شناسه خبر : 10799 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بررسی ابعاد و آثار انتخاب محمدرضا عارف به عنوان رئیس مجلس در گفت‌وگو با آذر منصوری

عارف رئیس هم نشود، اثرگذار است

آذر منصوری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران می‌گوید: «آقای دکتر عارف با توجه به سابقه اجرایی و حضور جدی و موثر در انتخابات سال ۹۴ می‌تواند بهترین کسی باشد که هم می‌تواند ائتلاف در مجلس دهم را سامان ببخشد و هم به نوعی نماد و نمایانگر تغییر و مطالبه‌ای باشد که در سطح جامعه وجود دارد.»

آذر منصوری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران می‌گوید: «آقای دکتر عارف با توجه به سابقه اجرایی و حضور جدی و موثر در انتخابات سال 94 می‌تواند بهترین کسی باشد که هم می‌تواند ائتلاف در مجلس دهم را سامان ببخشد و هم به نوعی نماد و نمایانگر تغییر و مطالبه‌ای باشد که در سطح جامعه وجود دارد.» منصوری در عین حال معتقد است: «ریاست آقای دکتر عارف چه اتفاق بیفتد، چه نیفتد، از میزان اثرگذاری آقای دکتر عارف در مجلس آینده کم نخواهد کرد. این به دلیل پتانسیل، ظرفیت و جایگاه ایشان به عنوان ریاست شورای عالی سیاستگذاری، نقش ایشان در فراکسیون امید، تدوین لیست امید و پیروز شدن این لیست در انتخابات است و این جایگاه می‌تواند در تحولات مجلس آینده بسیار اثرگذار باشد.»
در شرایط کنونی که کشور در عرصه اقتصادی با مسائل ناشی از تحریم‌های گذشته و رکود اقتصادی، در عرصه سیاست داخلی با مشکلاتی در اجرای برجام و در عرصه سیاست خارجی با تغییراتی مانند انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مواجه است که امکان دارد مواضع این کشور را در قبال ایران تغییر دهد، انتخاب رئیس مجلس دهم تا چه حد می‌تواند در نوع مواجهه کشور با این مسائل، سرنوشت‌ساز و پراهمیت باشد؟ به نظر شما در این شرایط جایگاه رئیس مجلس دهم چقدر اهمیت دارد و چقدر می‌تواند برای کشور سرنوشت‌ساز ما باشد؟
مسائل کشور و دولت در زمینه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مولود یک دوره هشت‌ساله تنش‌زایی، ناکارآمدی، بی‌تدبیری و سوء‌مدیریت است. اصلاح‌طلبان در انتخابات سال 92 بر اساس شناختی که از این چالش‌ها وجود داشت تصمیم گرفتند با راهبرد ائتلاف حداکثری وارد انتخابات شوند؛ ائتلافی که مجموعه‌ای از طیف‌ها و نیروهای کشور را دربر بگیرد که دغدغه منافع ملی و رفع مشکلات کشور را دارند و می‌خواهند بحران‌ها و چالش‌هایی که کشور با آن مواجه است، سامان پیدا کند. به هر ترتیب در میان کاندیداهایی که برای انتخابات سال 92 باقی ماندند آقای دکتر روحانی به عنوان کاندیدای نهایی مشخص شد و آقای دکتر عارف به نفع دکتر روحانی کنار کشیدند تا اصلاح‌طلبان و مجموعه‌ای از حامیان رویکرد نزدیک به آقای روحانی بتوانند با یک کاندیدا در انتخابات شرکت کنند. من از این جهت اشاره کردم که بگویم یک نوع منطق در انتخابات سال 92 باعث شد به‌رغم همه محدودیت‌ها و مشکلاتی که کشور با آن مواجه بود، مجموعه اصلاح‌طلبان سرمایه‌های خود را به میدان بیاورند و همان منطق در انتخابات سال 94 نیز به اتخاذ راهبرد ائتلاف حداکثری بین اصلاح‌طلبان، حامیان دولت و طیفی از اصولگرایانی که در خصوص برجام با این مجموعه اتفاق نظر داشتند،‌ منجر شد. یکی از تهدیدهایی که در آن دو مقطع وجود داشت تندروی و رویکردی بود که علاوه بر تنش‌زایی در عرصه سیاست خارجی، در فضای داخلی کشور هم باعث نوعی بی‌اعتمادی، شکاف بین دولت و ملت و مشکلات اقتصادی می‌شد. شاخص این مشکلات نرخ تورم بالا و نرخ منفی شش‌درصدی رشد اقتصادی بود که به‌رغم درآمد افسانه‌ای نفت در دوران دولت گذشته رخ داد و تبعاتش برای دولت فعلی باقی ماند. منطقی که به آن اشاره کردم همچنان به قوت خود باقی است؛ همان منطقی که باعث ائتلاف در انتخابات سال‌های 92 و 94 شد. البته مردم هم در آن دو دوره با همین واقع‌بینی و عقلانیت رفتار کردند. به همین دلیل شاهد بودیم که جریان‌های اصلاح‌طلب و نزدیک به دولت با وجود رد صلاحیت‌های گسترده‌ای که در انتخابات سال 94 با آن مواجه بودند، توانستند در بیشتر حوزه‌های انتخاباتی لیست‌های خود را ببندند و نزدیک به 160 نماینده از لیست امید (ائتلاف مجموعه اصلاح‌طلبان، حامیان دولت و اصولگرایان) به مجلس راه پیدا کردند. توجه به این موضوع از این جهت اهمیت دارد که سرمایه اصلی اصلاح‌طلبان در طول دوره حضورشان در عرصه سیاسی بعد از انتخابات سال 84 و انتخابات سال 88 اعتماد مردم است. همین اعتماد باعث شد به‌رغم ناشناخته بودن عمده کاندیداهای ما، افراد لیست امید برگزیده شوند. این موضوع بیانگر تمایل بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان و حامیان دولت به تغییر است. اگر چنین تمایلی وجود نداشت، این اقبال در انتخابات به‌رغم صحنه نابرابر رقابت دیده نمی‌شد. درباره سوال شما، حالا که انتخابات برگزار شده و قرار است مجلس دهم از خرداد‌ماه کار خود را آغاز کند، قاعدتاً رئیس مجلس به عنوان کسی که نقش سخنگویی خانه ملت ایران را بر عهده دارد و یکی از روسای قوای حاکم بر کشور محسوب می‌شود، به‌رغم دموکراتیک بودن مجلس و اتخاذ تصمیم‌ها با اکثریت آرا، جایگاه مهمی دارد. رئیس مجلس با توجه به اختیاراتی که می‌تواند داشته باشد می‌تواند به نماد این تغییر و مطالبه مردم تبدیل شود. از این جهت جایگاه ریاست مجلس اهمیتی قابل توجه دارد. رویکرد آقای دکتر عارف باعث شده به عنوان نماد شکل‌گیری ائتلاف در دو انتخابات سال 92 و سال 94 محسوب شود. علاوه بر این، آقای دکتر عارف با توجه به سابقه اجرایی و حضور جدی و موثر در انتخابات سال 94 می‌تواند بهترین کسی باشد که هم می‌تواند ائتلاف در مجلس دهم را سامان ببخشد و هم به نوعی نماد و نمایانگر تغییر و مطالبه‌ای باشد که در سطح جامعه وجود دارد. به هر حال پیام تغییر کاملاً روشن و قابل درک است. حضور و اعتماد مردم و همان منطقی که باعث شد اصلاح‌طلبان در انتخابات مورد اشاره به ائتلاف برسند در کنار ویژگی‌های شخصیتی آقای دکتر عارف مانند اهل تعامل، رواداری و تسامح بودن و تجربه اجرایی که دارند باعث می‌شود که ایشان گزینه مطلوبی برای ریاست مجلس دهم باشند.
پیام تغییر کاملاً روشن و قابل درک است. حضور و اعتماد مردم و همان منطقی که باعثشد اصلاح‌طلبان در انتخابات به ائتلاف برسند در کنار ویژگی‌های شخصیتی آقای دکتر عارف مانند اهل تعامل، رواداری و تسامح بودن و تجربه اجرایی که دارند باعثمی‌شود که ایشان گزینه مطلوبی برای ریاست مجلس دهم باشند.


به طور کلی متناسب با شرایط خاص اقتصادی و سیاسی امروز ایران، رئیس قوه مقننه باید دارای چه ویژگی‌هایی باشد؟
در دوره حضور سه ساله دولت آقای روحانی نوع مواجهه مجلس با برنامه‌ها و اقدامات دولت نشان داد که مجلس به همان میزان که می‌تواند مانع و سدی در مقابل اجرایی کردن برنامه‌های دولت در حوزه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باشد، می‌تواند به دولت برای اجرای بهتر این موارد کمک کند. البته این موضوع به معنای وکیل‌الدوله بودن مجلس نیست؛ مجلس می‌تواند در جایگاه خودش نسبت به عملکرد دولت نقد منصفانه و نظارت عالمانه داشته باشد، با این حال باید مبنای رویکرد و رفتار مجلس و دولت به عنوان دو نهادِ برآمده از آرای ملت، بر اساس خواست و مطالبه قاطبه مردم باشد. اتفاقی که در دوره مجلس نهم رخ داد این بود که به‌رغم اینکه برنامه‌های دولت در جهت تحقق مطالبات وعده داده‌شده به مردم بود، عملاً مجلس در مقابل این مطالبات ایستادگی می‌کرد. در زمان رای دادن به کابینه پیشنهادی رئیس‌جمهور، در زمان سوال از وزرا و همچنین در مواجهه با لوایحی که دولت به مجلس پیشنهاد می‌داد و باید به تصویب مجلس می‌رسید، این ایستادگی مجلس قابل مشاهده بود. نقش نهاد قانونگذاری کشور در همراهی و حمایت از دولت، در راستای تعهداتی است که بخشی از آن معطل مانده و از مجلس دهم انتظار می‌رود با همکاری واقع‌بینانه و منصفانه و نظارت عالمانه خود به دولت کمک کند تا این برنامه‌ها زودتر به اجرا برسند؛ نکته‌ای که رئیس دولت اصلاحات نیز چند روز پیش در دیدار با دانشجویان بر آن تاکید کردند. مجلس می‌تواند از طریق همراهی کردن عامل مهمی باشد تا دولت بتواند با چالش‌های حوزه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و موانع توسعه و پیشرفت کشور مقابله کند. قاعدتاً رئیس قوه مقننه نیز در صدر مجلس به عنوان یکی از نهادهای اصلی قدرت در کشور قرار دارد و نقشی تعیین‌کننده دارد.

با توجه به ترکیب نمایندگان انتخابی مجلس آینده و سهمی که نمایندگان انتخاب‌شده از لیست امید در این مجلس خواهند داشت، رئیس مجلس دهم باید چه گرایش سیاسی داشته باشد و اساساً گرایش سیاسی رئیس مجلس دهم چقدر اهمیت دارد؟
فکر می‌کنم نگاه،‌ رویکرد و عملکرد رئیس مجلس در جایگاه رئیس قوه مقننه باید برآیند نگاه و رویکرد اکثریت نمایندگان مجلس باشد، فارغ از اینکه چه دیدگاه و چه نگرش سیاسی داشته باشد و به چه جناح سیاسی وابسته باشد. وقتی رئیس مجلس با رای اکثریت نمایندگان انتخاب می‌شود، قاعدتاً نه‌تنها باید به مطالبات اکثریت نمایندگان توجه کند، بلکه باید به گونه‌ای عمل کند که فضای مجلس را به سوی نوعی فضای روادارانه، تعامل، گفت‌وگو و توافق پیش ببرد و اتفاقاً در جایگاه ریاست مجلس باید از یک‌جانبه‌نگری و رفتار جناحی به‌شدت پرهیز کند. رفتار منصفانه و توانایی ایجاد تعادل در مجلس از ویژگی‌هایی است که اگر رئیس مجلس واجد آن نباشد، قاعدتاً نخواهد توانست در این جایگاه قرار بگیرد. بنابراین، رئیس مجلس با توجه به اختیارات و وظایفی که دارد، در این جایگاه نه تنها باید با توجه به وظیفه خطیر نمایندگی خود از حقوق ملت دفاع کند، بلکه باید به گونه‌ای رفتار کند که هر 290 نماینده حاضر در مجلس بتوانند با توجه به جایگاه نمایندگی خود و با استفاده از ظرفیتی که دارند با دفاع از حقوق موکلان خود در جهت بهبود شرایط کشور گام بردارند. البته قاعدتاً ریاست مجلس برآیند نگاه و نظر اکثریت مجلس است. بنابراین باید دید چه فرد یا جریانی می‌تواند نظر اکثریت نمایندگان را به خود جلب کند.

شما تا حدودی به ویژگی‌های آقای عارف پرداختید. به نظر شما با توجه به این ویژگی‌ها و با توجه به شرایط کنونی کشور، ریاست محمدرضا عارف بر مجلس چقدر به سود منافع ملی و آینده کشور تمام می‌شود؟
بخش عمده‌ای از مشکلاتی که برای دولت آقای روحانی باقی مانده باید با همراهی مجلس برطرف شود. ویژگی‌های شخصیتی آقای عارف و اینکه ایشان در انتخابات 92 ثابت کرده که حاضر به گذشتن از منافع فردی خود است، می‌تواند به همراهی لازم از سوی ایشان منتج شود. از سوی دیگر با توجه به شرایط امروز، کشور بیش از هر چیز به توجه به منافع ملی، وحدت ملی، گفت‌وگوهای ملی، تعامل بین قوای حاکم بر کشور و مطالبات مردم نیاز دارد. آقای دکتر عارف شخصیتی است که همواره به دور از تنش‌ها و مناقشات در فضای سیاسی ایران حضور پیدا کرده و واجد ویژگی‌هایی است که می‌تواند در جایگاه ریاست مجلس این انتظارات را برآورده کند. ضمن اینکه تجربه و توانمندی مدیریتی آقای عارف نیز می‌تواند به اداره مجلس بسیار کمک کند که البته مسوولیت ساده‌ای هم نیست و چنانچه کسی چنین تجربه مدیریتی نداشته باشد، قاعدتاً نخواهد توانست از عهده انجام چنین مسوولیتی بربیاید.

این احتمال تا چه حد می‌تواند درست باشد که در صورت ریاست آقای عارف بر مجلس، تعارض اصلاح‌طلبان با حاکمیت تشدید شود؟
من چنین تصوری ندارم. آقای دکتر عارف یکی از اصلاح‌طلبانی هستند که حداقل در طول یک دهه اخیر ثابت کرده‌اند که بیشتر اهل گفت‌وگو، تعامل و رواداری با نهادهای حاکم بر کشور هستند و شاید حتی از جانب برخی اصلاح‌طلبان این ویژگی ایشان مورد نقد هم قرار بگیرد. به هر ترتیب حضور آقای دکتر عارف در راس شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان که توانست ائتلافی بزرگ را در کشور رقم بزند و مجموعه‌ای از همراهان دولت و اصولگرایان میانه را در آن جای بدهد؛ عکس این احتمال را ثابت می‌کند. چنانچه قرار باشد از بین نمایندگان موجود، یک کاندیدای اصلاح‌طلب واجد شرایطی باشد که بتواند تعارض را به تعامل و تنش را به گفت‌وگو و رواداری تبدیل کند‌، من فکر می‌کنم مناسب‌ترین‌ شخصیت در این زمینه، شخصیت آقای دکتر عارف است به دلیل ویژگی‌های شخصیتی ایشان که با توجه به این ویژگی‌ها، نه تنها تنشی اتفاق نخواهد افتاد، بلکه من فکر می‌کنم با مسوولیت ایشان تجربه موفقی رقم خواهد خورد.

آیا آقای عارف در صورت انتخاب به عنوان رئیس مجلس خواهد توانست حمایت اصولگرایان مجلس را جلب کند و اجماعی نسبی میان نمایندگان برقرار کند و اصولگرایان مجلس با محمدرضا عارف در کسوت ریاست مجلس همراهی خواهند کرد؟
این موضوع به شکل‌گیری فراکسیون امید بستگی دارد. اگر این فراکسیون بتواند مجموعه‌ای از اصولگرایان را در خود جای بدهد، قاعدتاً این پذیرش هم خود به خود محتمل خواهد بود، ولی چنانچه فراکسیون به نحوی تشکیل شود که فراگیری لازم را نداشته باشد، در طول حیات مجلس هم ممکن است این اختلاف نظر و عدم همراهی به نوعی وجود داشته باشد. اینکه ما بر فراکسیون فراگیر و با شعاع حداکثری تاکید می‌کنیم به همین دلیل است. اگر در شکل‌گیری فراکسیون رویکردی غالب باشد که به این فراگیری و الزامات آن توجه داشته باشد، بتواند اکثریت را در بر بگیرد و این اکثریت به این جمع‌بندی برسند که آقای دکتر عارف رئیس مجلس باشد، در اداره مجلس هم آقای دکتر عارف خواهد توانست از این ظرفیت بهره ببرد. من فکر می‌کنم آقای دکتر عارف به لحاظ ویژگی‌های شخصیتی و با توجه به تجربه‌ای که دارد، می‌تواند بخشی از اصولگرایان مجلس را هم با خود همراه کند، اما قاعدتاً جهت‌گیری فراکسیون می‌تواند نقشی تعیین‌کننده‌تر داشته باشد.

محمدرضا عارف نسبت به علی لاریجانی به عنوان اصلی‌ترین رقیب مطرح‌شده برای او در ریاست مجلس چه مزایایی دارد؟
اجازه بدهید من اصلاً وارد چنین مقایسه‌ای نشوم. من به سایر دوستان هم می‌گویم رویکردتان نسبت به آقای عارف رویکردی ایجابی باشد، نه مقایسه‌ای. تحلیل من این است که رویکرد مقایسه‌ای به نتیجه اطمینان‌بخشی منجر نخواهد شد. رویکرد من برای دفاع از آقای دکتر عارف یک رویکرد ایجابی و با توجه به توانایی‌های ایشان است. ‌قاعدتاً بسیاری از نمایندگان می‌توانند در جایگاه مقایسه‌ای با آقای دکتر عارف هم قرار بگیرند،‌ اما نکته‌ای که باید مزیت اصلاح‌طلبان باشد، این است که در نوع حرکت‌شان برای انتخاب رئیس مجلس و کاندیدایی که برای ریاست مجلس مطرح می‌کنند، توجه داشته باشند که برای به نتیجه رسیدن باید رویکردشان اثباتی و ایجابی باشد نه مقایسه‌ای. رویکرد مقایسه‌ای ممکن است در آینده چالش‌های ما را هم بیشتر کند. انتظار ما این است که مجموعه‌ای از اصلاح‌طلبان، اصولگرایان میانه و حامیان دولت بتوانند همراهی لازم را در مجلس آینده با دولت داشته باشند.

به نظر شما آیا آقای عارف ریاست فراکسیون اکثریت را می‌پذیرد؟ پذیرش یا عدم پذیرش او چه نتایج و عواقبی خواهد داشت؟
اگر فضای فراکسیون به سمتی برود که توافق نمایندگان برای ریاست آقای دکتر عارف وجود داشته باشد، این زمینه برای ریاست مجلس نیز خود به خود هموارتر و فراهم‌تر خواهد شد. اما نمی‌دانم خود آقای دکتر عارف تا چه حد پذیرفته باشند که هم ریاست فراکسیون و هم ریاست مجلس را بر عهده داشته باشند. به نظر من چنانچه فراکسیون بتواند در هر دو این موارد، به توافقی دست یابد، قاعدتاً در انتخابات هیات رئیسه هم می‌تواند با اطمینان بیشتری در خصوص اعضای هیات رئیسه تصمیم‌گیری کند.

اگر آقای عارف رئیس مجلس نشود، دولت چگونه می‌تواند از قابلیت‌های او در جهت پیشبرد اهداف و برنامه‌های خود استفاده کند؟
ان‌شاءالله که آقای دکتر عارف رئیس مجلس خواهند بود، اما چنانچه آرایش سیاسی مجلس به سمتی برود که این اتفاق رخ ندهد، همه موارد را ریاست مجلس تعیین نمی‌کند. با توجه به تجاربی که از مجلس‌های پیشین وجود دارد، نقش فراکسیون‌ها و شخصیت‌هایی که دارای تجربه و اثرگذاری بیشتر هستند می‌تواند نقشی محوری باشد، فارغ از اینکه آن فرد رئیس مجلس باشد یا نباشد. بنابراین ریاست آقای دکتر عارف چه اتفاق بیفتد، چه نیفتد، از میزان اثرگذاری آقای دکتر عارف در مجلس آینده کم نخواهد کرد. این به دلیل پتانسیل، ظرفیت و جایگاه ایشان به عنوان ریاست شورای عالی سیاستگذاری، نقش ایشان در فراکسیون امید، تدوین لیست امید و پیروز شدن این لیست در انتخابات است و این جایگاه می‌تواند در تحولات مجلس آینده بسیار اثرگذار باشد.

اگر آقای لاریجانی در رقابت برای تصدی کرسی ریاست مجلس بر آقای عارف پیروز شود، به نظر شما این موضوع چه اثری بر آینده اصلاحات می‌گذارد و چقدر برای اصلاحات هزینه دارد؟
به نظر من چنانچه فراکسیون امید به این درصد از اطمینان نرسد که بتواند اکثریت نمایندگان را در خودش جای بدهد، و فراکسیون امید در مجلس آینده فراکسیون اقلیت باشد، باید در نوع راهبردها و ورود به انتخابات هیات رئیسه مجلس هم تجدیدنظر صورت بگیرد. البته بر اساس اخباری که من دارم حدود 160 نماینده در فراکسیون امید هستند و این فراکسیون بخشی از مستقل‌ها را هم در خودش جای داده است. با این وضعیت، فراکسیون امید حضوری حداکثری در انتخابات هیات رئیسه مجلس خواهد داشت اما چنانچه بعد از برگزاری جلسات، فراکسیون امید به این نتیجه برسد که فراکسیون اکثریت نیست، باید نحوه تعاملاتش با فراکسیون‌های دیگر را به گونه‌ای تنظیم کند که بتواند بر سر به ریاست رسیدن یک فرد در مجلس به توافق برسد. من ورود به بحث ریاست را در شرایطی که این فراکسیون، فراکسیون اکثریت آینده مجلس نباشد، به هیچ وجه به صلاح آینده اصلاح‌طلبان کشور نمی‌دانم.

گفته می‌شود شکست آقای لاریجانی می‌تواند باعث انسجام اصولگرایان و پنهان شدن تندروها پشت ایشان شود که این موضوع هم طبیعتاً روی آینده کشور و هم آینده اصلاحات اثر منفی خواهد گذاشت. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
نه، ببینید من فکر می‌کنم شکافی که در دوره دولت نهم و دهم بین اصولگرایان ایجاد شده، با موضوع انتخاب ریاست مجلس دهم هم ترمیم نخواهد شد. به نظر من، فراکسیون امید باید به گونه‌ای عمل کند که اصولگرایان میانه را هم در خود جای دهد تا همه نمایندگان مخالف جریان‌های تندرو هم بتوانند در این فراکسیون جای بگیرند. در واقع باید در نحوه شکل‌گیری این فراکسیون، دوگانه‌ای غیر از دوگانه اصلاح‌طلب و اصولگرا اثرگذار باشد. ممکن است این دوگانه در مجلس آینده در کارایی مجلس اثرگذار باشد. به دلیل اینکه اصلاح‌طلبان در شرایطی در انتخابات مجلس حضور پیدا کردند که لیست حداکثری اصلاح‌طلب نبستند، چون اصلاً به تعدادی کاندیدا نداشتند که لیست حداکثری اصلاح‌طلب ببندند و به همین دلیل روی موضوع‌های خاصی توافق کردند و توافق روی این موضوعات باعث شد ائتلاف امید بتواند به 160 نماینده برای راهیابی به مجلس یاری برساند. دوگانه منطق، دوگانه اعتدال‌گرایی، دوگانه‌ واقع‌گرایی، دوگانه گفت‌وگو در مقابل تنش‌زایی و تندروی می‌تواند زمینه تعامل و توافق نمایندگان از طیف اصلاح‌طلب تا حامیان دولت و همچنین تا اصولگرایان میانه باشد و همین دوگانه می‌تواند زمینه تعامل نمایندگان را بعد از انتخاب هیات رئیسه هم ایجاد کند و از سطح تقابل‌ها و تنازع‌هایی که می‌تواند در مجلس رخ دهد، کم کند. به هرترتیب 290 نفر به این مجلس راه پیدا کردند و رویکردی که باید بر این مجلس غلبه کند باید مبتنی بر تعامل، گفت‌وگو، تنش‌زدایی و منطق باشد؛ همان منطقی که از سال 92 شروع شد و باید مقدمه‌ای باشد که این رویکرد در انتخابات بعدی هم استمرار پیدا کند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها