شناسه خبر : 10450 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

گفت‌وگو با محسن جلال‌پور درباره فضای پس از برجام

هوای گنجشک دم پنجره را داشته باشید

کرمانی‌ها مثالی دارند که شاید اینجا به درد بخورد. بعضی تحولات می‌تواند شبیه گنجشک دم پنجره باشد. به‌سرعت می‌آید و به‌سرعت می‌رود. وقتی رفت، دیگر رفته است. فضای پس از برجام هم حکم گنجشک دم پنجره را دارد. آمده است و امکان دارد سریع و بی‌خبر برود. باید برایش آب و دانه بگذاریم و نگذاریم برود.

‌قرار است تا یک هفته دیگر رئیس‌جمهور به همراه تنی چند از اعضای هیات دولت سفری به ایتالیا و فرانسه داشته باشد. سفری که می‌تواند منتج به انعقاد قراردادهای درخور توجه ایران با طرف اروپایی خود شود. اما به نظر می‌رسد روحانی ترجیح داده است ابتدا اعضای پارلمان بخش خصوصی را برای بررسی ابعاد همکاری‌های تجاری و اقتصادی تهران با رم و پاریس راهی ایتالیا و فرانسه کرده و در نهایت بر اساس گزارش‌های اعضای این هیات در مورد چند و چون این دست از همکاری‌ها تصمیم‌گیری کند. آنچنان که محسن جلال‌پور، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران می‌گوید: برای نخستین بار است که دولت به بخش خصوصی چنین بهایی می‌دهد. سابقه نداشته که رئیس اتاق ایران پیش از سفر رئیس‌جمهور به کشورهای بزرگ اروپایی ابتکار عمل کامل در برنامه‌ریزی سفرها داشته باشد. رئیس‌جمهور روحانی در روزهای 23 و 24 آبان‌ماه قرار است به کشورهای فرانسه و ایتالیا سفر کند و ما اجازه داشته‌ایم دو هفته قبل از سفر ایشان، برنامه جامعی تنظیم کنیم. با ملک‌التجار اقتصاد ایران در مورد ابعاد مذاکرات صورت‌گرفته و نحوه رایزنی با طرف‌های اروپایی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که به این شرح است.



به نظر می‌رسد نسیم برجام در اتاق ایران هم وزیدن گرفته است. از زمان قرائت نامه توافق جامع هسته‌ای ایران و 1+5 علاوه بر سفرهای تجار و بازرگانان اروپایی و آسیایی شاهد افزایش حضور اعضای اتاق‌ها در کشورهای دیگر هستیم. ارزیابی شما از این دست سفرها و مذاکرات چیست؟
البته به پرسش شما این را هم اضافه می‌کنم که اتاق‌های بازرگانی هم در این مدت، میزبان گروه زیادی از مقامات، تجار و کارآفرینان کشورهای دیگر بوده‌اند. بنابراین اجازه می‌خواهم ابتدا مقدمه‌ای بر فضای پس از برجام داشته باشم. اول بیاییم به این نکته بپردازیم که جلب و جذب سرمایه خارجی و تعریف شرکای بین‌المللی برای اقتصاد ایران چقدر در حال حاضر حیاتی است. بعد مشخص کنیم که مختصات مطلوب برای جذب سرمایه خارجی در شرایط فعلی چیست و این شرایط چه تهدیدها و فرصت‌هایی برای ما ایجاد می‌کند و در نهایت اینکه بخش خصوصی در شرایط جدید چه وظیفه‌ای بر عهده دارد و چگونه باید ایفای نقش کند. آنگاه من می‌توانم درباره برنامه‌های اتاق‌های بازرگانی در شرایط جدید تبیین موضع کنم. پس ابتدا به این موضوع می‌پردازم که جذب سرمایه خارجی چقدر برای ما اهمیت دارد. اول باید این را در نظر داشته باشیم که در سه دهه گذشته هیچ کشوری نتوانسته بدون اتصال به بازارهای جهانی به رشد اقتصادی بالای پنج درصد دست پیدا کند. درسی که ما از کشورهایی مثل سنگاپور، هنگ‌کنگ، مالزی، چین، هند، ترکیه و برزیل باید بگیریم این است که همه این کشورها در نهایت با استفاده از سرمایه‌های بین‌المللی و حضور در بازار جهانی موفق شده‌اند به توسعه دست پیدا کنند. آنچه این روزها برای همه ما هم بدیهی و آشکار است و تقریباً درباره آن اجماع وجود دارد، این است که اقتصاد ایران در تنگنای مالی و اعتباری قرار دارد و گذار از این وضعیت، گشایش‌هایی می‌طلبد که در حال حاضر همه این گشایش‌ها امکان‌پذیر نیست. برای عبور از شرایط سخت تنگنای فعلی نیاز به بانک‌های سبک و چابک داریم که به دلایل زیادی که از حوصله این بحث خارج است، در حال حاضر از چنین امکانی برخوردار نیستیم. بازار سرمایه ایران هم درگیر مشکلات درونی و بیرونی بی‌شماری است. پس امکان تامین مالی از این راه‌ها به‌نوعی وجود ندارد. محدودیت‌های بودجه‌ای و تنگنای درآمدی دولت هم مشخص است و نباید انتظار تزریق منابع از طریق بودجه دولت را داشته باشیم. راه‌های دیگر هم به همین شکل محدود یا بسته است. در نهایت می‌ماند جذب سرمایه خارجی که در یک دهه گذشته تقریباً متوقف بوده و موانع زیادی پیش روی خود داشته است. من فکر نمی‌کنم در شرایط فعلی کسی با جذب سرمایه خارجی مخالف باشد. می‌ماند توانایی ما در رقابت شدیدی که در زمینه جذب سرمایه در منطقه وجود دارد.

یک پرسش مهم در ذهن ما نقش می‌بندد. اقتصاد ایران چه مزیت‌هایی دارد که جریان جهانی سرمایه به‌جای اینکه راه امارات متحده عربی، سنگاپور و هنگ‌کنگ و حتی ترکیه را در پیش بگیرد، به سمت اقتصاد ایران سرازیر شود؟ در این فضای رقابتی جلب سرمایه، ما چگونه می‌توانیم سرمایه‌گذاران خارجی را ترغیب کنیم که وارد اقتصاد ایران شوند؟
ایران بازاری به گستره 80 میلیون نفر مصرف‌کننده دارد. انرژی ارزان، نیروی کار متخصص و شاید از همه مهم‌تر اینکه ایران در منطقه‌ای قرار دارد که می‌تواند مرکز اصلی تولید و صادرات بسیاری از کالاها باشد. بازارهای اطراف ایران هم بسیار جذاب و دست‌نخورده هستند. یک دلیل که اکنون علاقه به سرمایه‌گذاری در ایران تشدید شده این است که ایران جزو معدود کشورهایی است که بدهی خارجی کمی دارد. سرمایه‌گذاران خارجی همیشه نگران این هستند که وقتی سرمایه‌شان را در کشوری سرمایه‌گذاری کنند، نتوانند این سرمایه را برگردانند. برآوردها حاکی از آن است که بخش عظیمی از سرمایه‌گذارانی که می‌خواهند وارد ایران شوند و به‌نوعی اعلام آمادگی کرده‌اند، سرمایه‌گذاران نفتی هستند که روی قراردادهای جدید دولت هم حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند.

‌در این میان چه نوع سرمایه‌گذاری خارجی به سود ایران است؟
این پرسش خوبی است. همان‌طور که اشاره کردم، اقتصاد ایران برای سرمایه‌گذاران خارجی بسیار جذاب است. چون هم با کمبود ارز مواجه است و هم اینکه امکان تحقق رشدهای بالا برای مدت‌زمان طولانی در این اقتصاد وجود دارد. بنابراین طبیعی است که بخشی از سرمایه‌گذاران به دنبال استفاده از مزیت‌های اقتصاد ایران هستند. ما باید دنبال سرمایه‌گذاری باشیم که هدفش محدود به رانت‌های موجود در اقتصاد ایران نباشد. برای سرمایه‌گذار خارجی، سود بیشتر و آربیتراژ و بهره‌برداری از مابه‌التفاوت نرخ ارز و تورم مهم است اما برای ما این اهمیت دارد که سرمایه‌گذار خارجی علاقه‌مند باشد شرایطی ایجاد کند که کار و محصول ایرانی در بازار جهانی قابلیت عرضه پیدا کند. این مدل مطلوبی است که باید به دنبال آن باشیم. ما باید بستری فراهم کنیم که در بخش‌های مختلف اقتصاد ایران و نه‌تنها در یک حوزه، سرمایه‌گذاری خارجی صورت گیرد. باید در نظر داشته باشیم که ورود سرمایه خارجی در صورتی که صحیح برنامه‌ریزی کنیم، می‌تواند اثر خوبی در بهره‌وری و بالا بردن استاندارد مدیریت، فناوری و بازاریابی داشته باشد. در ضمن سرمایه‌گذاری خارجی یکی از راه‌های مهمی است که از طریق آن می‌توانیم در بازارهای خارج برای صادرات غیرنفتی نفوذ کنیم.

‌ اما شواهد نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران خارجی بیشتر دنبال سرمایه‌گذاری در صنعت نفت هستند. شاید به این دلیل که ریسک این نوع سرمایه‌گذاری در ایران به نسبت سرمایه‌گذاری در بخش‌های دیگر کمتر است.
این نگرانی وجود دارد. شاید دلیل این علاقه، تمرکز دولت روی قراردادهای نفتی است که به شکل ویژه به آن پرداخته شده در حالی که استنباط این است که قراردادهای سرمایه‌گذاری در دیگر حوزه‌ها به استحکام قراردادهای نفتی نیست و تضمین لازم هم وجود ندارد. سرمایه‌گذاری در بخش هیدروکربن به‌طور قطع لازم است. چرا که حجم سرمایه‌گذاری در سال‌های اخیر و میزان واردات فناوری جدید کم بوده است. ما باید به دنبال جذب سرمایه و سرمایه‌گذاری در حوزه نفت به بهترین شکل باشیم. اما تجربه نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری در حوزه نفت زیاد به بهره‌وری نیروی کار ما کمک نخواهد کرد اما ما همیشه به سرمایه‌گذاری و درآمد نفت احتیاج داشته‌ایم. درآمد نفت برای ما هم از نظر مصرف داخلی و هم از نظر ارزآوری و هم دسترسی به فناوری خارجی مهم است. به هر حال باید در نظر داشته باشیم که سرمایه‌گذار خارجی معمولاً همه جوانب را در نظر می‌گیرد که ما متاسفانه در همه جوانب، به درستی بسترسازی نکرده‌ایم. هنوز بحث مالکیت در اقتصاد ایران یک مساله‌ است. فضای کسب‌وکار ما مناسب نیست. بانک‌های ما بستر مناسبی برای فعالیت‌های مالی نیستند. بنابراین نظام بانکی ما باید تقویت شود. تقویت نهادهای قضایی و مدیریتی برای پذیرش این نکته که سرمایه‌گذاری خارجی یک الزام است، باید در دستور کار قرار گیرد.

‌اگر به موضوع اصلی گفت‌وگو برگردیم، در سفرهایی که به فرانسه و ایتالیا داشتید و پیش از آن هم بارها پذیرای هیات‌‌هایی از انگلیس، آلمان، اتریش و دیگر کشورها بوده‌اید، به‌طور مشخص چه چیز را به عنوان مانع سرمایه‌گذاری در ایران می‌شناسند؟
به‌طور کلی چند علامت سوال در ذهن سرمایه‌گذارانی که می‌خواهند در ایران سرمایه‌گذاری کنند وجود دارد. پرسش بسیار مهمی که مطرح می‌شود این است که چه اطمینانی می‌توان داشت که اقتصاد ایران به سمت رقابتی شدن برود؟ دغدغه اصلی هم این است که سیاست ایران برای جذب منابع خارجی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ یعنی آنها می‌خواهند مطمئن شوند که سیاست جذب سرمایه در ایران مستدام است. یکی از مهم‌ترین پرسش‌ها در ذهن آنها این است که وضعیت انرژی و حامل‌های انرژی در سال‌های پیش‌رو در ایران چگونه خواهد بود؟ همین‌طور درباره نرخ ارز، پرسش‌های زیادی مطرح می‌شود و با توجه به اهمیت نرخ ارز در مقوله سرمایه‌گذاری خارجی، می‌خواهند بدانند سمت‌وسوی سیاست‌های ارزی کشور کجاست؟ متاسفانه با وجودی که کشور ما بستر امنی برای سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی بوده، ذهنیت‌ها به دلیل بزرگ‌نمایی‌های رسانه‌ای تا حدودی منفی است. بنابراین متقاضیان می‌خواهند بدانند امنیت سرمایه‌گذاری در ایران چگونه تضمین می‌شود؟ پرسش‌هایی مثل اینکه در چه بخش‌هایی به‌طور کامل و در چه بخش‌هایی به صورت درصدی می‌شود سرمایه‌گذاری کرد؟ و اینکه مقررات دست و پاگیر چه زمانی برداشته خواهد شد و آیا قوانین ایران باثبات خواهد بود، بارها مطرح شده است. در زمینه اطلاع‌رسانی هم ضعف داریم. هیچ سایت یا مرجع شناخته‌شده و معتبری وجود ندارد که به صورت مشورتی مثلاً توضیح دهد که ایران در چه بخش‌هایی بیشتر آمادگی سرمایه‌گذاری دارد.

‌واقعاً شما به عنوان رئیس اتاق بازرگانی پاسخی به این پرسش‌ها دارید؟
این خیلی سوال سختی است. شاید هنوز برای ما هم این ابهام جدی است که دولت چقدر برای رقابتی کردن اقتصاد ایران تلاش خواهد کرد. هنوز نمی‌دانیم دولت بر اساس بند الف سیاست‌های اصل 44 چگونه آزادسازی خواهد کرد. هنوز نمی‌دانیم خط و مرز فعالیت‌های اقتصادی دولت کجاست. بخش خصوصی کجای سیاستگذاری دولت قرار دارد. سیاست دولت درباره نرخ ارز، قیمت انرژی، قیمت کالاها، خصوصی‌سازی، مالیات و خیلی از متغیرهای مهم اقتصادی مشخص نیست. بنابراین زمانی که به صورت کلی از ما درباره سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران می‌پرسند، تنها می‌توانیم امید بدهیم که فضا در حال بهبود است. ولی برای این ادعا، نشانه روشنی وجود ندارد. در مقابل، همزمان با داغ شدن رقابت‌های انتخاباتی، شاهد تندروی و رفتارهای رادیکال که قطعاً سیگنال‌های خوبی به سرمایه‌گذاران خارجی نمی‌دهد هستیم. نهادهای مختلف در کشور ما باید بپذیرند که سرمایه‌گذاری خارجی یک الزام است و متناسب با آن باید قواعد خود را بازنگری کنند. مجلس باید پیام اطمینان‌بخش بدهد. قوه قضائیه باید ساختارهای خود را اصلاح کند. رسانه‌ها باید دید مبتنی بر توسعه داشته باشند و نباید هراس بیهوده از سرمایه‌گذاری خارجی را به جامعه منتقل کنند. همه ما باید بدانیم اقتصاد ایران به رشد بالا دست پیدا نمی‌کند مگر اینکه به سمت اصلاح ساختار حرکت کند و رقابت و سرمایه‌گذاری را محترم بشمرد. اگر فرض کنیم همین امروز محدودیت‌های تحریم برداشته شود، آنگاه نظام بانکی ما خودش را به عنوان یک مانع جدی ارتباط با دنیا نشان خواهد داد. ساختارهای تبادل پولی ما با جهان به‌هم‌ریخته و در مدتی که تحریم بوده‌ایم، قواعد بانکی در دنیا بسیار تغییر کرده است. بازار سرمایه ایران هنوز ظرفیت لازم را برای جذب سرمایه خارجی به دست نیاورده و حتی بنگاه‌های ما در زمینه مذاکره، قرارداد و تسلط به مسائل حقوقی ضعف‌های جدی دارند. به هر حال می‌خواهم بگویم کارهای زمین‌مانده زیادی داریم و شاید کمترین انتظار از گروه‌های سیاسی، احزاب و مطبوعات این است که با فشارهای گروهی و قبیله‌ای، سعی نکنند اولویت‌های کشور را تغییر دهند. بدون شک اقتصاد، مساله‌ اول کشور است و در این زمینه باید به دولت زمان داد تا مسائل اقتصادی را یکی‌یکی حل‌وفصل کند. زمانی که مسائل حاد اقتصاد ایران حل شود، آنگاه نیاز به تدوین برنامه یا شاید سیاستگذاری متناسب با شرایط داریم. سیاستگذاری هم باید به نحوی باشد که پاسخ همه ابهامات و دغدغه‌های سرمایه‌گذار داخلی و خارجی در همه زمینه‌ها داده شود.

‌آقای مهندس حالا کمی از سفر خود بگویید. نوشته بودید که اتفاقات بزرگی در حال رخ دادن است و در برخی شبکه‌های اجتماعی این‌گونه درباره شما نوشتند که زیادی خوش‌بین هستید و حتی این نقد را مطرح کردند که خیلی درباره دولت جانبدارانه اظهارنظر می‌کنید.
ممنون که این سوال را مطرح کردید. دوست داشتم درباره روش خودم قدری روشنگری کنم. شک نکنید که دولت یازدهم از نظر اقتصادی در سخت‌ترین شرایط سه دهه گذشته قرار دارد. همه می‌دانیم که آنچه برای این دولت به یادگار مانده، میراثی از مشکلات و معضلات فراوان است. فکر نمی‌کنم تا اینجا کسی با این گزاره مشکلی داشته باشد. مشکل از اینجا آغاز می‌شود که برخی معتقدند باید در برابر دولت، خشونت به خرج داد و دولتمردان را به چالش کشید. اکنون من این سوال را مطرح می‌کنم که چالش برای چه؟ برای اینکه دولت اتاق بازرگانی را به بازی نمی‌گیرد؟ اینکه خلاف واقعیت است. اجازه بدهید تا مصداق‌ها را بگویم. رئیس‌جمهور روحانی قرار است روز 23 و 24 آبان ماه به فرانسه سفر کند. برای نخستین بار است که تعداد زیادی از تجار و بازرگانان ایرانی همراه با رئیس‌جمهور کشورشان با هدف بازارگشایی و سرمایه‌گذاری به دو کشور سرشناس اروپایی سفر می‌کنند. برای نخستین بار است که دولت به بخش خصوصی اجازه داده برای این سفر برنامه‌ریزی کند و حتی ابتکار عمل را در دست گیرد. سابقه نداشته که رئیس اتاق ایران پیش از سفر رئیس‌جمهور به کشورهای بزرگ اروپایی ابتکار عمل کامل در برنامه‌ریزی سفرها داشته باشد. ما اجازه داشته‌ایم دو هفته قبل از سفرایشان، برنامه جامعی تنظیم کنیم. سفرای ما و کارکنان سفارتخانه‌ها در دو کشور فرانسه و ایتالیا با ما همکاری خوبی داشته‌اند. بخش خصوصی نزد دولتمردان و دیپلمات‌ها ارزش و اعتبار پیدا کرده و همه چیز در قالب برنامه و نظم پیش می‌رود. گذشته از آن، به گردهمایی اخیر سفرای جمهوری اسلامی توجه کنید. وزارت امور خارجه به این نتیجه مشخص رسیده است که زمان بهره‌برداری از توافق رسیده و به همه دستگاه‌ها توصیه می‌کند که برنامه‌های جامعی برای عملیاتی شدن توافق داشته باشند. وزارت خارجه خود را موظف به برنامه‌ریزی در زمینه متحول کردن دیپلماسی اقتصادی می‌داند به همین دلیل هفته گذشته کلیه سفرای ایران به تهران فراخوانده شدند تا در سمیناری کاملاً اقتصادی، راهکارهای بهره‌برداری از فضای پس از برجام را بررسی کنند. این هفته هم سفیران و استانداران و روسای اتاق‌های بازرگانی در یک همایش دیگر به بحث و تبادل‌نظر می‌پردازند. این تحولات برای نخستین بار رخ داده و حتماً در آینده اثرگذار خواهد بود. چون به نظر می‌رسد برای نخستین بار سفرای ما با یک برنامه مشخص اقتصادی به محل ماموریت خود باز خواهند گشت. اینها البته نشانه‌های یک تغییر بزرگ است.

‌اما پیش از این اشاره کردید که به درستی نمی‌توانید به پرسش‌های سرمایه‌گذاران خارجی پاسخ دهید. یعنی اینکه در مسابقه دو امدادی که باید وزرای اقتصادی هم مشارکت داشته باشند، چوب هنوز در دستان وزیر امور خارجه است. چه کسی باید این چوب را از او تحویل بگیرد؟
اگر منظور شما این است که پرچمدار برجام هنوز وزارت امور خارجه است و دیگر وزارتخانه‌ها هنوز وارد میدان نشده‌اند، به نظرم انتقاد درستی است. با وجود این همه فشار به وزارت امور خارجه و شخص دکتر ظریف، هیچ وزارتخانه‌ای با هدف بهره‌برداری از فضای پس از تحریم‌ها، فعالیت مثبت و درخور توجهی نداشته است. کرمانی‌ها مثالی دارند که شاید اینجا به درد بخورد. بعضی تحولات می‌تواند شبیه گنجشک دم پنجره باشد. به‌سرعت می‌آید و به‌سرعت می‌رود. وقتی رفت، دیگر رفته است. فضای پس از برجام هم حکم گنجشک دم پنجره را دارد. آمده است و امکان دارد سریع و بی‌خبر برود. باید برایش آب و دانه بگذاریم و نگذاریم برود. ما در اتاق بازرگانی به‌خوبی می‌دانیم که این فضا می‌تواند از دست رفتنی باشد. به همین دلیل در هر گوشه اتاق که نگاه کنید، مشغول مذاکره و برنامه‌ریزی هستیم. باید به دکتر ظریف به خاطر عملگرایی و تلاش خستگی‌ناپذیر خدا قوت گفت و در مقابل از وزرای اقتصادی خواست هوای گنجشک دم پنجره را داشته باشند..

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید