شناسه خبر : 15265 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تجارت فردا چرا آمد و به دنبال چه بود؟

آشتی نخبگان با رسانه

تجارت فردا در روزهایی متولد شد که فضای امیدوارکننده‌ای بر مطبوعات کشور حاکم نبود. به دلیل گرانی یکباره کاغذ و مشکلات متعدد مالی، نشریات زیادی یک به یک با دنیای مطبوعات خداحافظی می‌کردند. مشکلات مطبوعات هم که روزنامه‌نگاران سال‌هاست به آن خو کرده‌اند عود کرده بود و از همه بدتر فعالان اقتصادی به سبب بی‌ثباتی اقتصاد و سیاست حبس اطلاعات در این حوزه، با سردرگمی و ناامیدی مواجه بودند.

index:1|width:50|height:50|align:left مولود پاکروان/استاد دانشکده خبر
تجارت فردا در روزهایی متولد شد که فضای امیدوارکننده‌ای بر مطبوعات کشور حاکم نبود. به دلیل گرانی یکباره کاغذ و مشکلات متعدد مالی، نشریات زیادی یک به یک با دنیای مطبوعات خداحافظی می‌کردند. مشکلات مطبوعات هم که روزنامه‌نگاران سال‌هاست به آن خو کرده‌اند عود کرده بود و از همه بدتر فعالان اقتصادی به سبب بی‌ثباتی اقتصاد و سیاست حبس اطلاعات در این حوزه، با سردرگمی و ناامیدی مواجه بودند. خبر انتشار یک هفته‌نامه تحلیلی اقتصادی در آن شرایط، کمی مایه تعجب بود؛ اگر هم نبود دست‌کم ریسک بزرگی محسوب می‌شد. در بهترین شرایط انتظار می‌رفت نشریه‌ای که بدون حمایت دولت، با هدف اطلاع‌رسانی در فضای محبوس اقتصاد و نقد و تحلیل رویکردها، سیاست‌ها و عملکرد اقتصادی کارگزاران این عرصه آغاز به کار کرد، اندکی بعد مثل بسیاری دیگر از همنوعان خود، دچار مرگ زودرس شود. مرگ زودرسی که سال‌هاست دامنگیر نشریات بسیاری شده است. اما خلاف انتظار و پیش‌بینی‌های نه‌چندان خوش‌بینانه، تجارت فردا ماند، جان گرفت و حالا پس از دو سال و اندی انتشار یکصدمین شماره خود را جشن می‌گیرد.
بدون شک تداوم حیات یک نشریه در فضای پرچالش و آسیب‌پذیر مطبوعات ایران شایسته تحلیل و بررسی است. مروری بر تاریخ مطبوعات ایران به سادگی نشان می‌دهد در این مرز و بوم تنها نشریاتی فرصت بقا پیدا کرده‌اند که دولتی یا وابسته به دولت بوده‌اند. مطبوعات پرتیراژ ما در طول تاریخ در راستای منافع حاکمیت عمل کرده‌اند و سخنگو و تریبون دولت‌ها بوده‌اند. در مقابل، نشریات خصوصی و منتقد دولت در هر دوره آنقدر با چالش‌های متعدد مالی و نظارتی دست و پنجه نرم کرده‌اند که سرانجام رفتن را به ماندن ترجیح داده‌اند یا به اجبار نامشان از فهرست مطبوعات خط خورده است. این پدیده‌ای است که استادان ارتباطات و روزنامه‌نگاری از آن به عنوان نشانه بارز توسعه‌نیافتگی مطبوعات کشور یاد می‌کنند. این نابهنجاری، پیامد نامبارک دیگری نیز داشته و دارد: قهر مردم با مطبوعات. در شرایطی که رسانه‌ها به جای هدایت افکار عمومی و نظارت بر عملکرد دولت و نقد آن به تعریف و تمجید یکسویه از اقدامات دولت بپردازند میان دولت و بخش‌هایی از جامعه دیگر گفتمانی وجود نخواهد داشت و مردم در پاسخ به این پدیده، با دولت و به دنبال آن با رسانه‌ها قهر می‌کنند. اینجاست که نیاز به رسانه‌ای که با دقت و انصاف و بی‌طرفی، با تسلط علمی بر مباحث و مسائل جاری به نقد عملکرد دولتمردان بنشیند و مردم یا دست کم متفکران و نخبگان و رهبران فکری جامعه را با رسانه آشتی دهد به شدت حس می‌شود. این خلئی بود که دست‌اندرکاران تجارت فردا در حوزه اقتصاد به خوبی آن را درک کردند و در پی پر کردن آن برآمدند. پس نخستین گام، در راه‌اندازی یک رسانه جدید یعنی «هدفمندی» درست و بجا برداشته شد.
در سال 2008 هنگامی که بحران اقتصادی گریبان جهان را گرفت، بسیاری از صاحب‌نظران و استادان، رسانه‌های اقتصادی جهان به ویژه آمریکا را به شکست در پیش‌بینی این بحران محکوم کردند. به اعتقاد آنان رسانه‌های اقتصادی با بهره‌گیری از قدرت تحلیل و آینده‌نگری متفکران و به کمک روزنامه‌نگاری تحقیقی یا «خبرنگاری پاسخگو»
(accountability reporting) می‌توانستند جامعه جهانی را برای این بحران آماده کنند؛ اما به عکس... مردم را ناتوان در فضای تاریک بازارهای مالی آشفته تنها گذاشتند. این امر نشان می‌دهد در حوزه‌های حساسی مانند اقتصاد، روزنامه‌نگاری پاسخگو تا چه اندازه بر «خبرنگاری دسترسی» ارجحیت دارد. در نوع دوم، خبرنگاران تنها به نشر سریع خبر متکی هستند و تجزیه و تحلیل و کندوکاو و پیش‌بینی رویدادهای آتی را از خاطر می‌برند. روزنامه‌نگاری پاسخگو برای تحلیل رویدادها به وقت و دقت زیادی نیاز دارد و به همین سبب دشوار، پر‌خطر و پرهزینه است. روزنامه‌نگاری پاسخگو، مسوولیتی بود که تجارت فردا با ریسک‌پذیری بالا، آن را بر عهده گرفت.
در شرایط قهر مردم با دولت و رسانه‌ها و نبود یک رسانه تحلیلی جامع و پرمحتوا در عرصه اقتصاد، تجارت فردا کوشید به نشر اطلاعات عینی، دقیق، قابل اعتماد و به موقع در میان کارگزاران اقتصادی، کمک کند. رویکرد تحلیلی به مسائل این حوزه که رفته‌رفته دامنه آن به مسائل جاری سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و غیره نیز گسترش پیدا کرد، فرصت مغتنمی بود تا فعالان اقتصادی، دولتمردان، محققان، استادان و دانشجویان به منبع رسانه‌ای موثقی برای آشنایی و درک مسائل جاری صنعت، بازار، فضای کسب و کار و‌... دسترسی پیدا کنند. گرچه نگاه ناقدانه به رویدادها هدف اصلی این هفته‌نامه است اما مثبت‌اندیشی دیگر نقطه قوت آن محسوب می‌شود. به نظر می‌رسد در بدترین شرایط نیز دست‌اندرکاران نشریه بر این باورند که به جای یاس‌پراکنی باید در جست‌وجوی راهکارهای مناسب برای خروج از بحران بود.
واضح است که رسانه‌ها به ویژه مطبوعات نمی‌توانند بدون هزینه به طرح مسائل و مشکلات و شفاف‌سازی و نقد سیاست‌ها و اقدامات بپردازند. ورود جسورانه تجارت فردا به چنین حوزه‌هایی همواره برای من -‌دست کم به عنوان خواننده نشریه-‌ جذاب، هیجان‌انگیز و البته قابل تحسین بوده است. این جسارت در کنار فکر بکر و ایده‌های نو و به روز که همگی از مسائل و مشکلات مبتلابه جامعه نشات می‌گیرند از دیگر ویژگی‌های برجسته این نشریه محسوب می‌شود. به تصور من همراهی شورای سیاستگذاری متشکل از متفکران و صاحب‌نظران حوزه اقتصاد، مشاوره علمی قوی، سردبیری هوشمند و حضور تیم حرفه‌ای باانگیزه، جوان و پرتلاش همگی در شکل‌گیری این ایده‌های ناب و به رشته تحریر درآمدن آن موثر بوده‌اند.
در روزنامه‌نگاری اما، ایده به تنهایی نمی‌تواند موفقیت بیافریند. ایده‌ها باید به پیام‌هایی تبدیل شوند که بیشترین تاثیر را بر مخاطب داشته باشند. ساختار پرونده‌ای بررسی موضوعات، استفاده هوشمندانه از تکنیک‌های مختلف روزنامه‌نگاری از یادداشت و تحلیل گرفته تا مصاحبه و گزارش و اینفوگرافی همگی به تبیین جامع موضوعات و در نتیجه به این تاثیرگذاری کمک کرده است. ساختار مدرن، تنوع در موضوع، وسواس و دقت در انتخاب تیتر و عکس و صفحه‌آرایی (که حالا دیگر به امضای تجارت تبدیل شده‌اند)، چینش مطلب، اصلاح و ویراستاری دقیق و... که همه نشان از وسواس و دقت نظر دست‌اندرکاران هفته‌نامه دارد به خلق نشریه‌ای منجر می‌شود که دل‌تان نمی‌آید هفته خود را بدون خرید آن آغاز کنید. مهم‌تر آنکه در طول دو سال گذشته تجارت فردا، شاهد تغییر و تحول جدی در ساختار و تنوع مطالب و ورود به حوزه‌های جدیدتر نیز بوده است. تجارت فردا می‌داند که نباید درجا بزند و دچار روزمرگی شود. این نکته‌ای است که بی‌توجهی به آن می‌تواند هر نشریه‌ای را دچار مرگ تدریجی کند.
در کنار این کارنامه درخشان، نباید از خاطر برد که روزنامه‌نگاری فرآیندی ارتباطی است که می‌بایست دوسویه و متعامل باشد. گیرندگان این بسته شکیل و پرمحتوای اطلاعاتی، خوانندگان نشریه هستند. به خاطر داشته باشیم که یکی از مهم‌ترین دلایل شکست رسانه، می‌تواند نادیده گرفتن مخاطب، سلیقه، نیازهای خبری و اطلاعاتی و گرایش‌های او باشد. تصور می‌کنم اکنون پس از انتشار یکصد شماره از هفته‌نامه وقت آن رسیده است با انجام یک پژوهش مخاطب‌سنجی یا نظرسنجی، دست‌اندرکاران تجارت فردا دریابند تا چه اندازه در رسیدن به اهداف خود و پاسخگویی به نیاز مخاطبان موفق بوده‌اند. ادامه حیات این هفته‌نامه به طور قطع به همراهی همین مخاطبان و افزون شدن آنان بسته است.
به عنوان مدرس روزنامه‌نگاری، هشت سال است در کلاس‌های دانشگاه جز گلایه و شکایت، از دانشجویان خبرنگاری نشنیده‌ام و بیش از آنکه شاهد امید و تلاش و پشتکار آنان باشم، بی‌انگیزگی و بی‌تحرکی دیده‌ام. گرچه من هم مانند این دوستان جوان سال‌ها شاهد تنگناهایی بوده‌ام که مطبوعات و روزنامه‌نگاران ما با آن مواجه‌اند اما معتقدم این ناامیدی و یأس جز آنکه ترمزی برای توسعه و پیشرفت روزنامه‌نگاری کشور باشد، کارایی دیگری نداشته است. تجربه تجارت فردا در روزهای خاکستری مطبوعات نشان داد ایده‌های جسورانه، همت‌های بلند و تلاش با دل و جان می‌تواند موانع بسیاری را از سر راه بردارد و به نتایج ارزشمندی منتهی شود. این روزها هفته‌نامه اکونومیست صدوهفتاد و یکمین سال انتشار خود را آغاز خواهد کرد. خوش‌بینانه امیدوارم تجارت فردا بتواند اکونومیستی برای اقتصاد کشورمان باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید