شناسه خبر : 14781 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

وقتی ۵۰ ترجمه از یک کتاب در ایران منتشر می‌شود

آشفته‌بازار کتاب

عنوان «شازده کوچولو» را اگر در سایت کتابخانه ملی جست‌وجو کنید به نتایج جالبی می‌رسید، بیش از ۵۰ ترجمه از شاهکار «آنتوان دوسنت اگزوپری» وجود دارد از ترجمه احمد شاملو و محمد قاضی و ابوالحسن نجفی تا ترجمه‌های بی‌نام و نشانی که حتی اسم مترجم روی جلد کتاب نیامده است.

علیرضا شهمیرزادیان

عنوان «شازده کوچولو» را اگر در سایت کتابخانه ملی جست‌وجو کنید به نتایج جالبی می‌رسید، بیش از 50 ترجمه از شاهکار «آنتوان دوسنت اگزوپری» وجود دارد از ترجمه احمد شاملو و محمد قاضی و ابوالحسن نجفی تا ترجمه‌های بی‌نام و نشانی که حتی اسم مترجم روی جلد کتاب نیامده است. شازده کوچولو تنها موردی نیست که در ایران چنین شرایطی پیدا کرده است، اتفاقی که ناشی از تن ندادن به کپی‌رایت است. درباره کتاب‌های جدیدتری که نویسنده‌شان هنوز زنده است و هنوز رعایت حقوق مادی و معنوی‌شان در بیشتر کشورهای دنیا بر اساس پیمان‌های مربوط به مالکیت فکری رعایت می‌شود هم این اتفاق مدام تکرار می‌شود. کافی است که فروش یک کتاب در ایران تضمین شده باشد تا درست چند روز بعد از انتشارش ناشرانی بدون توجه به استانداردهای نشر و ترجمه کتاب را تکه و پاره کنند و با کمک چندین مترجم کتاب را در کوتاه‌ترین زمان ممکن به فارسی ترجمه و روانه بازارش کنند تا سود بیشتری نصیب‌شان بشود. از آخرین رمان خالد حسینی در ایران بیش از 17 ترجمه منتشر شد و ترجمه فارسی هری پاتر که توسط گروه مترجمان وارد بازار شد خیلی زودتر از ترجمه این کتاب به فرانسه و اسپانیایی به دست مخاطبان فارسی زبان رسید، آن هم در شرایطی که بسیاری از مخاطبان کتاب بعد از خریدن نسخه‌های این چنینی متوجه اشتباه بودن ترجمه، متن چند دست و غلط‌های ویرایشی فراوان و کج‌فهمی مترجم شده بودند. به نظر می‌رسد اینکه هیچ قانون بین‌المللی در زمینه رعایت کیفیت اثر در ایران رعایت نمی‌شود اصلی‌ترین دلیل چنین اتفاق‌هایی است. اتفاق‌هایی که آن قدر تکرار شده است که دیگر اهل قلم و نویسندگان و مترجمان نسبت به آن بی‌واکنش شده‌اند، در چند ماه اخیر شبکه‌های اجتماعی پر است از خبرهای ریز و درشتی درباره سرقت‌های ادبی که به نظر دلیل اصلی‌اش جدای از گسترش دایره اخلاق نبود قانون است. هر چند که در نهایت سرقت‌های ادبی و ترجمه‌های شتاب‌زده‌ای که برای کسب پول بیشتر از سوی ناشران غیرحرفه‌ای به بازار سرازیر می‌شوند در طولانی‌مدت دوامی ندارند و خیلی زود فراموش می‌شوند اما در نهایت آسیب‌هایی را به صنعت نشر وارد می‌کنند که به نظر جبران‌ناپذیر است. از جمله بی‌اعتمادی مخاطبان به کتاب و سردرگمی در کتاب‌فروشی‌ها و زیانی که ناشران حرفه‌ای از این سودجویی‌ها می‌بینند از کمترین مضرات نداشتن قانونی در زمینه رعایت حق مولف است. از آن سو حضور ناشران ایرانی در بازارهای جهانی هم مصائب و مشکلات خودش را دارد، وقتی ناشر ایرانی می‌خواهد امتیاز یک رمان فارسی را به ناشر خارجی واگذار کند و ناشر خارجی در میانه راه متوجه می‌شود که کتاب‌هایش بدون اجازه و رعایت حقوق معنوی و مادی‌اش سال‌هاست در ایران منتشر می‌شوند و به فروش می‌رسند برآشفته می‌شود و علاقه‌ای به تعامل با ناشر ایرانی در او باقی نمی‌ماند. همه اینها در حالی است که تنها راه خروج از این وضعیت به گفته بسیاری پیوستن و تن دادن به قانون جهانی کپی‌رایت است، قانونی که به نظر به این آسانی‌ها در ایران عملی نخواهد شد و مسیری سخت ناهموار پیش روی بازار کتاب ایران وجود دارد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید