تاریخ انتشار:
طهماسب مظاهری میگوید، دلار چهارهزارتومانی نگرانکننده نیست
دولت از افزایش نرخ ارز استقبال کند
طهماسب مظاهری رئیس کل پیشین بانک مرکزی به تجارت فردا میگوید: دلار چهارهزارتومانی شرایط تازهای برای اقتصاد ایران ایجاد میکند و اگر دولت از این فرصت برای تکنرخی کردن ارز استفاده کند میتواند در جهت تقویت صادرات و خروج از رکود حرکت کند. این کارشناس اقتصادی بهرهگیری از مزایای افزایش دلار را در گرو صداقت دولت با مردم میداند و میگوید؛ باید رئیسجمهور به همراه رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد به مردم توضیح بدهند دلار چهارهزارتومانی یکی از شاخصهای اقتصادی کشور است و نباید انتظار کاهش دلار کمتر از چهار هزار تومان داشته باشند.
در اولین روز زمستان سال جاری نرخ دلار از مرز چهار هزارتومان گذشت تا تجربه جدیدی را در بازار ارز رقم بزند. دلار چهارهزارتومانی این روزها با حرف و حدیثهای بسیاری مواجه شده است. در یک طرف مسوولان دولتی دلار چهارهزارتومانی را امری موقتی جلوه میدهند و وعده کاهش قیمت ارز را میدهند اما در طرف مقابل کارشناسان معتقدند واقعی شدن نرخ ارز در این مقطع میتواند زمینه افزایش صادرات، تحریک تقاضا، رشد قدرت رقابتپذیری در بخش تولید و... را فراهم کند. اگرچه هنوز مشخص نیست دولت چه سیاستی را در جهت مدیریت بازار ارز به کار خواهد گرفت. آیا از سیاستهای دستوری در پایین نگه داشتن نرخ ارز دست برخواهد داشت؟ آیا با توجه به اصلاح نرخ ارز که در بازار رخ داده از این فرصت برای یکسانسازی نرخ ارز استفاده خواهد کرد؟ آیا از آثار مثبت نرخ دلار در جهت تحریک تقاضا و تقویت صادرات استقبال میکند؟ یا اینکه با انگیزه تبلیغاتی در انتخابات سعی در کاهش نرخ ارز خواهد داشت؟ طهماسب مظاهری رئیس کل پیشین بانک مرکزی در این باره به تجارت فردا میگوید: دلار چهارهزارتومانی شرایط تازهای برای اقتصاد ایران ایجاد میکند و اگر دولت از این فرصت برای
تکنرخی کردن ارز استفاده کند میتواند در جهت تقویت صادرات و خروج از رکود حرکت کند. این کارشناس اقتصادی بهرهگیری از مزایای افزایش دلار را در گرو صداقت دولت با مردم میداند و میگوید؛ باید رئیسجمهور به همراه رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد به مردم توضیح بدهند دلار چهارهزارتومانی یکی از شاخصهای اقتصادی کشور است و نباید انتظار کاهش دلار کمتر از چهار هزار تومان داشته باشند. این نرخ را بپذیرند و نگران نباشند چراکه آثار مثبت اقتصادی به همراه دارد. البته مظاهری هشدار میدهد که دولت نباید از اثرات منفی رشد نرخ ارز غافل باشد چون ممکن است تقاضای سفتهبازی را در بازار ایجاد کند.
با توجه به اینکه دلار با عبور از مرز چهار هزارتومان به سقف چهارساله رسید، شکست این تابوی ارزی را چگونه ارزیابی میکنید؟
معتقدم افزایش نرخ دلار به بیش از چهار هزار تومان شکستن تابوی ارزی یا شکستن یک مرز در شاخصهای اقتصادی محسوب نمیشود. نباید اینگونه اصطلاحات را برای افزایش نرخ ارز در این مقطع استفاده کرد. رشد نرخ دلار به بالای چهار هزار تومان، اتفاقی کاملاً طبیعی و مورد انتظار در بازار است. همانطور که قبل از وقوع این اتفاق من و برخی از کارشناسان اقتصادی پیشبینی کرده بودیم با توجه به شرایط حاکم در بازار و شیوه کنترل نرخ ارز از سوی بانک مرکزی، شاهد افزایش نرخ دلار به بیش از چهار هزار تومان در این مقطع خواهیم بود.
یعنی علت افزایش نوسان نرخ ارز و تداوم روند صعودی آن در یک ماه اخیر به سیاستهای دولت در تثبیت نرخ ارز برمیگردد؟
افزیش نرخ ارز در حال حاضر به افزایش بالقوه تورم و نقدینگی و فشار شدید نوسانات مقطعی و فصلی به بازار برمیگردد. از طرفی دولت طی سه سال اخیر به هر شکلی تلاش کرده تا نرخ ارز را پایین نگه دارد. دولت با تزریق ارز و هزینه کردن ذخایر ارزی قبل از برجام سعی کرده بر بازار تسلط پیدا کند و نرخ دلار را پایین نگه دارد. وقتی دولت به طور مصنوعی نرخها را از نرخ تعادلی پایینتر نگه میدارد به معنای آن است که بخشی از ذخایر ارزی کشور ناشی از فروش صادرات نفت و... را به هدر میدهد تا نرخ ارز را ثابت نگه دارد.
فروش داراییهای تجدیدناپذیر کشور کار خطایی است که متاسفانه دولت در شرایط تحریم سعی کرده از این طریق بازار ارز را کنترل کند. دولت آقای احمدینژاد از این سیاست برای کنترل بازار ارز استفاده کرد و با اشتباهی که مرتکب شد در نتیجه دولتی که با دلار 820 تومان تحویل گرفت با دلار 3700 تومان تحویل داد. جای تاسف دارد که دولت آقای روحانی هم همین سیاست را برای کنترل نرخ ارز در پیش گرفت و با ترزیق ارز در بازار در این مدت تلاش کرد تا مانع از ایجاد نوسانات شدید در بازار ارز شود. اما اکنون شاهدیم که بازار ارز برخلاف خواست و میل مسوولان دولت باز هم با جهش مواجه شده است.
اگر دولت مدیریتشده وارد این بازار نشود و از این فرصت در جهت تکنرخی کردن نرخ ارز استفاده نکند بیتردید شتاب شدید افزایش قیمت ارز تبعات دارد و ممکن است تقاضای خرید ارز برای حفظ ارزش دارایی از سوی مردم را ایجاد کند.
به طور کلی چه عواملی باعث ایجاد نوسانات شدید در بازار ارز در این مقطع شدهاند؟
به طور طبیعی وقتی دولت سعی میکند نرخ ارز را پایینتر از نرخ تعادلی در بازار نگه دارد بروز برخی شوکهای اقتصادی در بازار باعث برهم زدن شرایط میشود و نوسانات قیمتها تشدید میشود. افزایش نقدینگی یا رشد تقاضا با توجه به پایان سال میلادی هریک به طور مستقیم و غیرمستقیم در بازار ارز اثرگذارند و به ماشهای میمانند که وقتی کشیده شود ظرفیت بالقوه را به فعل میرسانند. عوامل مختلفی در بازار ارز در این شرایط دست به دست هم داده است که باعث شده تا روند جهشی نرخ ارز آغاز شود. در حالی که افزایش نرخ دلار به بیش از چهار هزار تومان در شرایط فعلی بر خلاف میل دولت رخ داده است. قبلاً هم گفته بودم اگر دولت نرخ ارز را دستوری پایین نگه دارد، افراط بیش از حد در این زمینه باعث میشود این نرخ به بیش از چهار هزار تومان در بازار برسد. دولت یازدهم از همان ابتدا سعی کرد تا قیمت دلار را به هر قیمتی پایین نگه دارد و بهرغم اینکه وعده تکنرخی کردن ارز را داده بود و تلاشهایی که در این زمینه انجام داد اما در عمل این اتفاق رخ نداد. در نتیجه امروز شاهدیم برخلاف میل دولت، ارز حرکت صعودی خود را از سر گرفته است. دولت باید سعی کند با شیوه
دستوری نرخ ارز را تحت کنترل قرار ندهد. از طرف دیگر دولت باید بپذیرد متغیرها، وقایع و اصول اقتصادی براساس خواست و سلیقه افرادی که در دولت مسوولیت دارند شکل نمیگیرند. متغیرها و وقایع اقتصادی رویهها و مقررات خاص خودشان را در علم اقتصاد دارند. در شرایطی که اصرار داشته باشیم این رویهها در چارچوب علایق و خواستههایمان حرکت کنند در بلندمدت آثار منفیشان را نشان خواهند داد. نمیتوان با نظرات شخصی بین علایقشان و متغیرهای اقتصادی همسویی ایجاد کنند.
یکی دیگر از عواملی که به نظر میرسد در افزایش نرخ ارز در حال حاضر موثر بوده به افزایش نرخ بهره آمریکا برمیگردد. به نظر شما افزایش نرخ بهره آمریکا در نوسانات بازار ارز چقدر اثرگذار بوده است؟
افزایش نرخ بهره آمریکا یکی از عوامل بوده که در کنار سایر عواملی که اشاره کردم باعث شده تا فنر جمعشده نرخ ارز رها شود اما علت اصلی افزایش نرخ دلار به بیش از چهار هزار تومان ناشی از این مساله نبوده است. در حال حاضر شاهدیم علاوه بر نرخ دلار نرخ سایر ارزها چون یورو، ین و درهم افزایش یافته است. اگر نرخ یورو ثابت بود و نرخ دلار افزایش پیدا میکرد این استدلال درست بود چون نرخ دلار نسبت به یورو به دلیل افزایش نرخ بهره دلار افزایش یافته، افزایش نرخ بهره آمریکا باعث جهش نرخ ارز در بازار ایران شده است. در این شرایط با افزایش نرخ دلار در مقابل نرخ یورو کاهش پیدا میکند. اما اکنون در بازار ایران هم نرخ دلار و هم نرخ یورو افزایش یافتهاند پس نمیتوان گفت نرخ بهره آمریکا دلیل نوسانات شدید نرخ ارز در بازارمان است. افزایش همه ارزها همزمان با هم در بازار کشورمان گویای این حقیقت است که فنر ارزی که دولت طی سه سال گذشته با کوشش فراوان سعی کرد پایین نگه دارد اکنون رها شده است. تا پیش از این بارها هشدار داده بودم با این شیوه کنترل بازار ارز از سوی دولت به جایی خواهیم رسید که یا دولت دیگر نمیخواهد نرخ ارز را پایین نگه دارد یا
اینکه فشار در بازار به قدری افزایش مییابد که دیگر نمیتواند نرخ ارز را کنترل کند. به هر حال دولت در هر کدام از این شرایط قرار گیرد جهش نرخ ارز امری عادی و طبیعی است و دور از انتظار نیست. حتی در چنین شرایطی که فنر نرخ ارز رها میشود نرخ ارز میتواند بالاتر از نرخ طبیعی و تعادلی در بازار قرار بگیرد.
بروز این اتفاق در بازار ارز، بزرگترین فرصت را پیش روی دولت قرار داده تا از این تجربه درس بیاموزد. دولت باید بپذیرد متغیرها، وقایع و اصول اقتصادی براساس خواست و سلیقه افرادی که در دولت مسوولیت دارند شکل نمیگیرند. متغیرها و وقایع اقتصادی رویهها و مقررات خاص خودشان را در علم اقتصاد دارند.
در حال حاضر کارشناسان اقتصادی اعتقاد دارند نباید از ورود دلار به کانال جدید نگران بود. با توجه به این امر دلار چهارهزارتومانی چه فرصتهای تازهای برای اقتصاد ایران فراهم میکند؟
معتقدم بروز این اتفاق در بازار ارز، بزرگترین فرصت را پیش روی دولت قرار داده است تا از این تجربه درس بیاموزد. آقای رئیسجمهور و مسوولان دولت، سلیقه و علاقهمندیشان را یک طرف بگذارند و اصول و مبانی علم اقتصاد را طرف دیگر آن قرار دهند. اگر میخواهند آنچه تمایل و علاقه دارند در اقتصاد رخ دهد باید با تدبیر درست و سیاستهای صحیح اقتصادی این کار را انجام دهند. از طرف دیگر رسیدن نرخ ارز به قیمت تعادلی فرصتهایی چون افزایش صادرات و کاهش واردات در جهت رشد تولید را نیز به همراه دارد. دولت در این شرایط میتواند از چنین فرصتی در جهت تقویت رشد اقتصادی بهره بگیرد. دولت باید بتواند انتظارات را در بازار مدیریت کند و دامنه نوسانات در بازار را به سیاستهای ارزی اصولی کنترل و محدود کند.
در این شرایط دولت باید انتظارات بازار را مدیریت و دامنه نوسانات را محدود کند؟
دولت یازدهم باید قبل از وقوع این اتفاق در زمانی که شرایط مهیا بود یعنی در همان سال اول و دوم فعالیت یکسانسازی ارز ر ا انجام میداد. متاسفانه در این زمینه دچار تعلل شد و فرصت را از دست داد. اگر دولت ارز را تکنرخی میکرد در این دوره با نوسانات ارزی شدید مواجه نمیشد که اکنون نگران افزایش روزبهروز قیمت ارز باشد. در نظام تکنرخی، قیمت ارز به وسیله عوامل بازار با توجه به مکانیسم عرضه و تقاضا تعیین میشود. دولت در نظام تکنرخی وظیفه و مسوولیت دارد که نوسانات غیرطبیعی یا مقطعی و فصلی را با ابزارهایی که در اختیار داشته، کنترل کند. جالب است؛ در حال حاضر دولت و بانک مرکزی میگویند افزایش نرخ ارز به علت افزایش تقاضا در پایان سال میلادی و شب عید ژانویه رخ داده است. اگر علت همین مساله است چرا بانک مرکزی نتوانسته سریعاً فشار ناشی از تقاضا را که چندان هم بالا نبوده و هرساله در این مقطع ایجاد میشده کنترل کند که به نوسانات شدید در بازار منجر نشود. اگر نظام تکنرخی ایجاد شود نوسانات مقطعی و فصلی نمیتوانند آرامش بازار ارز را محدود کنند. اما در نظام چندنرخی همین نوسانات مقطعی و فصلی فشار شدیدی به بازار وارد میکنند که
یک مرتبه نرخ ارز جهش پیدا میکند و از کنترل دولت و بانک مرکزی بازار ارز خارج میشود.دولت باید در این شرایط راهکار غیراحساسی و سیاست اصولی اتخاذ کند تا بتواند دامنه نوسانات ایجاد شده را با مدیریت انتظارات در بازار محدود کند.
آقای رئیسجمهور به همراه رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد به مردم توضیح بدهند دلار چهار هزارتومانی یکی از شاخصهای اقتصادی کشور است و نباید انتظار کاهش دلار کمتر از چهار هزار تومان را داشته باشند. این نرخ را بپذیرند و نگران نباشند چراکه با واقعی شدن نرخ ارز میتوان زمینه را برای افزایش صادرات، تقویت تقاضا و خروج از رکود فراهم کرد.
دولت و بانک مرکزی باید چه تدابیری در جهت کنترل بازار اتخاذ کنند تا بتوانیم از واقعی شدن نرخ ارز در جهت تقویت صادرات و خروج از رکود تقاضا بهره گیریم؟
وقتی نرخ ارز به سمت نرخی واقعی و تعادلی حرکت میکند همانطور که اشاره شد زمینه رشد صادرات را فراهم میکند چراکه قیمت کالای صادراتی در مقابل کالای مشابه خارجی توجیهپذیر خواهد بود. حتی باعث خواهد شد قاچاق کالاهای مصرفی رایج مانند موبایل به کشور کاهش پیدا کند. وقتی نرخ ارز به طور مصنوعی پایین نگه داشته شود انگیزه قاچاق کالاهای مصرفی نیز افزایش پیدا میکند. اکنون این اتفاق افتاده و نرخ ارز به بیش از چهار هزارتومان رسیده است. در این شرایط دولت باید مدیریتشده در بازار ارز وارد شود و از این فرصت در جهت تکنرخی کردن ارز استفاده کند. اصلاح نرخ ارزی که در بازار در شرایط فعلی رخ داده به مصلحت کشور است و نباید برخورد نامعقول و احساسی با این افزایش نرخ ارز داشت. دولت نباید با انگیزههای انتخاباتی دوباره سعی کند نرخ ارز را به کمتر از چهار هزار تومان کاهش دهد. اگر این رویه را دوباره در پیش بگیرد دیگر نمیتواند بازار را مدیریت کند و از این فرصت در جهت تقویت صادرات، رشد تقاضا، افزایش درآمد و... استفاده کند. البته نباید از این مساله غافل بود که در کنار آثار مثبت بسیاری که واقعی شدن نرخ دلار در اقتصادمان دارد ممکن است
اثرات منفی هم داشته باشد. به طور مثال افزایش نرخ دلار زمینه افزایش نرخ برخی کالاها را که ارتباط مستقیم با ارز دارند به همراه دارد که ممکن است اثر روانی در جامعه بگذارد و حتی باعث افزایش قیمت کالاهایی که ارتباطی با ارز ندارند، شود. اگر دولت تمهیدات لازم را در این زمینه به کار نگیرد افزایش قیمت کالاها بر تورم اثر میگذارد و باعث افزایش نرخ تورم در ماههای آینده خواهد شد.
آیا ادامه نوسانات شدید قیمت ارز باعث فعال شدن تقاضای سفتهبازی در بازار ارز میشود؟
اگر دولت مدیریتشده وارد این بازار نشود و از این فرصت در جهت تکنرخی کردن نرخ ارز استفاده نکند بیتردید شتاب شدید افزایش قیمت ارز تبعات دارد و ممکن است تقاضای خرید ارز برای حفظ ارزش دارایی از سوی مردم را ایجاد کند که در معنای منفی آن باعث افزایش تقاضای سفتهبازی خواهد شد. اگر تقاضای سفتهبازی در بازار ارز دوباره شکل بگیرد دیگر مدیریت بازار ارز برای دولت و بانک مرکزی پیچیده و سخت خواهد شد. مسوولان دولت باید در این مقطع از اعلام نظرات غیرواقعی و مصاحبههای کممایه بپرهیزند. نباید اتفاقات بازار ارز را با بیان جملاتی چون افزایش نرخ ارز مقطعی بوده و دوباره نرخ ارز کاهش پیدا میکند توجیه کنند. اینگونه سخنان باعث خواهد شد مردم اعتمادشان نسبت به عملکرد مسوولان دولت سلب شود. بهتر است دولت در این شرایط با مردم صادق باشد و به دور از توجیهات غیرکارشناسی و پرهیز از وعده کاهش نرخ ارز برنامهاش را در جهت مدیریت بازار ارز اعلام کند و افکار عمومی را نسبت به فرصتهایی که واقعی شدن نرخ ارز در این مقطع برای اقتصادمان ایجاد خواهد کرد، اقناع کند.
دولت باید زمانبندی مناسبی در جهت تکنرخی کردن ارز اعلام کند و پایبند به زمان ارائه شده باشد. البته نباید مانند دفعات قبل از زمان مقرر از اجرای سیاست یکسانسازی ارز طفره برود. اگر دولت و بانک مرکزی با برنامهریزی از قبل تعیینشده در جهت تکنرخی کردن ارز بازار ارز را مدیریت نکنند و به دنبال این هدف باشند که با انگیزههای تبلیغاتی برای انتخابات نرخ ارز را دوباره به کمتر از چهار هزار تومان برسانند شکست خواهند خورد و در مدتی کوتاه دوباره فنر نرخ ارز با شدت بیشتری رها خواهد شد که ممکن است قیمت ارز بیش از قیمت واقعی افزایش پیدا کند. دولت از طریق ارائه برنامه مناسب و زمانبندی در کوتاهمدت برای تکنرخی کردن ارز میتواند باعث محدود کردن دامنه نوسانات نرخ ارز شود و آرامش را به بازار ارز برگرداند. توصیه میکنم آقای رئیسجمهور به همراه رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد به مردم توضیح بدهند دلار چهار هزارتومانی یکی از پارامترهای اقتصادی کشور است و نباید انتظار کاهش دلار کمتر از چهار هزار تومان را داشته باشند. این نرخ را بپذیرند و نگران نباشند چراکه با واقعی شدن نرخ ارز میتوان زمینه را برای افزایش صادرات، تقویت تقاضا
و خروج از رکود فراهم کرد. اگر دولت بتواند افکار عمومی را اقناع کند میتواند قدم بزرگی در جهت ایجاد آرامش در بازار و پیشبرد اهداف اقتصادی ناشی از افزایش قیمت ارز بردارد.
دیدگاه تان را بنویسید