عللی هستند که در نهایت طلاق را ایجاد می‌کنند. موسوی‌چلک با تاکید بر مهارت‌های طرفین در روابط زناشویی گفت: این موضوع همیشه تابو بوده و در پستو باقی مانده. می‌توان گفت در هر رابطه‌ای که از روابط زناشویی‌شان راضی باشند، طلاق رخ نمی‌دهد یا به حداقل می‌رسد. این رضایت، رضایت در سایر حوزه‌ها را ایجاد می‌کند، گذشت و صمیمیت را در رابطه قوت می‌بخشد. مشکل دیگر این است که بلد نیستیم با هم حرف بزنیم، خصوصاً در جامعه مدرن امروزی با گسترش شبکه‌های اجتماعی، دیگر با هم حرف هم نمی‌زنیم. وی در ادامه افزوده است: وقتی در کلان کشور، موضوع آسیب‌های اجتماعی با نگاه امنیتی انتظامی برخورد می‌شود، باید منتظر چنین نتیجه‌ای باشیم که افزایش آسیب اجتماعی داشته باشیم. این نگاه باعث شد ما در این حوزه کار نکنیم. و بسیاری دیگر از این دست تحقیقات که مشکلات و دغدغه‌های خانواده ایرانی را به تصویر می‌کشد و بنا به گفته دکتر مسلمی‌فر انکار و به گفته رئیس انجمن مددکاران ایران نگاه امنیتی انتظامی به آسیب‌های اجتماعی نیز مشکلی را رفع نمی‌کند اما متاسفانه موضوعات عاطفی و جنسی به دلیل برخی از ملاحظات فرهنگی و تابوها به فراموشی سپرده شدند.

رونق سریال‌های ترکی
با توجه به عمده مشکلات خانواده‌های ایرانی- به عبارت دیگر متقاضیان مصرف کالاهای فرهنگی از جمله سریال‌های تلویزیونی- که ذکر شد می‌توان تا حدودی مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر طلاق در جامعه ایرانی را در ذهن‌ها تصویر کرد که بی‌شک یکی از آنان موضوع روابط زناشویی میان طرفین است.
اما در طرف دیگر بازار محصولات فرهنگی، تولیدکنندگان سریال‌های تلویزیونی قرار دارند که در این نوشتار تمرکز خود را بر روی تولیدکنندگان ایرانی صداوسیما و تولیدکنندگان ترک شبکه‌های ماهواره‌ای معطوف می‌کنیم. اگر دو سوی بازار سریال‌های تلویزیونی را از دریچه بررسی پدیده‌های اجتماعی ویلیامسون و تاکید وی بر سطح نخست بنگریم، می‌توانیم دلایل توفیق ترک‌ها در جامعه ایرانی را دریابیم.
دور از انتظار نیست که بیننده سریال‌های ایرانی (تقاضاکننده) درصدد یافتن زندگی و دغدغه‌های حقیقی خود در برنامه‌های تلویزیونی باشد، برنامه‌هایی که خیلی دور از واقعیت زندگی ایرانی نباشند، گرچه از منظر بعضی سریال‌های ترکی محکوم به نمایش بی‌پرده روابط آدمی هستند اما از آنجایی که بنا به گفته کارشناسان و مسوولان دولتی به دغدغه‌ها و وقایع مرسوم زندگی یعنی مشکلات اصلی موجود در روابط زناشویی بسیاری نزدیک هستند بیش از سایرین مورد توجه قرار می‌گیرند. متاسفانه تا به امروز تحقیقی در باب مضامین سریال‌های ایرانی صورت نپذیرفته اما برای نمونه می‌توان بعضی از سریال‌های اخیر صداوسیما را مورد بررسی قرار داد مانند «معمای شاه» که به بررسی زندگی خاندان پهلوی می‌پردازد، سریال «پریا» که بحق با مضمون جالب چگونگی برخورد اطرافیان با یک مبتلا به بیماری ایدز می‌پردازد، «گاهی به پشت سر نگاه کن» که ماجرای پلیسی در گیرودار ناگفته‌هایی از گذشته افراد را داراست و «چرخ فلک» که داستانی چند اپیزودی است که هر اپیزود داستان خاص خود را دارا بوده و الزاماً مسائل خانواده نیست؛ به نظر چند درصد سریال‌هایی که هم‌اکنون از صداوسیمای کشور در حال پخش است به اهم دغدغه‌های خانوادگی و زناشویی‌ می‌پردازد که بارها و بارها توسط کارشناسان و مسوولان در رسانه‌های کشور مطرح شده است؟! چند درصد از سریال‌های ترکی به مشکلات موجود در خانواده‌های ایرانی می‌پردازند؟! گرچه شاید در خلال سریال‌های ایرانی نمونه‌هایی از مهم‌ترین مشکلات زناشویی و خانوادگی را بیابید اما ماجرای اصلی داستان نبوده و طی چند قسمت و سطحی پرونده‌اش به پایان می‌رسد. البته نباید سریال‌های ایرانی موفقی مانند «شهرزاد» و «میوه ممنوعه» را از یاد برد؛ مجموعه‌هایی که یکی از محورهای خود را مشکلات زناشویی و عاطفی قرار داده بودند و مورد توجه خیل عظیمی از ایرانیان نیز قرار گرفتند.

نتیجه‌گیری
با توجه به مطالب فوق به نتایج جالبی می‌رسیم. نخست آنکه یکی از مهم‌ترین مشکلات امروزین خانواده‌های ایرانی اطلاعات اندک آنان درباب رابطه زناشویی است؛ امری که گرچه بر اساس برخی فرهنگ‌های حاکم بر جامعه ایرانی آن را به تابو تبدیل می‌کند اما ناآگاهی از آن نیز می‌تواند بر خانواده‌های ایرانی تاثیر گذاشته و پیامدهای نامطلوبی را در پی داشته باشد.
نکته دوم آنکه عملکرد صنعت فیلمسازی ترکیه در تولید سریال قابل توجه است. آنها با توجه به نیاز و دغدغه‌های بازار هدف خود مبادرت به فیلمسازی می‌کنند و همین امر توانسته زمینه‌ساز صادرات گسترده کالاها و خدمات فرهنگی آنان شود. برای نمونه توجه داشته باشید که به جرات می‌توان اقبال بینندگان ایرانی به سریال‌های ترکی را بیش از ایرانی برشمرد. در انتها باید اندیشید که آیا با جلوگیری از تماشای سریال‌های ترکی مشکلات خانواده ایرانی نیز به پایان می‌رسد؟! آیا انکار و نگاهی امنیتی انتظامی به آسیب‌های اجتماعی راهکاری برای حل مشکل عمده طلاق در جامعه ایرانی است؟! با وجود اذعان کارشناسان و مسوولان مبنی بر وجود مشکلات زناشویی در خانواده ایرانی تا به حال چه تلاش‌هایی برای آگاه‌سازی در این حوزه صورت گرفته است؟! آیا به نظر بیش از آنکه سریال‌های ترکی بتوانند بر جامعه ایرانی تاثیر بگذارند، این خودمان نیستیم که با بی‌توجهی به دلمشغولی‌های خانواده ایرانی، با سکوت در مقابل برخی تابوها چشم‌هایمان را روی این قبیل مشکلات بسته‌ایم؟! ....

پی‌نوشت:
1- برای آشنایی بیشتر با چهار سطح تحلیل اجتماعی ویلیامسون می‌توانید به مقاله «مقدمه‌ای بر نظریات ویلیامسون و کاربرد آن در تحلیل مسائل توسعه ایران» نوشته محمود متوسلی و جمال فتح‌اللهی مراجعه کنید.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها