شناسه خبر : 10549 لینک کوتاه

چه عواملی سبب ناکارآمدی نظام تامین اجتماعی در ایران شده است؟

غفلت از مساعدت‌های اجتماعی

با نرخ بالای فروپاشی دارایی‌های صندوق‌های بازنشستگی، تا سه سال آینده، کسری این صندوق‌ها از کل برنامه یارانه‌های مستقیم(حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان) پیشی خواهد گرفت. صندوق‌های بازنشستگی در ایران یک به یک در آستانه ورشکستگی هستند.

index:1|width:45|height:45|align:right علیرضا عبدالله‌زاده / دانش‌آموخته سیاستگذاری دانشگاه هاروارد

با نرخ بالای فروپاشی دارایی‌های صندوق‌های بازنشستگی، تا سه سال آینده، کسری این صندوق‌ها از کل برنامه یارانه‌های مستقیم (حدود 40 هزار میلیارد تومان) پیشی خواهد گرفت. صندوق‌های بازنشستگی در ایران یک به یک در آستانه ورشکستگی هستند. چند سال پس از ورشکستگی صندوق‌های جهاد کشاورزی، صندوق‌های فولاد (با 300 هزار عضو)، نیروهای مسلح (با بیش از چهار میلیون عضو)، و بازنشستگی کشوری (با شش میلیون نفر عضو) نیز صندوق‌های ورشکسته محسوب می‌شوند. مطالعات نشان می‌دهد که صندوق‌های دیگر نیز دست‌کمی از این وضعیت ندارند و دیر یا زود، غافل از اعمال تغییرات اساسی و بهنگام در نظام صندوق‌های بازنشستگی، یکایک آنها دچار بحران ورشکستگی خواهند شد. نمودار 1 تعداد افراد بازنشسته و در آستانه بازنشستگی (بالای 55 سال) را نشان می‌دهد که بر اساس سطح زندگی از یک (افراد در فقیرترین دهک) تا 10 (افراد در ثروتمندترین دهک) مرتب شده‌اند. این نمودار نشان می‌دهد که تعداد افراد در آستانه بازنشستگی (بالای 55 سال) در مقایسه با تعداد بازنشستگان موجود بسیار قابل تامل و تقریباً برابر است. همچنین حقوق این نسل آماده به بازنشستگی در مقایسه با نسل بازنشسته معمولاً بیشتر است که این یعنی فشار مضاعف بر صندوق تامین اجتماعی و دیگر صندوق‌های بازنشستگی.
واقعیت این است که نظام تامین اجتماعی در ایران طی سال‌های متمادی نه توانسته با واقعیات جدید تطبیق داشته باشد و نه از ابزارهای جدید استفاده مناسبی برده است؛ بنابراین در رسیدن به اهداف اولیه خود که حفظ حداقل قدرت خرید خانوار و مدیریت منابع عمومی صندوق‌هاست، موفق نبوده‌اند. نظام بازنشستگی در ایران به‌طور عمده، منافع دهک‌های متوسط و بالا را تامین کرده و از برنامه‌های مساعدت اجتماعی کمتر بهره برده است. به عنوان مثال هر فرد در سن بازنشستگی یا از کار‌افتاده در کشورهای توسعه‌یافته از حداقل حمایتی تامین اجتماعی بهره می‌برد و در عوض سازوکار‌هایی برای کنترل سقف پرداخت وجود دارد. نمودار 2 نشان می‌دهد که به بازنشستگان تامین اجتماعی در خانوارهای هر دهک اقتصادی مجموعاً چند هزار میلیارد ریال (چند صد میلیارد تومان) در ماه پرداخت صورت می‌گیرد. توضیح اینکه دهک 1 فقیرترین دهک اقتصادی است و دهک 10 ثروتمندترین دهک اقتصادی. تنها 14 درصد از پرداخت‌های صندوق تامین اجتماعی (به عنوان نماینده‌ای از صندوق‌های بازنشستگی) به سه دهک فقیر پرداخت می‌شود و 43 درصد از کل پرداخت‌ها به بازنشستگان سه دهک ثروتمند و بقیه 43 درصد نیز به چهار دهک خانوار متوسط تخصیص یافته است. این به معنای آن است که نظام تامین اجتماعی و صندوق‌های بازنشستگی نتوانسته‌اند به عنوان جزیی از ابزارهای رفاهی و حمایتی عمل کنند. در عوض، نظام تطبیق هزینه‌های زندگی (Cost of living adjustment) در ایران تا همین اواخر تنها مبتنی بر افزایش با درصد یکسان مستمری بازنشستگی بوده که در حقیقت ادامه وضع پیشین بوده است.
در نتیجه این عدم تجانس برنامه‌های بازنشستگی با نیازهای خانوار بوده که خانوار بازنشستگان فقیر مجبور به استفاده از خدمات دیگر درمانی و حمایتی مانند کمیته امداد حضرت امام خمینی (ره)، بهزیستی، و بیمه سلامت بوده‌اند. نمودار 3 نشان می‌دهد که در هر 10 خانوار فقیر به طور متوسط چهار نفر از یکی از خدمات بیمه سلامت، کمیته امداد یا بهزیستی استفاده می‌کرده است.
طراحی برنامه‌های حمایتی مناسب برای بازنشستگان نیازمند استفاده بهتر از اطلاعات خانوار و افراد تحت پوشش است. بهتر است به جای افزایش کورکورانه دستمزدها، با استفاده از بهترین اطلاعات موجود به صورت مختص هر دسته خانوار مستمری‌بگیر، برنامه‌ای ویژه طراحی کرد تا ضمن کاهش هزینه‌ها، حداکثر کف حمایتی تامین شود. در بعد سرمایه‌گذاری نیز سرمایه‌های صندوق‌ها معمولاً بدون تبیین راهبردی علمی تخصیص یافته‌اند. به عنوان مثال سهام شرکت‌ها، سهم قابل توجهی در سبد دارایی‌های صندوق‌ها دارد. بیشتر این شرکت‌ها نیز در قالب بازپرداخت بدهی‌های دولت به صندوق‌ها واگذار شده است که معمولاً شرکت‌های زیان‌ده دولتی مانند هواپیمایی آسمان در این شیوه مورد معامله قرار گرفته‌اند. این که سرمایه‌های صندوق‌ها بیش از حد در معرض ریسک‌های بازار مانند سهام شرکتی و املاک و مستغلات قرار گرفته و نیز عدم استفاده از ابزارهای مالی امن مانند اوراق قرضه مشارکتی، نتیجه نبود راهبرد صحیح سرمایه‌گذاری سبد دارایی‌هاست. تراز صندوق‌ها در ساختار فعلی با بیشترین مخاطرات اقتصادی مواجه است که در نهایت، ورشکستگی سرنوشت آن است. ساختار آنها حاکی از این است که آسیب‌پذیری عمده این صندوق‌ها نه‌تنها در بخش منابع شکننده آنها در زمان بحران اقتصادی، که در بخش هزینه‌ها نیز هست. طی سه دهه پس از انقلاب اسلامی، امید به زندگی در ایران از 54 سال به 74 سال افزایش یافت. در سال 1393 مطالعات صندوق تامین اجتماعی نشان داد که بازنشستگان به طور متوسط 5 /22 سال عضویت در صندوق را دارند. با این حساب یک بازنشسته در سال 1393 می‌توانست بیش از دوران پرداخت حق بیمه خود، مستمری دریافت کند. چندین دوران بحران اقتصادی طولانی نیز مزید بر علت شد به طوری که در دوران رکود، این انتظار می‌رود که تعداد بیکاران افزایش یابد که بالطبع خود شوک جدیدی وارد می‌کند. نظام تامین اجتماعی در ایران نیازمند بازبینی اساسی در اصول و روش‌های خود است. در شیوه جدید، تامین اجتماعی با هدف تامین حداقل معیشت بازنشستگان و مدیریت منابع مالی خود باز‌طراحی می‌شود. به عنوان مثال منتفعین برنامه‌ها و اعضای صندوق‌ها نیز بخشی از بار اصلاح را با قبول کردن بار مالی صندوق و افزایش سن بازنشستگی می‌پذیرند؛ در کشوری نظیر ایران که جزو معدود کشورهایی است که بازنشستگی بیش از 50 سال در آن رایج است. معضل اصلی در این دوره تعامل با میلیون‌ها کارگر و بازنشسته صندوق‌هاست. این تعامل نیازمند طراحی راهبردی سیاسی و اقتصادی برای مدیریت میلیون‌ها عضو صندوق‌ها در دوران پرتلاطم تغییرات است؛ به نحوی که هر کدام از اعضا ثبات آینده را بر راحتی وضع فعلی ترجیح دهند. این مدیریت هم نیازمند اندیشه نو و هم ابزار جدید است که امید است آثار آن روزی در صندوق‌های بازنشستگی و تامین اجتماعی ایران نمایان شود.
index:2|width:300|height:213|align:center

index:3|width:300|height:189|align:center

index:4|width:300|height:199|align:center

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها