شناسه خبر : 13185 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

گزارشی از وضعیت شاخص امید به زندگی در جامعه ایران

وضعیت و روند تغییرات امید به زندگی در بدو تولد در ایران

استادیار گروه جمعیت‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. وی دکترای جمعیت‌شناسی را از دانشگاه تهران دریافت کرده است. عنوان رساله دکترای وی «شبکه‌های حمایت اجتماعی، ترتیبات زندگی و سلامت‌خوردگان در ایران» است.

دکتر مجید کوششی
مجید کوششی، استادیار گروه جمعیت‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. وی دکترای جمعیت‌شناسی را از دانشگاه تهران دریافت کرده است. عنوان رساله دکترای وی «شبکه‌های حمایت اجتماعی، ترتیبات زندگی و سلامت‌خوردگان در ایران» است. از زمینه‌های پژوهشی مورد علاقه او می‌توان به شاخص‌های امید به زندگی، باروری، ساختارهای سنی، ازدواج و مهاجرت اشاره کرد. وی مسوولیت طرح‌های پژوهشی گوناگونی را در زمینه مطالعات جمعیتی بر عهده داشته است.
امید به زندگی در بدو تولد به متوسط سال‏هایی گفته می‏شود که در صورت ثابت بودن شرایط زیستی و الگوی مرگ ‏و میر، انتظار می‏رود هر فرد واقع در یک سن خاص، عمر کند. این شاخص عموماً با شاخص‏های مرگ ‏و میر هر جمعیت رابطه عکس دارد. به این معنا که با افزایش امید زندگی، میزان‏ مرگ کاهش می‏یابد و برعکس میزان مرگ‏ در جمعیت‏هایی با امید به زندگی کمتر، بالاتر است. در جریان تغییرات جمعیتی، گذار مرگ ‏و میر در جمعیت‏های انسانی با افزایش میانگین سال‏هایی همراه بوده که انتظار می‏رود هر عضو از یک نسل (کسانی که در یک سال به دنیا آمده‏اند) عمر کنند. امید به زندگی در بدو تولد نسبت به شرایط اقتصادی- اجتماعی نیز بسیار حساس است و از این رو به‏ عنوان یکی از معرف‏های شاخص توسعه انسانی به کار می‏رود. در طول تغییرات این شاخص تغییر میزان مرگ‏ و میر کودکان، اعم از میزان مرگ اطفال زیر یک ‏سال و کمتر از پنج سال، و نیز الگوی علل مرگ چشمگیر بوده و از ارقامی بیش از 300 در هزار به کمتر از پنج در هزار در مقیاس مرگ اطفال زیر یک ‏سال کاهش یافته است. گذار مرگ ‏و میر نیز ناظر بر همین تغییرات است. اول اینکه در این گذار امید زندگی در بدو تولد افزایشی قابل توجه می‏یابد و دوم اینکه علل مرگ از مرگ ناشی از بیماری‌های عفونی و مسری به مرگ ‏و میر ناشی از بیماری‏های مزمن و غیرمسری تغییر می‏کند. یعنی حذف مرگ‏هایی که به علت بیماری‏های عفونی رخ می‌دهند، سهمی بسیار مهم در ارتقای امید به زندگی بشر داشته و سطح مرگ ‏و میر در جمعیت‏های انسانی را بسیار تقلیل داده است. بر اساس نظریه‏های موجود، هرگونه افزایش بیشتر در امید به زندگی منوط به اثرگذاری پیشرفت‏های بهداشتی و درمانی بر ارتقای شانس زندگی در میان سالمندان و کاهش تفاوت‏ها و در مواردی نابرابری‌هایی است که در بهره‏مندی از امکانات بهداشتی و در‌مانی وجود دارد. خصوصاً اینکه سهم سالمندان از کل جمعیت دنیا رو به افزایش بوده و جمعیت دنیا در آینده‌ای نه‌چندان دور سالخورده خواهد شد. به همین علت در کل جمعیت، مرگ فراوان‏تر خواهد شد. نمودار روند تغییرات امید به زندگی دو جنس کشور از آغاز دوره گذار جمعیتی، یا تقریباً از اواخر قرن سیزدهم هجری شمسی تا سال 2006 را نشان می‏دهد. تغییرات این شاخص نشان می‏دهد امید به زندگی از کمتر از30 سال در ابتدای قرن بیستم تا حدود 71 سال افزایش و مرگ ‏و میر اطفال زیر یک سال از بیش از 300 در هزار به حدود 25در هزار در سال2006 کاهش یافته است. به بیان دیگر با افزایش امید به زندگی، سطح مرگ ‏و میر کاهش چشمگیری داشته که مسلماً گویای افزایش شانس زنده ماندن برای همه جمعیت و گروه‏های سنی و نسل‏های مختلفی است که در طول قرن بیستم متولد شده‏اند. افزایش امید‌ به زندگی در بدو تولد به بیش از70 سال که طلیعه ورود به مرحله سوم گذار مرگ ‏و میر است، توفیق بزرگی است که در دهه‏های گذشته و با ارتقای سطح بهداشت فردی، بهداشت عمومی، مصون‏سازی اطفال در مقابل بسیاری از بیماری‏های عفونی و ارتقای روش‌های درمان بیماری‏ها که در بستر اجتماعی- اقتصادی مناسب (افزایش میزان باسوادی و سطح آگاهی، گسترش شهرنشینی و...) رخ داده، حاصل شده است. افزایش شانس زنده ماندن و در نتیجه افزایش بیشتر در امید به زندگی در بدو تولد، در دهه‏های آتی زمانی میسر خواهد بود که:
1- وضعیت سلامت جمعیت به دقت مورد پایش و خدمات بهداشت و سلامت به همان خوبی دهه‌های اخیر مدیریت شود. از جمله این موارد مدیریت بهداشت و سلامت روستایی در قالب خانه‌های بهداشت و در نقاط شهری مراکز بهداشتی است که در سال‌‌های اخیر به ‏نحو مطلوبی صورت گرفته است. تداوم این وضعیت هم می‏تواند کاهش بیشتر مرگ ‏و میر کودکان در مناطقی را موجب شود که سطح آن به ‏نحو چشمگیری کاهش داشته است و هم از این طریق می‏تواند تفاوت‏ها و نابرابری‏ها را کمتر کند. ضمن اینکه فعالیت‏های بهداشتی دهه‏های اخیر، اگرچه هنوز به سطح مطلوب نرسیده است، ولی پس از پیروزی انقلاب همگرایی تحسین‏برانگیزی در ارتقای امید به زندگی و کاهش مرگ ‏و میر به وجود آورده است.
2- لازم است فعالیت‏های بهداشتی، با اولویت قرار دادن عللی که مداخله در آنها، ضمن اینکه کم‏هزینه است بازدهی بهتری دارد، بر حذف برخی عوامل و علل مرگ ‏و میر متمرکز شود. برای مثال پژوهش‏ها نشان می‏دهد حوادث غیرعمدی با سهمی حدود 9/17درصد و 8/7درصد از کل فوت‏ها، به ترتیب برای مردان و زنان، پس از بیماریهای قلبی- عروقی دومین علت مرگ و میر است که 5/72 درصد و 1/62 درصد از آن را سوانح ترافیکی تشکیل می‏دهد. سوانح حمل ‏و نقل حدود دو سال از عمر متوسط یک مرد و حدود یک سال از عمر متوسط هر زن از هر نسل ایرانی می‌کاهد. درحالی‌که بخش مهمی از این سوانح به راحتی و با مداخلات کم‌هزینه (نسبت به بیماری‏های مزمن) می‌تواند نقش این علت را در مرگ ‏و میر ایرانی‏ها کاهش دهد.
3- آموزش و افزایش سطح آگاهی‏های عمومی به‏ طور کلی نقش مهمی در افزایش سطح سلامت جمعیت و امید به زندگی ایفا می‏کند و هرگونه ارتقای بیشتر در این شاخص تابع توجه به این مهم و تداوم و استمرار در این برنامه‏هاست.
4- تداوم کاهش مرگ مادران و کودکان با استمرار در ارائه خدمات مشاوره و افزایش سطح آگاهی مادران خصوصاً در مناطق محروم و کمتر توسعه‏یافته (مناطق شرقی و جنوب و جنوب شرق کشور) ضمن اجرای سیاست‏های جمعیتی کشور، برای کاهش تفاوت‏ها ضروری است.
5- تداوم و تقویت نظارت‏های بهداشتی می‏تواند تضمین‌کننده حرکت به سمت ارتقای سلامت و افزایش بیشتر در امید به زندگی شود. احتمالاً کوچک‏تر کردن بدنه اداری خدمات بهداشتی و کوچک‏تر کردن محدوده وظایف و فعالیت‏های سازمانی دانشگاه‏های علوم پزشکی تاثیر مهمی بر توفیق بیشتر در این زمینه دارد.
6- احتمال شیوع بیماری‏های مزمن و مسری همچون بیماری ایدز، و اثری که بر کاهش امید به زندگی جمعیت دارد، موضوع بسیار مهمی است که نیاز به توجه بیشتر و اجرای برنامه‏های بیشتر پیشگیرانه دارد. این بیماری و برخی انواع محتمل دیگر یکی از علل تهدیدکننده سلامت جمعیت و در نتیجه کاهش امید به زندگی انسانی است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها