شناسه خبر : 10159 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نگاهی به چالش‌های سیاسی دولت یازدهم در نیمه نخست سال ۱۳۹۳

از وعده‌های اقتصادی تا اجرای قانون اساسی

غروب ۲۹ اسفندماه سال ۱۳۹۲ برای بسیاری از ایرانیانی که پای سفره هفت‌سین در انتظار شنیدن توپ تحویل سال، پلک‌ها را برای لحظه‌ای روی هم گذاشته و به مرور رویدادهای سالی که واپسین نفس‌هایش را می‌کشید، نشسته بودند، غروب خاطره‌انگیز و متفاوتی بود.

سید حمید متقی
غروب 29 اسفندماه سال 1392 برای بسیاری از ایرانیانی که پای سفره هفت‌سین در انتظار شنیدن توپ تحویل سال، پلک‌ها را برای لحظه‌ای روی هم گذاشته و به مرور رویدادهای سالی که واپسین نفس‌هایش را می‌کشید، نشسته بودند، غروب خاطره‌انگیز و متفاوتی بود. سیر شتابان حوادث در سال 1392 چنان بود که کمتر کسی باور می‌کرد همه این تحولات در عرض یک سال رخ داده باشد. به نظر می‌آمد که انگشت سرنوشت در این دیار دکمه دور سریع کنترل تاریخ را فشار داده است و در کمتر از سه ماه فضایی را در این کشور رقم زده است که با همه تمهیدات اعضای اردوگاه اصولگرایان برای مهیا ساختن تنوری که نان ضیافت کامیابی آنان طبخ شود، نان نامزدی به تنور چسبید که در فروردین 1392 حضور او در رقابت ریاست‌جمهوری یازدهم با اما و اگرهای فراوانی همراه بود. حال اما به مدد اقبال ملت و نصب‌العین قرار گرفتن فتوای مقام معظم رهبری مبنی بر «حق‌الناس بودن رای مردم» توسط دستگاه‌های اجرایی و نظارتی انتخابات حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهور دومین میهمان نوروزی شهروندان ایرانی در منازل آنان بود. اکثر شهروندان چه آنان که در پیروزی رئیس‌جمهور میانه‌رو نقش داشتند و چه مخالفان و چه حتی بسیاری از بی‌طرف‌ها کنجکاو بودند که ببینند رئیس‌جمهور جدید در نخستین پیام نوروزی خود چگونه با مردم ایران سخن خواهد گفت. با توجه به بحران‌ها و چالش‌های اقتصادی به ارث رسیده از دولت پیشین قابل پیش‌بینی بود که باز رئیس‌جمهور جدید به سیاق 9 ماه گذشته بخش عمده پیام خود را به حوزه اقتصاد اختصاص دهد. او که از حیاط سرسبز نهاد ریاست‌جمهوری با ملت سخن می‌گفت در بخشی از پیام خود تاکید کرد: «...‌بهار به معنای روزی است که دیگر از سرمای جانسوز زمستان خبری نیست و از گرمای سوزان و طاقت‌فرسا هم خبری نیست؛ پس بهار اعتدال و میانه‌روی است و ملت ما هم از دیرباز در مسیر اعتدال بوده است... در هفت ماهی که از فعالیت این دولت گذشته، قدم‌های بزرگی با حمایت شما مردم برداشته شده است؛ مهم‌ترین آن، ایجاد فضای آرامش، همدلی، نشاط و تحرک بیشتر برای سربلندی ایرانِ عزیز و توسعه کشوری است که زادگاه و محبوب همه ماست... سال جاری اقدامات جدی‌تری برای کاهش رشد تورم خواهیم داشت... بسیار خوشحالم به عرض ملت ایران برسانم که در زمینه اقتصادی دولت توانست با کمک کارشناسان و کاردانان و متخصصان، سرعت تورم را مهار کند؛ از مهرماه تا پایان بهمن، در هر ماه که ملاحظه می‌کنیم رشد تورم از متوسط یک درصد کمتر بوده است؛ گاهی 2/1 گاهی نیم درصد و در بهمن امسال [سال ۹۲] رشد تورم از نیم درصد هم کمتر بوده است؛ یعنی 0/4 درصد. اگر بخواهیم با بهمن سال گذشته [سال ۹۱] مقایسه کنیم که آن موقع رقم تورم در یک ماه 3/5 بوده، به این معناست که تورم بهمن پارسال [سال ۹۱] نسبت به امسال [سال ۹۲]، ۱۳ برابر بوده است و امسال [سال ۹۲] به یک‌سیزدهم کاهش پیدا کرده است. همچنان در سال آینده [سال ۹۳] اقدامات مجدانه‌ای برای کاهش رشد تورم خواهیم داشت. همچنین مساله مهم ما در موضوع اقتصاد، مبارزه با رکود و شروع رونق اقتصادی است. سال آینده [سال ۹۳]، سالِ رونق اقتصادی خواهد بود و در کنار رونق اقتصادی، شاهد رشد و شکوفایی صنعت، کشاورزی و بخش‌های خدمات در اقتصاد خواهیم بود. در سالی که گذشت، تلاش کردیم در بازار کالا، طلا، سکه، ارز و بورس آرامش حاکم باشد و خبری از نوسانات شدید نباشد. این آرامش را در سال جاری ادامه خواهیم داد.» در کنار مباحث اقتصادی، دیپلماسی و فعالیت‌های دیپلمات‌های ایرانی در بخش انرژی هسته‌ای نیز مورد توجه ویژه رئیس‌جمهور قرار گرفت و فرازهایی از پیام او به این مساله اختصاص یافت. اما در مقابل در بحث سیاست داخلی شاهد ارائه کارنامه یا ترسیم برنامه آتی دولت در پیام رئیس‌جمهور نبودیم. او تنها به چند جمله کلی در این‌باره بسنده و تاکید کرد: «...مساله سیاست داخلی و فرهنگی برای این دولت بسیار اهمیت دارد. می‌خواهیم اخلاق در جامعه ما حاکم شود و تندی‌ها و افراط‌ها رخت بر‌بندد. در یک جامعه اسلامی، محمدی، علوی و فاطمی، نباید تهمت و افترا و دروغ جای پایی داشته باشد؛ باید دشنام برای همیشه از فضای جامعه ما رخت بربندد؛ ما پیرو همان قرآنیم که به ما امر می‌کند حتی نسبت به کفار، سب و دشنام روا نداریم. انتقاد حق همه است، اما یادمان باشد که با زبان نرم و دلسوزانه با هم‌ سخن بگوییم. ما نیاز به انسجام و وحدت داریم. اگر همه دست به دست هم ندهیم، گل‌های جامعه ما شکفته نخواهد شد. اگر گلی شکفته می‌شود، در سایه هماهنگی آب و خاک و نور است؛ اگر این سه با هم نباشند، سبزه‌ای نخواهد بود و گلی شکفته نخواهد شد.» این اظهارات برخی از علاقه‌مندان به دولت را که مشتاق بودند از مسیر آتی حسن روحانی و کابینه او در مباحثی چون سیاست داخلی، حقوق شهروندی و... آگاه شوند، راضی نکرد. آنان آرام‌آرام در حال رسیدن به این تحلیل بودند که دولت جدید همه انرژی خود را روی دو مقوله اقتصاد و دیپلماسی گذاشته است و انگیزه چندانی برای ورود به سایر مباحث ندارد. احتمالاً رئیس‌جمهور و کابینه او نیز تصور می‌کردند چالش‌های تاثیرگذار سال 1393 نیز مانند 9 ماه پیش اغلب به دو حوزه مهم اقتصاد و دیپلماسی محدود شود. تحلیلی که امروز پس از گذشت بیش از پنج ماه از آن روز نمی‌توان آن را تا حدود زیادی قرین با واقعیت دانست. به هر حال نخستین عید نوروز حسن روحانی در ردای ریاست‌جمهوری با این پیام آغاز شد.

گروگان‌ها نخستین چالش سال
هنوز تعطیلات ابتدای سال به نیمه نرسیده بود که ماجرای گروگانگیری پنج مرزبان ایرانی در اسفندماه 92 دوباره به سرخط اخبار ایران بدل شد. گروهک تروریستی جیش‌العدل که از بقایای گروهک متلاشی‌شده موسوم به جندالله به سرکردگی عبدالمالک ریگی تاسیس ‌شده بود، با پذیرش مسوولیت ربایش این پنج مرزبان ایرانی در مرز ایران و پاکستان تهدید کردند در صورتی که شرایط آنها از سوی جمهوری اسلامی مورد پذیرش قرار نگیرد، گروگان‌ها را به قتل خواهند رساند. این گروهک که تلاش داشت افکار عمومی را تحت تاثیر خود قرار دهد، در فضای مجازی به ویژه در فیس‌بوک و توئیتر فعالیت گسترده‌ای داشت. این گروهک در آن ایام با انتشار فیلم‌هایی نحوه به گروگان گرفتن این پنج مرزبان را منتشر کرد. جیش‌العدل در نیمه تعطیلات خبر از به قتل رساندن یکی از گروگان‌ها -جمشید دانایی‌فر- داد و اعلام کرد در روز 13 فروردین‌ماه در صورت عدم توجه جمهوری اسلامی ایران به خواسته‌های آنان یکی دیگر از گروگان‌ها را به قتل خواهند رساند. این خبر موجی از نگرانی را در میان شهروندان ایرانی به وجود آورد. بسیاری از کاربران اینترنت با پایه‌گذاری گروه‌های اعتراضی به این اقدام تلاش کردند با افزایش فشار افکار عمومی مانع از این اقدام شوند. در همین حال دولت نیز اقدامات خود را در این‌باره تشدید کرد. حسن روحانی برخلاف رئیس دولت‌های نهم و دهم در انتخابات رای قاطعی از مردم مناطق جنوب شرق کشور و به ویژه اهل سنت به دست آورده‌ بود، همین امر می‌توانست برگ برنده‌ای در نوع تعامل او در این پرونده مهم باشد. سرانجام اعتماد متقابل دولت و بزرگان اهل سنت موضوع را به آنجا رساند، که گروهک جیش‌العدل از قتل دومین مرزبان صرف‌ نظر کند و در اواخر فروردین‌ماه با توصیه و ریش‌سفیدی علمای سیستان و بلوچستان به ویژه مولوی عبدالحمید، گروگان‌ها سالم به سرزمین پدری بازگشتند. این اتفاق نشان از آن داشت که در صورت تعامل مناسب بین دولتمردان و بزرگان اقلیت بسیاری از بحران‌ها حل ‌شده و مانع از تحمیل بسیاری از هزینه‌ها به کشور و نظام خواهد شد. با همه این احوال حق بدهید که نگاه بسیاری از شهروندان نسبت به این منطقه مخدوش شده بود. در این زمینه رئیس‌جمهور با اقدامی قابل تامل تلاش کردند تصویر این منطقه تا جای ممکن ترمیم شود. همین امر هم سبب شد تا در روزهای پایانی فروردین‌ماه رئیس‌جمهور و اعضای کابینه با سفر به این منطقه محروم ضمن دیدار بی‌واسطه با مردم خونگرم سیستان و بلوچستان تلاش کنند به صورت عملی به شهروندان ایرانی ثابت کنند که این منطقه از ثبات و امنیت کافی برخوردار است. استقبال ویژه علمای اهل سنت از رئیس‌جمهور و تاکید حسن روحانی بر نداشتن شهروند درجه دوم نیز نشان از آن داشت که هر دو طرف علاقه‌مند به تعاملی سازنده با یکدیگر هستند. این نوع تعامل دوسویه در دوره‌ای که بر اکثر بخش‌های خاورمیانه شبح خشونت‌ها سایه افکنده است و گروه‌های تکفیری مانند داعش خواب را از چشمان علاقه‌مندان به اسلام و صوت رحمانی دین حنیف را آزرده، بسیار غنیمت و مبارک است. اقدامات اعتماد‌آفرین دولت جدید در اکثر اقلیت‌های قومی و مذهبی کشور با بازخوردهای مناسبی همراه بوده است. در یکی از واپسین اقدام‌های دولت یازدهم در این زمینه، وزارت اطلاعات در اقدامی ضربتی در شهرهای مشهد، قم، اصفهان و... دفاتر چند شبکه ماهواره‌ای را که با بیان برخی مطالب اختلافی موجب نارضایتی هموطنان شده بودند تعطیل و با دست‌اندرکاران آن برخورد قانونی کرد. این قبیل اقدامات می‌تواند تا حدود زیادی سبب نزدیکی بیشتر و افزایش همدلی اقلیت‌ها با دولت مرکزی شود. بدون شک یکی از همراهان اصلی دولت جمهوری اسلامی در مقابله با تهدیدات احتمالی گروه‌هایی مانند داعش و طالبان علمای اهل سنت در کشورند. به نظر می‌رسد حسن روحانی این مساله را خوب درک کرده است و در این‌باره برنامه‌های زیادی دارد. قاعدتاً در آینده مجدداً کشور از نتایج مبارک این تعامل بهره‌ها خواهد برد.

خروج منتقدان از شوک
نوع تحرک گروه‌های منتقد حسن روحانی در سال 93 تا حدود زیادی با دوره 9 ماهه پیش از آن متفاوت بود. به نظر می‌رسید که این گروه‌ها از فاز انتقادی وارد فاز عملیاتی شده و با تقسیم کار میان نیروهای میدانی و ستادی خود برنامه‌ای پیچیده برای مقابله با دولت تهیه کرده‌اند. نخستین گام این برنامه در سال جدید نیز به موازات یکی از تصمیمات قابل پیش‌بینی اتحادیه اروپا استارت خورد. از قرار معلوم قطعنامه راهبردهای اتحادیه اروپا در مواجهه با ایران در روزهای میانی فروردین‌ماه در صحن پارلمان اروپا به بحث گذاشته و تصویب شد. در قطعنامه مصوب پارلمان اروپا آمده بود که اتحادیه اروپا باید از فرصت مذاکرات هسته‌ای و توسعه داخلی در ایران بهره‌برداری کند. همچنین اتحادیه اروپا باید به دنبال ایجاد اصلاحات داخلی و روابط بهتر با ایران باشد. این قطعنامه تاکید داشت که با دستیابی به توافق جامع که متضمن صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران است، اتحادیه اروپا باید به تدریج تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران را رفع کند. این مصوبه با اینکه نسبت به بسیاری از مصوبات سابق این پارلمان به ویژه در دوره احمدی‌نژاد لحنی نرم‌تر داشت با واکنش تند منتقدان دولت مواجه شد و برخی برنامه‌های دولت برای ترمیم رابطه با اتحادیه اروپا از جمله بررسی امکان تاسیس نمایندگی در ایران را به چالش کشید. منتقدان دولت تلاش کردند به هر صورت ممکن این مصوبه را به عنوان یک اتفاق مهم و سنگ بزرگ جدید در مسیر روابط ایران و غرب تفسیر کنند. این تفسیر موجب آن شد که حسن روحانی خود وارد گود شده و با انتقاد از میزان توجه به این قطعنامه اعلام کند:
«...از نظر دولت جمهوری اسلامی ایران این قطعنامه فاقد ارزش است و پارلمان اروپا کوچک‌تر از آن است که بخواهد به ملت بزرگ ایران توهین کند... در چهار سال گذشته ۶۰ قطعنامه با ادبیاتی تندتر از قطعنامه اخیر توسط این پارلمان علیه ایران صادر شد که هیچ ارزشی نداشت و در خصوص آن سروصدایی هم نشد. خوشبختانه امروز به‌واسطه آرامش و شفافیت حاکم بر فضای سیاست خارجی کشور، کوچک‌ترین اهانتی به وضوح شنیده می‌شود و البته ملت ما در برابر سخنان موهن موضع می‌گیرد.»
این اظهارات صریح رئیس‌جمهور منتقدان را برای مدتی به عقب نشاند. چند هفته بعد اما در روزهای ابتدای اردیبهشت‌ماه در اتفاقی نادر منتقدان دولت در سفارت سابق ایالات متحده در تهران جمع شدند و به مهم‌ترین پرونده چالش‌برانگیز دیپلماسی ایران -ماجرای انرژی هسته‌ای- پرداخته و بدون واهمه و به بهانه دلواپسی اقدامات محمدجواد ظریف و تیمش و آنچه آنها «توافق ضعیف» می‌خواندند را به باد انتقاد گرفتند. اظهارات تند و عجیب بعضی از سخنرانان در این همایش تا هفته‌ها سوژه تحلیل‌های مطبوعات ایران شد. در این نشست صادق کوشکی از تئوریسین‌های جناح منتقد دولت مدعی شد: «مطمئن باشید با پذیرش توافق ژنو بهائیت و سروری بهائیت را به نام حقوق بشر باید بپذیریم. پس فردا حجاب اسلامی ممنوع خواهد شد. اگر ما سکوت کنیم، دیگر شعار مرگ بر آمریکا جرم خواهد بود.» محمود نبویان عضو جبهه پایداری در مجلس نیز اعلام کرد: «رابطه با آمریکا و سران کفر، امری است که از دنبال کردن مذاکرات پیگیری می‌شود. آنها دنبال ایجاد رابطه و دوستی هستند و در مذاکره نام یکدیگر را به اسم کوچک صدا می‌زنند. آیا این روش مذاکره است؟ با توافق ژنو، 95 درصد هسته‌ای را دادیم و پنج درصد رفع تحریم‌ها را هم نگرفته‌ایم و تا الان هم یک دلار دست ایران را نگرفته و یک کشتی هم بیمه نشده است.»
در این نشست بخش عمده چهره‌‌های جریان منتقد دولت از علیرضا پناهیان و محمدعلی رامین گرفته تا سعید زیباکلام و حسین صفارهرندی حضور داشتند. پس از این نشست منتقدان دولت به صورت سلسله‌وار این نشست‌ها را ادامه دادند، از قم گرفته تا اصفهان و مشهد.
حمله بی‌محابا به مهم‌ترین نقطه قوت دولت نشان از آن داشت که منتقدان دولت نگران موفقیت‌های آتی حسن روحانی و در نتیجه انزوای بیشتر خود هستند. این جریان تلاش داشت به هر صورت ممکن بین اقدامات رئیس‌جمهور و نظر مقام معظم رهبری فاصله‌گذاری کرده و به این بهانه حملات خود را روی دستگاه دیپلماسی متمرکز کنند. با این حال حمایت‌های صریح مقام معظم رهبری موجب رنگ باختن استدلال‌های جریان منتقد دولت که با توجه به شعارها و خاستگاه آنان می‌توان به آن لقب «چپ جدید» داد، شد. در همین زمان علی‌اکبر صالحی وزیر امور خارجه دولت سابق و رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی اطلاعاتی در زمینه مذاکرات منتشر کرد، که عملاً منتقدان دولت را خلع سلاح کرد. او به ایسنا گفت:
«...حضرت‌آقا در سخنانی اشاره کردند دولتمردانی از دولت سابق و دولت فعلی نظرشان بر مذاکرات با آمریکا بر سر موضوع هسته‌ای است. بنده این افتخار را داشتم که خدمت آقا برسم و با ایشان صحبت کنم. نظر ایشان این است که آمریکا قابل اعتماد نیست و به موضوع افغانستان اشاره کردند که آمریکایی‌ها نقض عهد کردند. با این حال در نهایت اجازه مذاکره صادر شد و در عید سال 1392 مطرح کردند که با مذاکره با آمریکا به ‌طور موضوعی درباره مساله هسته‌ای مخالفتی ندارند و راه را هموار کردند و گفتند این مسیر را بروید تا اتمام حجتی باشد و مردم بدانند که نظام و دولت‌شان از هیچ روشی که مصلحت، حکمت و عزت در آن باشد، فروگذار نیست تا دفع شر کند و اگر طرف مقابل تمکین نکند ما اتمام حجت کرده‌ایم.»
مقایسه این نوع واکنش‌ها با اولین حمله انفعالی منتقدان به خودرو رییس‌جمهور پس از بازگشت از نیویورک و گفت‌وگوی تلفنی با باراک اوباما رئیس‌جمهور ایالات متحده نشان از آن دارد که این جریان از اقدامات غریزی به برنامه‌ریزی‌های پیچیده روی آورده است. این قبیل اقدامات در کنار جلوگیری از سخنرانی نوه رهبرکبیر جمهوری اسلامی در بروجرد و... همگی به صورتی حفظ نظم و آرامش موردنظر دولت را به چالش کشیده است. هرچند که نفس انتقاد از دولت مستقر می‌تواند نتایج مبارکی را به همراه داشته باشد، اما نمی‌توان از سوءاستفاده‌ها و سنگ‌اندازی‌های احتمالی برخی تندروها در تامین منافع ملی کشور به‌سادگی گذر کرد.

منتقدان ستادی روحانی
به موازات فعالیت نیروهای میدانی منتقد دولت نیروهای ستادی این جریان نیز تمام تمرکز خود را روی مجلس و تحولات آن قرار داده‌اند. به طور نمونه در اواخر خردادماه جواد کریمی‌قدوسی نماینده مشهد مدعی شد «اعتدال پوششی برای براندازی نظام است. تئوریزه‌ کردن تصمیم ملت ایران، گرفتن غرور ملی در مقابل دشمن، تحریک اقوام و بحران‌های امنیتی سنگین موید براندازی نظام توسط این جریان است.» او همچنین با انتقاد از رساله دکترای رئیس‌جمهوری عنوان کرد «روحانی در پایان‌نامه دکترای خود در دانشگاه «گلاسکو» اسکاتلند اطلاعات محرمانه درباره فقه شیعه را به انگلیسی‌ها داده است...» راهبرد منتقدان را به خوبی می‌توان در میزان سوال‌ها از اعضای کابینه نیز مشاهده کرد. طبق آمار موجود در نیمه مردادماه گذشته نمایندگان مجلس نهم رکوردی عجیب را ثبت کردند. رکوردی که می‌تواند در تحلیل نوع تعامل مجلسی‌ها با دولت حسن روحانی قابل تامل ویژه باشد. مجید انصاری معاون امور مجلس رئیس‌جمهوری اعلام کرد: «تعداد سوالات نمایندگان مجلس از وزرای دولت یازدهم از زمان آغاز به کار دولت تاکنون از مرز 800 سوال گذشته است.» مجید انصاری در خبری دیگر تاکید کرده بود: «70 درصد سوالات از وزرا توسط 40 نماینده مجلس طراحی می‌شوند.» به این ترتیب در عمر یک‌ساله دولت با احتساب روزهای تعطیل هر روز بیش از دو سوال از سوی نمایندگان مطرح شده است. بدون شک این امر در جلوگیری از تمرکز اعضای کابینه بر کار و رفع مشکلات بیشمار مردم می‌تواند نقش مهمی داشته باشد. با این حال باید پذیرفت که در بعضی از موارد حضور وزیر و پاسخ مقتدرانه او موجب تقویت جایگاه دولت و تضعیف منتقدان نیز شده است. به طور نمونه دو تجربه حضور بیژن زنگنه و محمدجواد ظریف را می‌توان در این زمینه رده‌بندی کرد. در این مجال بد نیست بخش‌هایی از پاسخ وزیر امور خارجه در روز 16 اردیبهشت‌ماه سال جاری در مجلس را مرور کنیم. ظریف در این جلسه تاکید کرد: «...گفتمان انقلاب اسلامی گفتمان صلح‌طلبی همراه با عزت و هویت‌مداری و حکمت همراه با عدالت است... سیاست خارجی امروز ایران با پیروی از گفتمان انقلاب اسلامی رویاهای باطل دشمنان را نقش بر آب کرده است... سوال و نظارت حق نمایندگان است و پاسخ به آنها در چارچوب مصالح و منافع ملی وظیفه سایر مسوولان در هیات دولت است... دوستداران ایران امروز خوشحال هستند و به خاطر سربلندی سیاست خارجی ایران عرصه بر دشمنان تنگ شده است سرمایه‌گذاری‌های کلان و رویاهای باطل آنها نقش بر آب شده است... من و همکارانم با افتخار تمام تلاش‌های خود را به کار می‌بندیم و همه فشارهای داخلی و خارجی را به جان می‌خریم تا پروژه صهیونیستی امنیتی‌سازی، القای خطر و تهدیدآمیز بودن ایران را نقش بر آب کنیم...سیاست خارجی عرصه وحدت ملی و نه دعواهای سیاسی است، ما ملتی دلاوریم نه دلواپس... دبیر کل حزب‌الله و حماس و جهاد اسلامی شخصاً از من تشکر کرده‌اند؛ این حرکت ما در سیاست خارجی نیروهای انقلابی ما را به وجد آورده است. سیاست خارجی دولت نتانیاهو را منزوی کرده است و آرامش را از او گرفته است.» این پاسخ‌ها در آن جلسه سبب شد نمایندگان در هر چهار پرسش قانع شوند و منتقدان دولت در جبهه پایداری نتوانند در مسیر قطار دیپلماسی کشور تغییری ایجاد کنند. با این همه در مدت شش ماه اخیر وزرای آموزش و پرورش، کشور، نیرو و اقتصاد از مجلس کارت زرد دریافت کردند. به نظر می‌رسد جناح منتقد دولت زیرکانه از بی‌انگیزگی اصولگرایان سنتی در دفاع از اعضای غیر‌عضو این جناح در کابینه بهره برده و انتقاد شدید از دولت را گام‌به‌گام به پیش می‌برند. بهترین نمونه این استراتژی را نیز می‌توان در استیضاح رضا فرجی‌دانا وزیر علوم دانست. گروه منتقد دولت با توجه به وضعیت کابینه به خوبی می‌دانست که فرجی دانا از پربحث‌ترین وزرای روحانی است. در نتیجه برای مانور قدرت هم که شده او را به استیضاح کشاند. با توجه به اینکه احتمالاً برای اکثریت اصولگرای سنتی مجلس انگیزه‌ای برای مقابله با استیضاح وجود نداشت و بسیاری از نمایندگان پیش خود تصور می‌کردند که در بدترین حال فرجی‌دانا تایید شده یا جانشینی شبیه به او به وزارت علوم می‌رود و در بهترین حالت هم جانشین فرجی‌دانا از هم‌فکرهای آنان انتخاب خواهد شد. در این فضا برای بسیاری از نمایندگان منطقی می‌نمود که جریان اصولگرای سنتی وارد گود نشود. این اتفاق نیز افتاد و وزیر علوم نتوانست از ماجرای استیضاح با موفقیت عبور کند. این اتفاق به شدت از جایگاه و وزن اصولگرایان سنتی و رئیس مجلس یعنی علی لاریجانی در مناسبات قدرت کاست و تا حدودی این انگاره را تقویت کرد که آینده محل مواجهه جناح اعتدال -ائتلاف میانه‌روها و اصلاح‌طلبان با جریان چپ جدید خواهد بود. این در حالی است که علی لاریجانی در صورت فعالیت زیرکانه‌تر می‌توانست در این ماجرا در نقش بالانسر جدید فضای کشور خود و جناحش را تقویت کند. حذف علی مطهری از هیات نظارت بر مطبوعات نیز یکی دیگر از بخش‌های برنامه جریان منتقد دولت بود که این امر نیز با سپردن کامل کمیسیون فرهنگی به اعضای جبهه پایداری تحقق یافت. به نظر می‌رسد چپ جدید در هفته‌های آینده نیز تلاش کند به حلقه‌های دیگر کابینه از جمله وزیر آموزش و پرورش و وزیر ارشاد حمله و خود را به عنوان مهم‌ترین عامل موثر در مجلس معرفی کند. قاعدتاً علی لاریجانی و حامیان او باید برای بازیابی نقش سابق، تعاملی دو‌چندان با دولت و نمایندگان میانه مجلس داشته باشند. باید منتظر ماند و دید در سال مانده از عمر مجلس کدام بیرق بر بلندای بهارستان به اهتزاز در خواهد آمد؟

تلاش برای انقطاع رابطه دولت و نخبگان
یکی دیگر از چالش‌هایی که به ویژه در شش ماه گذشته دولت با آن دست به گریبان بوده، تلاش برای حذف نخبگان علمی و سیاسی از اتاق فکر رئیس‌جمهور بوده است. سال گذشته صداوسیما و برخی رسانه‌ها با تقطیع بخشی از سخنان محمود سریع‌القلم از استادان بنام دانشگاه که ارتباط خوبی با رئیس‌جمهور وکابینه داشت و مطمئناً ارتباط با او موجب اتخاذ تصمیمات کارشناسانه‌تری می‌شود، به فضاسازی علیه وی پرداخته و تا حدودی او را به محاق بردند. امسال نیز یکی از سران جریان منتقد دولت زیرکانه با قرار دادن نام محمود سریع‌القلم در کنار سعید حجاریان تاکید کرد این استاد راه حجاریان را طی می‌کند. با توجه به سرنوشت حجاریان برخی از تحلیلگران این اظهارنظر را نوعی تهدید برای این استاد دانشگاه ارزیابی کردند.
از موارد دیگر می‌توان به درخواست نمایندگان عضو یا منتسب به جبهه پایداری برای ممنوع‌التصویر، ممنوع‌الخروج و ممنوع‌البیان شدن «سیدمحمد خاتمی» رئیس‌جمهور پیشین اشاره کرد. به نظر می‌رسد که دو بخش میدانی و ستادی جناح منتقد دولت با تقسیم کار منطقی در حال جدا کردن حسن روحانی از هر آنچه موجب کارآمدی و محبوبیت اوست، هستند. به نظر می‌رسد حسن روحانی در این جایگاه باید به صورت قاطع از دوستان و حامیان خود دفاع کرده و مانع از حذف حتی ظاهری آنها در حلقه حامیان خود باشد. حضور چهره‌هایی چون سیدمحمد خاتمی، محمود سریع‌القلم و مسعود نیلی در میان مشاوران و دوستان هر دولتمردی مایه مباهات است. مطمئناً حسن روحانی بیش از همه در این زمینه حساس خواهد بود.

روحانی و نقش‌هایی فراتر از ریاست‌جمهوری
در نیمه خردادماه سال جاری محمدرضا آیت‌الله مهدوی‌کنی رئیس مجلس خبرگان در اثر عارضه قلبی بستری شد و از آن زمان تاکنون در بیمارستان است. همگی برای شفای عاجل این روحانی بلندپایه دعا می‌کنیم، اما نمی‌توان از جایگاه مهم و رفیعی که او بر آن تکیه کرده بود، به سادگی گذر کرد. در حال حاضر اگرچه نایب رئیس خبرگان وظایف خطیر آیت‌الله مهدوی‌کنی را بر عهده گرفته‌اند، اما به هر حال بحث جانشینی رئیس مجلس خبرگان بحثی مهم است که بسیاری از دلسوزان انقلاب به آن می‌اندیشند. جالب اینکه نخستین نامی که برای جانشینی به ذهن متبادر می‌شود، اکبر هاشمی‌رفسنجانی رئیس پیشین این مجلس است. با این حال به نظر می‌رسد که بسیاری از منتقدان اکبر هاشمی علاقه‌ای به حضور او در راس این مجلس نداشته و حتی در برخی محافل از تعیین شرط سنی برای انتخابات بعدی مجلس خبرگان خبر داده‌اند. نامه‌نیوز در نیمه خردادماه به نقل از آیت‌الله محمد ‌مومن از اعضای فقهای شورای نگهبان عنوان کرد: «شورای نگهبان در تایید صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری به کهولت سن و شرایط ذهنی آنها نیز توجه خواهد کرد.» آن‌طور که آیت‌الله مومن اعلام کرده بود، کهولت سن در این انتخابات نیز در دستور کار قرار گرفته است اما این عضو شورای نگهبان اعلام نکرده است که منظور او از کهولت سن چیست؟ چهره‌های شناخته‌شده مجلس خبرگان اعم از رئیس و اعضای مهم این مجلس همگی بالای 80 سال دارند و اگر شرط سنی در مجلس خبرگان 80 سال باشد، چهره‌هایی از جمله اکبر هاشمی‌رفسنجانی، محمدتقی مصباح یزدی، احمد جنتی، ابوالقاسم خزعلی و... امکان حضور در مجلس آتی را نخواهند داشت. هرچند این خبر پس از چند هفته تکذیب شد، اما برای برخی از تحلیلگران این مساله را مطرح کرد که چرا از چهره‌های شاخص جوان‌تر برای ریاست مجلس خبرگان بهره برده نشود. حسن روحانی رئیس‌جمهور می‌تواند با حضور در این مسند اعتبار و جایگاهی ویژه به این مقام بدهد و ارتباط بسیار بهتری با توده‌ها و مقام معظم رهبری برقرار کند. چهره‌ای که از عضو جامعه روحانیت مبارز است، نامزد مجمع روحانیون در انتخابات ریاست‌جمهوری بوده است و اکثریت مردم نیز به او رای داده‌اند. از دیگر ظرفیت‌های حسن روحانی قدرت اقناع بالای اوست. شاید به همین دلیل هم بود که در مردادماه گذشته برخی رسانه‌ها به احتمال استفاده بهینه از این ظرفیت او اشاره کردند. اعتماد در این‌باره نوشت روحانی به جای هاشمی؛ این آخرین پیشنهاد برای ایجاد تکثر در تریبون نماز جمعه تهران است. «امام جمعه» شدن روحانی اما شاید به راحتی رئیس‌جمهور شدنش نباشد. هر چند که به نظر می‌رسد این پیشنهاد به عنوان یکی از برنامه‌های آتی جریان‌های هوادار دولت باشد. پیشنهادی که فعلاً در حد یکی دو اظهارنظر مطرح‌ شده اما روشن است که این نقطه آغازین موجی از اظهارنظرها و پیشنهادهای روزهای بعد خواهد بود. پنج سال بعد از آخرین خطبه نماز جمعه آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی حضور مجدد او در این تریبون چندان میسر نیست. این جمله رضا تقوی، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه که زمانی گفته بود «آمدن آقای هاشمی به نماز جمعه می‌تواند به احیای فتنه‌ها منجر شود»، تقریباً تکلیف بازگشت هاشمی‌رفسنجانی به نماز جمعه را مشخص کرد. بازگشتی که خود آیت‌الله هم رغبتی به آن نشان نمی‌دهد، اما بعید به نظر نمی‌رسد که تا چند وقت دیگر حسن روحانی در حال بیان خطبه‌های نمازجمعه پایتخت باشد. احتمالاً نخستین نماز جمعه او دیدنی خواهد بود. باید دید دیگر ظرفیت‌های رئیس‌جمهور در آینده‌ای نزدیک مورد استفاده قرار خواهد گرفت یا خیر؟

دولت یازدهم و علمای قم
حضور حسن روحانی در نهاد ریاست‌جمهوری برای بسیاری از اقشار مختلف نخبه ایرانی مایه آرامش بود. با این حال کمتر رخ می‌داد که از مراجع تقلید سنتی تا روشنفکران دینی و حتی عرفی روی یک مصداق برای آرامش خیال به توافق برسند. همین امر هم سبب شده است برخلاف دولت‌های نهم و دهم که هر روز صدای نارضایتی یکی از مراجع از اقدامات دولت به گوش می‌رسید در یک سال گذشته از علمای طراز اول قم انتقاد چندانی از اوضاع کشور مطرح نشد و محمدتقی مصباح‌یزدی به تنها منتقد آشکار حسن روحانی بدل شد. واکنش‌های متقابل روحانی و مصباح در ماه‌های اخیر به یکی از موضوعات ثابت مطبوعات کشور بدل شده است. شاید یکی از جنجالی‌ترین این ماجراها دعوا بر سر بهشت و جهنم زوری باشد. حسن روحانی در مراسم سوم خرداد امسال در بخشی از اظهارات خود به بحث تربیت پرداخت و تصریح کرد: «اینقدر در زندگی مردم مداخله نکنید، ولو به خاطر دلسوزی؛ بگذاریم مردم خودشان راه بهشت را انتخاب کنند، نمی‌توان با زور و شلاق مردم را به بهشت برد. پیامبر (ص) شلاق در دست نداشت، پیامبر (ص) بشیر و نذیر بود و ما نیز باید بشیر و نذیر باشیم. همه باید کاری کنیم که آرامش در جامعه حاکم باشد.» او در سخنرانی روز ارتباطات نیز گفته بود: «برخی بیکار و دچار توهمات هستند و مدام غصه دین و آخرت مردم را می‌خورند، نه دین را می‌دانند چیست و نه می‌دانند آخرت چیست اما همیشه غصه آخرت را می‌خورند... زمانی که بهداشت آمد مردم فکر می‌کردند، تشریفات است؛ آن زمان می‌خواستیم در خزینه‌ها، دوش آب بیاوریم چه بساطی به پا شده بود؛ عده‌ای می‌گفتند نصف دین از بین می‌رود اگر لوله‌کشی شود و دوش بیاید...» این جملات کافی بود تا محمدتقی مصباح‌یزدی، از اعضای مجلس خبرگان وارد گود شده و پاسخ دهد: «برخی افراد عمامه به سر که دارای مسوولیت هستند، در واکنش به اجتماع مردم درباره بدحجابی و نگرانی علما از وضع دین و فرهنگ و تجمع روحانیت در فیضیه، آنها را کسانی معرفی می‌کنند که اسلام را نشناخته‌اند و آنها را متهم به توهم می‌کنند. باید از وی پرسید مگر خود تو دینت را از کجا یاد گرفته‌ای؛ از فیضیه یا انگلستان؟» مصباح در سخنانی دیگری نیز گفت: «...می‌گویند فرهنگ باید آزاد باشد و مردم هر کتابی می‌خواهند باید بخوانند و رهبری که می‌فرمایند فرهنگ گسترش یابد، یعنی مجالسی به نام حضرت زهرا (س) ایجاد شود و عده‌ای در آنها برقصند و بگویند سن و سال آنها کم استindex:3|width:150|height:337|align:left . آیا اگر این دختران نرقصند، رخنه‌ای در فرهنگ ایجاد می‌شود و اگر روزنامه‌ها هر چه می‌خواهند، بنویسند، این دیگر رخنه در فرهنگ ایجاد نمی‌شود و البته نقد هم باید باشد و کسی بیاید هر چه می‌خواهد بنویسد و دیگری نقد آن را می‌تواند منتشر کند؟... مهم‌ترین انحرافات فرهنگی کشور از کسانی ناشی شده است که تحصیل‌کرده انگلیس و بعد آمریکا و فرانسه بوده‌اند چرا که ساختار فکری فرهنگی آنها به دست همان کشورها ساخته شده است....» احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران هم در این باره با حمله به حسن روحانی تصریح کرد: «می‌گویند بگذارید مردم به حال خودشان باشند و به زور به بهشت نبرید، چشم امر به معروف و نهی از منکر را تعطیل می‌کنیم و به آقای دزد و دختر و پسر بدحجاب می‌گوییم بچه خوبی باش، آیا این اسلام است یا دغدغه اجرای دین را داشتن است...هنگامی که این سخنان را می‌زنیم آن‌طور که در دوره دو خرداد به ما خشن می‌گفتند و الان هم می‌گویند اما ما حرفی جز قانون خدا و دین خدا نداریم.» در کنار این موارد آیت‌الله ناصر مکارم‌شیرازی نیز در دو بخش استیضاح وزیر علوم و راه‌اندازی نسل سوم و چهارم موبایل به انتقاد از دولت پرداخت. در مقابل این انتقادات، اما قاطبه حوزه علمیه قم در یک سال گذشته مسیری کاملاً همدلانه با رئیس‌جمهور داشته‌اند. ان‌شاءالله رئیس‌جمهور این سرمایه بزرگ را به این سادگی‌ها از دست ندهد.

وقتی عصبانی می‌شود
در یکی‌دوماه اخیر به نظر می‌رسد رئیس‌جمهور حقوقدان تا حدودی از بعضی کارشکنی‌ها گله‌مند بوده و در کلام نیز این گله‌مندی را به صورت متفاوتی بیان کرد. او در سخنانی در جمع سفرای ایران به کارشکنی در مذاکرات اشاره کرد و گفت: «یک عده شعار می‌دهند ولی بزدل سیاسی‌اند؛ هر وقت می‌خواهد مذاکره شود یک عده می‌گویند داریم می‌لرزیم؛ خب به جهنم، بروید یک جای گرم پیدا کنید...» در چند سخنرانی دیگر نیز رئیس‌جمهور از احتمال افشای متخلفان سخن گفت. این اظهارات با توجه به ادبیات رئیس دولت گذشته برای بسیاری از تحلیلگران امور ایران و دوستداران رئیس‌جمهور نگران‌کننده آمد و از سوی دیگر محملی شد برای برخی منتقدان دولت که در مقابل اظهارنظرهای دور از عرف احمدی‌نژاد کف زده و آن را نشانه شجاعت او می‌دانستند، که به رئیس‌جمهور درس اخلاق بدهند. در کنار این موارد برخی از حامیان رئیس‌جمهور به استقبال از این ادبیات پرداخته و این اقدام روحانی را موجب خلع سلاح منتقدان ارزیابی کردند. چه این اقدام رئیس‌جمهور را بپسندیم و چه نه، ‌تنها به یک جمله از فیلم سینمایی شیر صحرا اشاره کرده و این بحث را به مجال دیگری وامی‌نهیم. در یکی از پلان‌های فیلم یکی از یاران عمر مختار قصد کشتن یک اسیر را می‌کند، عمر مختار مانع او می‌شود، او می‌گوید آنها نیز اسرای ما را می‌کشند وعمر مختار به او می‌گوید: «آنها معلم ما نیستند».

اجرای قانون اساسی
در حالی که تصور می‌شد حسن روحانی برنامه‌ای برای بخش‌های اجتماعی و سیاسی نداشته باشد، او در واپسین روزهای مردادماه در جمع مردم اردبیل از عزم خود به عنوان رئیس‌جمهور برای اجرای بدون تنازل قانون اساسی سخن گفت. او افزود این اقدام ممکن است برخی را ناراحت کند، اما او در این امر مصمم است. اعلام اجرای قانون اساسی ورود روحانی و کابینه او فاز جدیدی از فعالیت‌هاست. باید دید او می‌تواند فصول و بندهای معطل‌مانده قانون اساسی از جمله فصل سوم آن را به اجرا بگذارد؟ اصولاً او برای این مهم چه راهکاری در نظر گرفته است؟ ان‌شاءالله اگر عمری باقی بود، در ویژه‌نامه عید تجارت فردا به این مهم خواهیم پرداخت.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید